تاریخ انتشار:
گفتوگو با غلامحسین حسنتاش
دلالها نفت ایران را ارزان فروختند
رئیس پیشین موسسه مطالعات انرژی میگوید: ورود برخی افراد به فروش نفت به بهانه استفاده از ظرفیتهای بخش خصوصی سوء استفاده از شرایط تحریم بود.
غلامحسین حسنتاش رئیس پیشین موسسه مطالعات انرژی میگوید: ورود برخی افراد به فروش نفت به بهانه استفاده از ظرفیتهای بخش خصوصی سوء استفاده از شرایط تحریم بود. به نظر حسنتاش این نحوه کار برای اقتصاد ما فقط تهدید بوده است و بازارهای نفت ما را بیشتر خراب کرده است تا درست کند.
پس از تحریم نفت ایران شاهد ظهور برخی افراد خاص به عنوان دلال در عرصه معاملات نفتی بودهایم. این پدیده در عرصه اقتصاد ایران چه فرصتها و تهدیدهایی را ایجاد کرده است؟
بنده از اول با این نوع کارها که به بهانه ورود بخش به اصطلاح خصوصی یا بخش خواص، به فروش و صادرات نفت انجام میشد، مخالف بودم و بارها عرض کردهام عدهای به دنبال سوءاستفاده از تحریمها به نفع خود بودهاند. شرکت نفت در بازاریابی و فروش نفت مشکلی نداشت که بخواهد به مشتری داخلی بفروشد یا کسی در فروش و بازاریابی کمک کند. بعد هم چه کسی این کارها را بلد است، رزومه و سابقه و شناسنامه کسی که این کار را بلد است، کجاست؟ مشکل این است که در راستای تحریمها، مشتریان ما را وادار کردند که کمتر نفت ایران را بخرند (حالا از هر کسی) و نیز آن را هم که میفروشیم انتقال پولش مشکل است. بنده با گسترش بخش خصوصی و کوچک شدن دولت مخالف نیستم اما اینکه کسی برود نفت ایران را با ناشیگری زیر قیمت به همان بازار سنتی خودمان بفروشد و بازار را خراب کند که بعد بیاید با ارز آن بازی کند و از تفاوت نرخ ارز منتفع شود یا از تاخیر در پرداخت پول نفت منتفع شود، خصوصیسازی نیست بلکه مصداق دقیق رانتخواری است. اگر بخش خصوصی داخلی وجود دارد که میتواند نفت را ارزی بخرد، در بیرون پالایشگاه و حساب بانکی معتبر دارد و رزومه و سوابق لازم را دارد و استانداردهای دیرینه شرکت نفت را تامین میکند، خیر مقدم، اما آیا اینگونه عمل شده است؟ به نظر من این نحوه کار برای اقتصاد ما فقط تهدید بوده است و بازارهای نفت ما را بیشتر خراب کرده است تا درست کند. بعضی سالها بود که منتظر فرصت چنین ورودی بودند ولی چون به هیچ وجه منطق نداشت اجازه ورود نمییافتند و تحریمها بهانه خوبی شد.
تحریم نفت ایران تا چه اندازه در رشد اقتصادهای غیررسمی نظیر دلالی و قاچاق موثر بوده است؟
ببینید اصولاً معنای اقتصاد سیاه یا زیرزمینی چیست؟ اقتصاد سیاه لزوماً به معنای خرید و فروش اقلام بد و خلاف قانون نیست، اقتصاد سیاه بخشی از فعالیتهای اقتصادی است که بدون مجوزهای لازم و خارج از کنترل دولت یا دولتها و خارج از مجاری رسمی و به صورت غیرشفاف انجام میشود. به این معنا اصولاً تحریمها و نهتنها تحریم نفت، عدم شفافیت را گسترش میدهد. چرا چون شما برای تامین نیاز کشور و حل مشکلات میخواهید تحریمها را دور بزنید، دور زدن تحریم یعنی چه؟ دور زدن تحریم از جهت اینکه نیازی را تامین و مشکلی را حل کند خوب است اما از منظر دیگر اصولاً یعنی تجارت کردن و پول جابهجا کردن و نقل و انتقال کالا، خارج از سازوکارهای شناختهشده و متداول جهانی که شفافیت هم دارد پس به این معنا در واقع دور زدن سازوکارها و ضوابط و مجاری شناختهشده هم هست؛ و طبعاً دلالی و قاچاق را گسترش میدهد و هزینهها و ریسکها را بالا میبرد. وقتی شما نمیتوانید کالایی را به طور رسمی و شفاف ثبت سفارش دهید و طرف مجاز نیست به شما بفروشد باید واسطه و دلال پیدا کنید و نقد معامله کنید.
با توجه به اینکه نفت ایران با فرمول مشخص خود مورد تحریم قرار گرفته چرا وزارت نفت محمولههای خود را در اختیار برخی افراد حقیقی و حتی حقوقی برای فروش قرار داد؟ مگر افراد میتوانند تغییری در فرمول نفت ایران به وجود آورند؟
در پاسخ سوال اول عرض کردم که اصولاً مساله همین است که میگویید، یعنی تحریم نفت ایران این بود که تحریمکنندگان، خرید نفت ایران را برای همه کشورها ممنوع کردند و به کشورهای خاصی مجوز دادند که نفت ایران را به صورت محدود بخرند و این مجوز هم شش ماه یکبار تمدید و معمولاً در هر تمدید محدودتر هم میشد. مساله هم نفت ایران بود و نه مثلاً نفتی که شرکت نفت یا دولت ایران مستقیم میفروشد. پس فرقی نمیکند که چه کسی بفروشد. ضمن اینکه هیچ کس در ایران به اندازه صنعت نفت تجربه در بازاریابی و فروش نفت ندارد و شرکت نفت هم در دورههای مختلف بعد از انقلاب با انواع تحریمها دست و پنجه نرم کرده است. بنابراین به نظر من موضوع بیشتر بهانه بود که عدهای وارد شوند.
بهتر نبود به جای سرگردان کردن نفت ایران و دست به دامن شدن برخی دلالان در چاههای خود را ببندیم و از صادرات غیررسمی آن چشم بپوشیم!؟
عملاً هم همین اتفاق افتاده است. یعنی عملاً این دلالان جدید نتوانستند صادرات کشور را اضافه کنند و اگر هم نفت فروختهاند عمدتاً به همان مشتریان که میتوانستند بخرند، فروختهاند ولی گاهی به دلیل نابلدی یا به طمع استفاده از مابهالتفاوت نرخ ارز و چرخاندن پول و دیر تسویه کردن آن، نفت را زیر قیمت هم فروختهاند و بازار ایران را خراب کردهاند. البته ممکن است استثنائاتی وجود داشته باشد که بازار جدیدی را اضافه کرده باشند و من منکر نیستم، اما بسیار محدود بوده است.
بابک زنجانی و بابک زنجانیها چه خدماتی به اقتصاد کشور کردهاند؟ آیا میتوان خدماتی را متصور شد؟ آیا بابک زنجانی به پدیدهای در عرصه اقتصاد کشور تبدیل شده است؟
فکر میکنم در پاسخهای قبلی در این مورد توضیح کافی داده باشم. ضمن اینکه حدسم این است که بعضیها که خیلی بزرگنمایی شدهاند چندان هویتی ندارند و بیشتر به قول فرنگیها اینترفیس یا اسکرین سیور هستند.
در مورد قراردادهای توسعه میادین که پیش از این و در دولت نهم و دهم به امضا رسیده بود، اخیراً برخی از این قراردادها لغو و برخی دیگر اصلاح شد. چقدر این کار را کارشناسی میدانید؟
اگر این کار شده باشد بسیار درست بوده است. در دوره دولتهای نهم و دهم تفاهمنامهها و قراردادهایی در مورد توسعه بسیاری از میادین منعقد شده بود که نه میدانهای مورد قرارداد از اولویت توسعه، خصوصاً در شرایط تحریم، برخوردار بودند و نه شرکتهای طرف قرارداد بر مبنای درستی انتخاب شده بودند و صلاحیت لازم را نداشتند. در شرایط تحریم و حتی در شرایط عادی باید تواناییها بر اولویتها متمرکز و کار به سرمایهگذار توانا و کاردان سپرده شود. وزیر قبلی نفت اعلام کرد همه میادین نفتی و گازی کشور را تعیین تکلیف خواهد کرد معنایش این بود که میخواهد برای توسعه همه میادین قرارداد ببندد، کسی هم نگفت کشوری که حدود 200 میدان نفتی و گازی دارد حتی در بهترین شرایط عادی نمیتواند و نباید همه میادین را همزمان توسعه دهد، بلکه باید نقشه راه داشته باشد و بر اساس اولویتبندی کار کند، چه رسد به شرایط تحریم. بعد هم به صراحت گفت بدون مناقصه کار را به پیمانکاران واگذار میکند، بدون مناقصه یعنی بدون ضابطه و خارج از سازوکارهای قانونی و این یعنی عدم شفافیت بعد هم با شرکتهایی قرارداد بستند که تنها دو، سه روز قبل از قرارداد ثبت شده بودند و همه این کارها در یک فضای تحریمی و به بهانه دور زدن تحریم یا زدن توی دهان خارجیها که نمیآیند در توسعه میادین ما کار کنند و سرمایهگذاری کنند، رخ میداد. من نگرانم این رانتهای عظیمی که در واقع به بهانه تحریم و در شرایط تحریم و برای دور زدن آن به وجود آمده و نگرانی از محروم شدن از این رانتها نگذارد که سیاست خارجی ما به سمت حل مشکل حرکت کند، البته معمولاً کسی نمیگوید من نگران منافعم هستم بلکه میگوید نگران خلل در مرگ بر آمریکا! و اصول و ارزشها هستم.
پس از تحریم نفت ایران شاهد ظهور برخی افراد خاص به عنوان دلال در عرصه معاملات نفتی بودهایم. این پدیده در عرصه اقتصاد ایران چه فرصتها و تهدیدهایی را ایجاد کرده است؟
بنده از اول با این نوع کارها که به بهانه ورود بخش به اصطلاح خصوصی یا بخش خواص، به فروش و صادرات نفت انجام میشد، مخالف بودم و بارها عرض کردهام عدهای به دنبال سوءاستفاده از تحریمها به نفع خود بودهاند. شرکت نفت در بازاریابی و فروش نفت مشکلی نداشت که بخواهد به مشتری داخلی بفروشد یا کسی در فروش و بازاریابی کمک کند. بعد هم چه کسی این کارها را بلد است، رزومه و سابقه و شناسنامه کسی که این کار را بلد است، کجاست؟ مشکل این است که در راستای تحریمها، مشتریان ما را وادار کردند که کمتر نفت ایران را بخرند (حالا از هر کسی) و نیز آن را هم که میفروشیم انتقال پولش مشکل است. بنده با گسترش بخش خصوصی و کوچک شدن دولت مخالف نیستم اما اینکه کسی برود نفت ایران را با ناشیگری زیر قیمت به همان بازار سنتی خودمان بفروشد و بازار را خراب کند که بعد بیاید با ارز آن بازی کند و از تفاوت نرخ ارز منتفع شود یا از تاخیر در پرداخت پول نفت منتفع شود، خصوصیسازی نیست بلکه مصداق دقیق رانتخواری است. اگر بخش خصوصی داخلی وجود دارد که میتواند نفت را ارزی بخرد، در بیرون پالایشگاه و حساب بانکی معتبر دارد و رزومه و سوابق لازم را دارد و استانداردهای دیرینه شرکت نفت را تامین میکند، خیر مقدم، اما آیا اینگونه عمل شده است؟ به نظر من این نحوه کار برای اقتصاد ما فقط تهدید بوده است و بازارهای نفت ما را بیشتر خراب کرده است تا درست کند. بعضی سالها بود که منتظر فرصت چنین ورودی بودند ولی چون به هیچ وجه منطق نداشت اجازه ورود نمییافتند و تحریمها بهانه خوبی شد.
تحریم نفت ایران تا چه اندازه در رشد اقتصادهای غیررسمی نظیر دلالی و قاچاق موثر بوده است؟
ببینید اصولاً معنای اقتصاد سیاه یا زیرزمینی چیست؟ اقتصاد سیاه لزوماً به معنای خرید و فروش اقلام بد و خلاف قانون نیست، اقتصاد سیاه بخشی از فعالیتهای اقتصادی است که بدون مجوزهای لازم و خارج از کنترل دولت یا دولتها و خارج از مجاری رسمی و به صورت غیرشفاف انجام میشود. به این معنا اصولاً تحریمها و نهتنها تحریم نفت، عدم شفافیت را گسترش میدهد. چرا چون شما برای تامین نیاز کشور و حل مشکلات میخواهید تحریمها را دور بزنید، دور زدن تحریم یعنی چه؟ دور زدن تحریم از جهت اینکه نیازی را تامین و مشکلی را حل کند خوب است اما از منظر دیگر اصولاً یعنی تجارت کردن و پول جابهجا کردن و نقل و انتقال کالا، خارج از سازوکارهای شناختهشده و متداول جهانی که شفافیت هم دارد پس به این معنا در واقع دور زدن سازوکارها و ضوابط و مجاری شناختهشده هم هست؛ و طبعاً دلالی و قاچاق را گسترش میدهد و هزینهها و ریسکها را بالا میبرد. وقتی شما نمیتوانید کالایی را به طور رسمی و شفاف ثبت سفارش دهید و طرف مجاز نیست به شما بفروشد باید واسطه و دلال پیدا کنید و نقد معامله کنید.
با توجه به اینکه نفت ایران با فرمول مشخص خود مورد تحریم قرار گرفته چرا وزارت نفت محمولههای خود را در اختیار برخی افراد حقیقی و حتی حقوقی برای فروش قرار داد؟ مگر افراد میتوانند تغییری در فرمول نفت ایران به وجود آورند؟
در پاسخ سوال اول عرض کردم که اصولاً مساله همین است که میگویید، یعنی تحریم نفت ایران این بود که تحریمکنندگان، خرید نفت ایران را برای همه کشورها ممنوع کردند و به کشورهای خاصی مجوز دادند که نفت ایران را به صورت محدود بخرند و این مجوز هم شش ماه یکبار تمدید و معمولاً در هر تمدید محدودتر هم میشد. مساله هم نفت ایران بود و نه مثلاً نفتی که شرکت نفت یا دولت ایران مستقیم میفروشد. پس فرقی نمیکند که چه کسی بفروشد. ضمن اینکه هیچ کس در ایران به اندازه صنعت نفت تجربه در بازاریابی و فروش نفت ندارد و شرکت نفت هم در دورههای مختلف بعد از انقلاب با انواع تحریمها دست و پنجه نرم کرده است. بنابراین به نظر من موضوع بیشتر بهانه بود که عدهای وارد شوند.
بهتر نبود به جای سرگردان کردن نفت ایران و دست به دامن شدن برخی دلالان در چاههای خود را ببندیم و از صادرات غیررسمی آن چشم بپوشیم!؟
عملاً هم همین اتفاق افتاده است. یعنی عملاً این دلالان جدید نتوانستند صادرات کشور را اضافه کنند و اگر هم نفت فروختهاند عمدتاً به همان مشتریان که میتوانستند بخرند، فروختهاند ولی گاهی به دلیل نابلدی یا به طمع استفاده از مابهالتفاوت نرخ ارز و چرخاندن پول و دیر تسویه کردن آن، نفت را زیر قیمت هم فروختهاند و بازار ایران را خراب کردهاند. البته ممکن است استثنائاتی وجود داشته باشد که بازار جدیدی را اضافه کرده باشند و من منکر نیستم، اما بسیار محدود بوده است.
بابک زنجانی و بابک زنجانیها چه خدماتی به اقتصاد کشور کردهاند؟ آیا میتوان خدماتی را متصور شد؟ آیا بابک زنجانی به پدیدهای در عرصه اقتصاد کشور تبدیل شده است؟
فکر میکنم در پاسخهای قبلی در این مورد توضیح کافی داده باشم. ضمن اینکه حدسم این است که بعضیها که خیلی بزرگنمایی شدهاند چندان هویتی ندارند و بیشتر به قول فرنگیها اینترفیس یا اسکرین سیور هستند.
در مورد قراردادهای توسعه میادین که پیش از این و در دولت نهم و دهم به امضا رسیده بود، اخیراً برخی از این قراردادها لغو و برخی دیگر اصلاح شد. چقدر این کار را کارشناسی میدانید؟
اگر این کار شده باشد بسیار درست بوده است. در دوره دولتهای نهم و دهم تفاهمنامهها و قراردادهایی در مورد توسعه بسیاری از میادین منعقد شده بود که نه میدانهای مورد قرارداد از اولویت توسعه، خصوصاً در شرایط تحریم، برخوردار بودند و نه شرکتهای طرف قرارداد بر مبنای درستی انتخاب شده بودند و صلاحیت لازم را نداشتند. در شرایط تحریم و حتی در شرایط عادی باید تواناییها بر اولویتها متمرکز و کار به سرمایهگذار توانا و کاردان سپرده شود. وزیر قبلی نفت اعلام کرد همه میادین نفتی و گازی کشور را تعیین تکلیف خواهد کرد معنایش این بود که میخواهد برای توسعه همه میادین قرارداد ببندد، کسی هم نگفت کشوری که حدود 200 میدان نفتی و گازی دارد حتی در بهترین شرایط عادی نمیتواند و نباید همه میادین را همزمان توسعه دهد، بلکه باید نقشه راه داشته باشد و بر اساس اولویتبندی کار کند، چه رسد به شرایط تحریم. بعد هم به صراحت گفت بدون مناقصه کار را به پیمانکاران واگذار میکند، بدون مناقصه یعنی بدون ضابطه و خارج از سازوکارهای قانونی و این یعنی عدم شفافیت بعد هم با شرکتهایی قرارداد بستند که تنها دو، سه روز قبل از قرارداد ثبت شده بودند و همه این کارها در یک فضای تحریمی و به بهانه دور زدن تحریم یا زدن توی دهان خارجیها که نمیآیند در توسعه میادین ما کار کنند و سرمایهگذاری کنند، رخ میداد. من نگرانم این رانتهای عظیمی که در واقع به بهانه تحریم و در شرایط تحریم و برای دور زدن آن به وجود آمده و نگرانی از محروم شدن از این رانتها نگذارد که سیاست خارجی ما به سمت حل مشکل حرکت کند، البته معمولاً کسی نمیگوید من نگران منافعم هستم بلکه میگوید نگران خلل در مرگ بر آمریکا! و اصول و ارزشها هستم.
دیدگاه تان را بنویسید