تاریخ انتشار:
نگاهی دیگر به بحرانهای برزیل
برزیل، کشور آینده
اگر به آمارهای اقتصادی روز درباره برزیل نگاه کنیم کاملاً ناامیدکننده به نظر میرسد و با پیشبینیهای چند سال گذشته درباره اقتصاد امروز برزیل فاصله زیادی دارد. برای مثال نرخ بیکاری سهماهه اخیر برزیل ۶/۱۲درصد شده است که رکوردی کمسابقه به حساب میآید. آمار بیکاری سه ماه پیش از آن ۸/۱۱ درصد بود درحالی که یک سال قبل ۵/۹ درصد ثبت شده بود و در مقایسه با نرخ بیکاری ۲/۶درصدی در دسامبر ۲۰۱۳ بیش از دو برابر شده است.
اگر به آمارهای اقتصادی روز درباره برزیل نگاه کنیم کاملاً ناامیدکننده به نظر میرسد و با پیشبینیهای چند سال گذشته درباره اقتصاد امروز برزیل فاصله زیادی دارد. برای مثال نرخ بیکاری سهماهه اخیر برزیل 6/12درصد شده است که رکوردی کمسابقه به حساب میآید. آمار بیکاری سه ماه پیش از آن 8/11 درصد بود درحالی که یک سال قبل 5/9 درصد ثبت شده بود و در مقایسه با نرخ بیکاری 2/6درصدی در دسامبر 2013 بیش از دو برابر شده است.
نرخ تورم هم از نرخهای پنج تا ششدرصدی در سالهای گذشته اینک به 10 درصد و بیشتر افزایش یافته است. به بیان دیگر مثل اینکه مشکلات اقتصادی برزیل را کمتر از واقع برآورد شده است و هر روز که میگذرد باید پیشبینیها را به سمت وخامت یافتن بیشتر اوضاع تغییر داد.
اینجاست که گاهی اوقات جمله معروف برزیل کشور آینده، به طنز تبدیل میشود که «برزیل کشور آینده است و همیشه هم خواهد بود». منظور اینکه برزیل کشور در حال پیشرفتی است اما هیچگاه توسعهیافته نخواهد شد. برزیل هر از گاهی و به مناسبتهای مختلف توجه جهانیان را به خود جلب میکند.
معمای برزیل به موفقیتها و به شکستهای آن بهتنهایی مربوط نمیشود بلکه در عوض به وجود تناقضات یا ترکیبی از هر دو موفقیت و شکست مربوط است. این کشور در ذهن آدمی احساس پویایی، تحرک و نشاط به وجود میآورد و در سالهای زیادی بعد از جنگ جهانی دوم نرخ رشد دورقمی داشته است. هفتهنامه اکونومیست در گزارش روی جلد خود در سال 2009 این کشور را جهش معجزهآور بعدی ترسیم کرد و نشریه آلمانی اشپیگل در 2012 نوشت چگونه برزیل با حکمرانی خوب، برای بقیه الگو میسازد. در عین حال برزیل هرگز نتوانست خود را به سطح جهان توسعهیافته نزدیک کند: تولید ناخالص سرانه آن حدود یکپنجم تا یکهفتم آمریکا بوده و به همان نسبتی است که یک قرن پیش بوده است. برزیل اکنون یکی از شدیدترین رکودهای اقتصادی خود را تجربه میکند. ترکیبی از رسواییهای سیاسی، فساد مالی و خشونت پلیس، آب آلوده و تاسیسات و خدمات عمومی ناکافی، عدهای را به فکر فرو برده که اقتصاد نوظهور برزیل در بازی توسعه شکست خورد.
اما دلایل متعددی هست که احتمال میرود برزیل را دستکم گرفته باشیم. نخست بزرگی این کشور چه از حیث وسعت و چه جمعیت آن است. کشورهای بزرگ خیلی آسان نمیتوانند سیاستهای منسجم و همکاریجویانه را مانند کشورهای کوچکتر مثل دانمارک و سنگاپور پیاده کنند. چین، هند و روسیه همگی مشکلات فراوانی در برقراری حکمرانی خوب و باثبات داشتهاند و تنها کشور بزرگ و مستثنی بر این قاعده کلی آمریکاست.
یک جنبه مثبت بزرگ بودن برزیل به پویایی و سرزندگی آن مربوط میشود. انبوهی از استعدادها در این کشور و یک بازار بزرگ داخلی برای محصولات گوناگون وجود دارد. موسیقی و ورزش از جمله هنرها و حرفههایی است که در این کشور بزرگ به اوج خلاقیت و پیچیدگی رسیده است.
تنوع برزیل از حیث وجود اقوام و فرهنگهای گوناگون نیز بینظیر است و جوامع بزرگی از مردم پرتغالی، ایتالیایی، آلمانی، ژاپنی و البته آفریقایی در این کشور ساکن هستند. این متنوع بودن در همه جنبههای زندگی برزیلیها از موسیقی گرفته تا مد، معماری، طراحی و غذا دیده میشود. جنبه منفی وجود چنین تنوع و نبود همگنی، به شکل آسیب دیدن زندگی مدنی است که با میزان بالای بیاعتمادی خود را نشان میدهد. مسابقه بین پویایی و هرجومرج برای مدت طولانی در جریان بوده است و هیچکدام برنده نشدهاند.
در سال 2015 مدرسه مدیریت وارتون و گروه مشاورهای بیایوی برای درک ابعاد تصویر یک ملت، و روشن شدن رابطه بین تصویر و عملکرد اقتصادی کشورها، شاخص و گزارش بهترین کشورها را تهیه کردند.
ملتها و کشورها هم مانند کالاها دارای برند (نمانام) هستند. برزیل با جمعیت 210 میلیون نفری و ششمین اقتصاد بزرگ جهان، توانست 5/3 میلیون شرکتکننده را به جام جهانی 2014 بکشاند و در فاصله المپیک ریو 2016 نیز 600 هزار گردشگر خارجی جلب شدند. اما برزیل همزمان دو هویت متضاد را با خود حمل میکند: زیبا، جذاب و سرگرمکننده، در برابر فقیر، فاسد و خارج از کنترل. بیش از 16 میلیون برزیلی با کمتر از 3/1 دلار در روز زندگی میکنند، رئیسجمهور سابق متهم به فساد شد و در دو دهه 1990 و 2000 این کشور هرساله 17 هزار کیلومترمربع از جنگلهای خود را از دست داد. چگونه این تضادها بر رتبه این کشور در بین بهترین کشورهای جهان تاثیر میگذارد؟
پیمایش برندسازی ملتها که با استفاده از مدل ارزشیابی دارایی برند انجام میشود بخشی از پاسخ را میدهد. معیارهای مورد استفاده عبارتند از تولید ناخالص ملی، ورود گردشگر، ورود سرمایه مستقیم خارجی و توسعه انسانی. تیم پژوهش برای تعیین برند 60 ملت جهان، از 16 هزار شرکتکننده (نخبگان، تصمیمگیران تجاری و شهروندان عادی) در سراسر جهان درباره 75 ویژگی اصلی برند پرسش میکند مواردی مانند بوروکراسی، قدرت اتحادهای بینالمللی، جذاب بودن، ثبات اقتصادی، آزادی اقتصادی، برابری جنسیتی و غنای تاریخ و فرهنگ. 65 ویژگی به 9 بخش تقسیم میشود: 1- ماجراجویی، 2- شهروندی، 3-نفوذ فرهنگی، 4- کارآفرینی، 5- میراث تاریخی 6- تحرک اقتصادی 7-استقبال از کسبوکارها 8- قدرت و 9- کیفیت زندگی. از امتیازات دریافتی در این 9 بخش، رتبه کلی بهترین کشورها به دست میآید.
رتبه برزیل بیستم شده است درحالیکه رتبه آمریکا چهارم است. کشورهای اول تا سوم هم به ترتیب آلمان، کانادا و انگلستان هستند. اما جالب است که برزیل در زمینه سرگرمی، زیبایی، جذابیت و نیز ماجراجویی توانسته است رتبه اول دنیا را کسب کند. در زمینه خوشحال بودن تنها زلاندنو و استرالیا از برزیل جلوتر هستند. در مورد نفوذ فرهنگی برزیل پس از فرانسه، ایتالیا، آمریکا، اسپانیا، انگلستان و ژاپن در جایگاه هفتم قرار گرفته است.
پس چه چیزهایی باعث پایین آوردن رتبه برزیل به بیستم شدهاند. برزیل درزمینه مراقبت از محیطزیست در رتبههای آخر است. برای کارآفرینی شماره 29 و برای استقبال از کسبوکارها شماره 37 و در نظامهای سلامت و آموزش عمومی، رویههای شفاف اداری و نابرابری درآمد نزدیک به آخر است. برزیل یکی از نابرابرترین کشورها در کره زمین است. اگر کسی در خانواده فقیر به دنیا بیاید بسیار سخت است که سرانجام ثروتمند شود. برزیل در میانگین درآمد سرانه صدمین کشور است.
برزیل میتواند برند خود را بازسازی و تقویت کند که در دو مسیر باید حرکت کند: حل مسائل پیچیده خود و علنی کردن مجموعه نقاط قوت خویش. برزیل کارهای خوبی در زمینه محیطزیست کرده است که باید به اطلاع جهانیان برساند تا برداشت عمومی تصحیح شود. اگرچه جنگلزدایی همچنان یک مشکل است اما بین سالهای 2004 تا 2014 حدود 82 درصد کاهش یافته است. برزیل همچنین برنامه رفاه اجتماعی گستردهای به نام «برزیل بدون بدبخت» را شروع کرده است تا فقر مطلق را از بین ببرد. برزیل همچنین در بین اقتصادهای نوظهور بریکس جای دارد که 42 درصد جمعیت جهان را دارند. اتحاد بریکس به کشورهای عضو کمک میکند تا اقتصاهای خود را تقویت کرده و توسعه دهند.
رتبه نفوذ سیاسی برزیل 11 است که در پشت کشورهای هند و کرهجنوبی و جلوتر از اندونزی و سوئد جای دارد. این کشور همچنین رتبه ششم در اقتصادهای رو به جلو را دارد که شاهدی بر تصور وجود فرصتها برای رونق و شکوفایی است. نخبگان پرسششونده کشور برزیل را از نظر فرصت بازار و بیشترین پتانسیل برای سبک زندگی، نوآوری و کسبوکار در رتبه سوم جهان قرار دادند.
تاریخ برزیل ترکیبی عجیب از دیکتاتوری و عدمتمرکز شدید داشته است. حکمرانی برزیل بر اساس مدل مستعمراتی بود که یک رهبر خودکامه در مرکز و بلوکهای قدرت خودمختار در سراسر مناطق کشور حضور داشتند. اما برزیل اکنون دموکراسی واقعی و شفافی دارد و درجاتی از پاسخگویی سیاسی در آن دیده میشود اگرچه با فدرالیسم مناسب فاصله دارد. نابرابری درآمد در حال کاهش است، فقر مطلق در حال از بین رفتن است و در رتبههای تحصیل و آموزش عمومی ارتقا یافته است.
اگر برزیل را کشور آینده مینامیم واقعاً چنین ادعایی را نمیتوان درباره ونزوئلا یا حتی آرژانتین کرد. از بازیهای المپیک این را هم میدانیم که اگر در دورهای مختلف مسابقه موفق شوید در بازی باقی بمانید شانس برندهشدنتان افزایش خواهد یافت.
دیدگاه تان را بنویسید