تاریخ انتشار:
مذاکرات هستهای به تنهایی راهگشای آزادسازی داراییهای ایران نیست
سود اموال مصادرهشده باید دریافت شود
وعدهای که این روزها گفته میشود به طور غیررسمی از سوی مقامات آمریکایی به طرف ایرانی برای آزادسازی اموال ایران در ایالات متحده میشود، از چند وجه قابل بررسی است.
از سوی دیگر، به نظر نمیرسد منظور از آزادسازی کنونی که درباره آن صحبت میشود شامل تمام 12 میلیارد دلار باشد. چرا که تنها بخشی از اموال ایران به دستور روسای جمهور آمریکا بلوکه شده و بخشی از اموال با دستور و تصمیم کنگره آمریکا بوده است.البته مصوبات کنگره خود دو بخش است. مصوباتی که دست رئیسجمهور برای اجرا کردن یا نکردن آن باز است و بر اساس مقتضیات، رئیسجمهور ایالات متحده میتواند آن را اجرایی کند، یا برعکس. اما در مورد مصوباتی که دست رئیسجمهور بسته بوده و لازمالاجراست، مسلماً لغو هر یک از این تصمیمها نیاز به تصویب دوباره کنگره دارد. با این اوصاف اموالی که با دستور رئیسجمهور مصادره شده یا به دستور کنگره بوده اما رئیسجمهور ایالات متحده میتواند در موردش تصمیمگیری کند، شاید مشمول این آزادسازی وعده داده شده باشند.
نکته مهم دیگری که باید به آن پرداخت در مورد تحریمهاست. برخی از اموال ایران در قالب تحریمها مصادره شدهاند. نکتهای که شاید ناظران نسبت به آن غفلت به خرج دهند این است که در برخی از مفاد این دست تحریمها که منجر به بلوکه شدن اموال ایران شده است تنها حرف از مسائل هستهای نیست. بلکه موادی درباره حقوق بشر و ادعای حمایت از تروریسم هم مطرح شده است.
به همین دلیل باید گفت در چنین شرایطی، تنها مذاکرات هستهای نمیتواند راهگشای این آزادسازیها باشد و محدودیتهایی مانند موضوعات حقوق بشر، در مورد رفع مصادرهها مطرح است. البته در مورد اینکه مقامات آمریکایی چقدر بر روی موضع خود برای آزادسازی اموال محکم هستند هم جای بحث است. آیا آنچه گفته شده یک تعارف سیاسی در حاشیه مذاکرات بوده یا به طور کاملاً مشخص آمده است که چه اموالی با چه شرایطی آزاد میشوند.
باید به این امر هم توجه داشت که برخی از این مصادرهها مربوط به اموال ایران در دوران شاه است. بر این اساس که ایران پول داده تا از آمریکا هواپیما، زیردریایی یا تجهیزات مهم و حیاتی را خریداری کند. این اجناس تحویل ایران نشده و پولی را هم که دولت پهلوی برای خرید آن پرداخت کرده بازپس ندادهاند. در این دست اموال میتوان درخواست غرامت کرد. از طرفی برخی اموال تنها ضبط شده است و دولت آمریکا طی این سالها از آن استفادهای نکرده است. شاید بتوانند از پرداخت سود در مورد این اموال شانه خالی کنند اما در مورد اموالی که طی این سالها مورد استفاده دولت آمریکا قرار گرفته و به قول معروف اموال در گردش بوده، چنین مصداقی وجود ندارد و باید دولت ایران، سودهای مربوطه را دریافت کند.اما در مورد اینکه، دولت ایران چقدر دستانش برای این اعاده اموال باز است و آیا میتواند حقوق از دسترفته خود را احیا کند، باید به این امر توجه کرد که رای اکثریت مردم به آقای روحانی بوده و مردم با انتخاب آقای روحانی این پیغام را به آمریکا مخابره کردهاند که دنبال احیای حقوق خود از مجاری بینالمللی و در قالب گفتوگو و مذاکره هستند. مسلماً خواست اولیه مردم رفع تحریمها و بازگشت اموال ایران و رفع مصادرهها و رساندن سود بیشتر به کشور است تا بتوان از معضلات اقتصادی کنونی رهایی یافت. از طرفی آقای روحانی هم بارها گفته است که سیاست تنشزدایی و گفتوگوی سازنده اولویت برنامههایش است. به همین دلیل نه تنها موضوع هستهای بلکه حقوق بشر هم از نکات کلیدی است که باید همزمان به آن پرداخته شود تا بتوانیم برای آزادسازی اموال، با سرعت بیشتری به پیش برویم. به همین دلیل مذاکره درباره پرونده هستهای ایران در گروه 1+5 در صورتی میتواند مصالح و منافع ایران را تضمین کند که مذاکره دوجانبه بر اساس منافع متقابل باشد. انتظار مردم ایران این است که ایران، برای پیشبرد مقاصد خود یا به دیگر سخن حل و فصل مشکلات، وارد مذاکرات سازنده شود.
دیدگاه تان را بنویسید