مجلس در خصوص تخلفهای بابک زنجانی به جمعبندی نرسیده است
بابک زنجانی پدیده نیست
از زمانی که بحثبابک زنجانی و فعالیتهای اقتصادیاش در مجلس شروع شده، کمیته بررسی تخلفات بابک زنجانی جلسات مختلفی در کمیسیون انرژی برگزار کرده که در این رابطه هنوز به نتیجه خاصی نرسیده است.
حسین امیری خامکانی/ عضو کمیسیون انرژی مجلس
از زمانی که بحث بابک زنجانی و فعالیتهای اقتصادیاش در مجلس شروع شده، کمیته بررسی تخلفات بابک زنجانی جلسات مختلفی در کمیسیون انرژی برگزار کرده که در این رابطه هنوز به نتیجه خاصی نرسیده است. در واقع همکاران ما نه به این نتیجه رسیدهاند که آقای زنجانی تخلفی را مرتکب شدهاند و نه اینکه درباره بینقص بودن فعالیتهای اقتصادی ایشان میتوانند به صراحت اظهار نظر کنند. در جلسات مختلفی که با ایشان در مجلس داشتهایم عنوان کردهاند نفت را به فروش رساندهاند اما پول آن در خارج از کشور بلوکه شده است. اگر ثابت کنند پول حاصل از فروش نفتی که تحویل گرفتهاند بلوکه شده آنگاه نگاه نمایندگان در خصوص اینکه تخلفی مرتکب شدهاند یا خیر، دچار تغییراتی خواهد شد. به همین جهت از کمیته بررسیکننده درخواست کردهایم دقیقاً موضوع را کالبدشکافی کرده و نتیجه را اعلام کنند. اگر تخلفی کرده بودند که درخواست تحقیق و تفحص در صحن علنی مجلس مطرح خواهد شد، در غیر این صورت مسکوت میماند.حال این پرسش مطرح است که آیا بابک زنجانی به پدیدهای در اقتصاد کشور تبدیل شده است یا خیر؟ از نظر بنده
نمیتوان از ایشان به عنوان یک پدیده نام برد اما چون تجربه اول کشور در این رابطه بود توجه بسیاری را به خود جلب کرد.ما باید خیلی زودتر از اینکه تحریمها شروع شود به بخش فروش نفت وارد میشدیم که نشدیم. متاسفانه انحصار شدید دولت در عرصه معاملات نفتی در سالهای گذشته سبب شده ما نتوانیم بخش خصوصی و غیردولتی متبحری را پرورش دهیم تا بتواند در تنگناهایی که برای کشور به وجود میآید نقش خود را در فروش نفت ایران به موقع ایفا کند. برای فروش نفت کشور توسط بخش خصوصی به سازوکارها و زیرساختهایی نیاز داریم که هنوز ایجاد نشده و مقاومتهای شدیدی در بدنه دولت بر سر راه حضور فعالان بخش خصوصی در این عرصه وجود دارد. به همین خاطر است که وقتی بحث بابک زنجانی به میان میآید همه حواسها به آن سمت جمع میشود و گمان بر این است که حتماً تخلفی صورت گرفته است. انحصار معاملات نفتی در حالی طی سالیان گذشته شکل گرفته که در هیچ کجای قانون به این انحصار اشارهای نشده است و بخش خصوصی و غیردولتی صرفاً به خاطر وسواس مدیران دولتی و سلیقههای آنان و همچنین ترس از دردسرهای خصوصیسازی کنار گذاشته شده
است. اگر ما طی سالیان گذشته به روشی منطقی و برنامهریزیشده در را به روی بخش خصوصی میگشودیم مجبور نبودیم وقتی در تنگنا قرار گرفتیم به یکباره بخش خصوصی را وارد معاملات نفتی خودمان کنیم. همین یکبارهکاری ما بود که سبب شد بابک زنجانی یا بابک زنجانیهایی در اقتصاد ایران پدیدار شود. در حقیقت باید فضا را به سمتی میبردیم که بخش خصوصی ما به تدریج ادبیات بینالملل در بخش معاملات و قراردادهای نفتی را یاد بگیرد و برای خود مشتریانی دست و پا کند نه اینکه یکشبه از او بخواهیم برایمان نفت بفروشد. اتفاق دیگری که رخ داده در خصوص ضمانتنامههاست. هر محموله نفتی صدها میلیون دلار ارزش دارد اما آیا داراییهای بخش خصوصی در حد این محمولههاست؟ آیا میتوانند ضمانتنامههایی به ارزش نفتی که تحویل میگیرند نزد مسوولان به امانت بگذارند؟ حقیقت این است که در شرایط فعلی بعید است بخش خصوصی قدرقدرتی یافت شود تا محمولههای نفتی کشور را به فروش برساند. بهترین راه این است که حال که وزارت نفت به بخش خصوصی چراغ سبز نشان داده نباید دوباره در معاملات نفتی را به روی آن ببندد بلکه باید اجازه
دهد تا این بخش خود را برای حضور در این عرصه آمادهتر از گذشته کند تا اگر کشور در تنگنا قرار گرفت بخش خصوصی بتواند با مشتریانی که برای نفت ایران پیدا میکند وارد معامله شود. در خصوص تامین ضمانتها هم میتوان با تشکیل کنسرسیومهای قوی این مشکل را برطرف کرد تا بخش خصوصی در قالب این کنسرسیومها بتواند به فعالیت بپردازد. از سوی دیگر میتوان با فعال کردن بورس انرژی بخش خصوصی را وارد معاملات کرد تا از این طریق نگرانیهایی هم که دولت دارد برطرف شود چرا که فعالیتهای بورس کاملاً شفاف است و کسی نمیتواند تخلفی انجام دهد. نتیجه اینکه بابک زنجانی پدیدهای قابل ملاحظه در اقتصاد ایران نیست بلکه چون در بخش فروش نفت اولین تجربه کشور بوده نگاهها را به خود جلب کرده است.
دیدگاه تان را بنویسید