تاریخ انتشار:
به بهانه درگذشت کنثآرو
اقتصاددان اقتصاددانها
هفته پیش، کنثآرو، یکی از بزرگترین نظریهپردازان اقتصادی تمام دورانها، در منزل خود در دانشگاه استنفورد از دنیا رفت.
«برای کارآموزی در موسسه رَند (RAND) بودم. مدیر موسسه از من خواست که برای انتخاباتی که چند روز دیگر در موسسه در پیش است یک مکانیسم مناسب طراحی کنم که رای افراد مختلف موسسه را به یک نتیجه نهایی برای انتخاب اعضای هیات رئیسه تبدیل کند. یک هفته به مساله فکر کردم و به اتاق مدیر رفتم و به او گفتم: چنین مکانیسمی وجود ندارد.»
این داستان را برای اولین بار از زبان خود کنث آرو (Kenneth Arrow) شنیدم. در کلاس اقتصاد خرد سال اول در دانشگاه استنفورد، استاد درس (متیو جکسون) در جلسهای که در حال تدریس قضیه «عدم امکان ِ آرو» (Arrow's impossibility theorem) بود، لحظهای کلاس را متوقف کرد. کنث آروی ۹۰ساله و سرحال، از در پشت کلاس وارد شد. جکسون گفت شنیدن داستان این مقاله از زبان خود «کن» بسیار جالبتر است. کن داستان را برای دانشجویانی که اولین بار بود او را میدیدند تعریف کرد. جکسون بعد به ما گفت این البته همان مقالهای است که آرو را تبدیل به جوانترین برنده جایزه نوبل در تاریخ اقتصاد کرد!
هفته پیش، کنث آرو، یکی از بزرگترین نظریهپردازان اقتصادی تمام دورانها، در منزل خود در دانشگاه استنفورد از دنیا رفت. تا هفته پیش، دانشمندان علم اقتصاد در پاسخ به سوال «بزرگترین اقتصاددان زنده جهان کیست؟» کار سختی نداشتند. یافتههای آرو در سراسر علم اقتصاد تدریس میشود. یکی از مهمترین مقالههای او در مورد «تعادل عمومی قیمتها» است. آرو با قوه تخیل کمنظیرش یک بازار «ایدهآل» را به ما معرفی کرد: دنیایی را در نظر بگیرید که در آن یافتن فروشنده هر کالایی آسان است، تاخیری در معامله کالاها نیست و ریسکهای موجود در بازار بهطور کامل درک شدهاند.
آرو نشان داد در چنین جهانی، نظام قیمتها به بهبود مطلوبیت همه افراد میانجامد. مهمتر از آن او نشان داد که هیچ مکانیسم دیگری وجود ندارد که در این جهان ایدهآل بهتر از نظام قیمتها عمل کند. به زبان دیگر، آرو ایدههای فلسفی-اقتصادی آدام اسمیت را به شکل ریاضی اثبات کرد.
اهمیت آرو در فاینانس و تجارت
اما آرو میدانست که جهانی که موفقیت بازارها در آن تضمینشده است، جهان ایدهآلی است که وجود خارجی ندارد. او بر این باور بود که محدودیتهای اطلاعاتی و تصمیمگیری بازیگران ما را مجبور به پذیرش این واقعیت میکند که نظام قیمتها «فاقد عنصر انسانی» و توصیف ناکاملی از واقعیت است. او و دانشجویانش به دنبال اصطکاکهایی بودند که منجر به ضعف عملکرد بازار میشوند.
به عنوان مثال، مطالعات آرو و سپس اکرلاف در بازار بیمه و مطرح کردن مساله «کژمنشی» (moral hazard) و کژگزینی (adverse selection) یکی از مهمترین یافتههای این جستوجوها بود که نشان داد بازار بیمه به دلیل عدم تقارن اطلاعات بین شرکت بیمه و بیمهشونده نمیتواند با مکانیسم بازار به نقطه بهینه هدایت شود. اهمیت آرو در اقتصاد بیمه و ریسک در حدی است که پاول ساموئلسون، اقتصاددان مشهور آمریکایی، اقتصاد بیمه را به دوران پیش از آرو و پس از آرو تقسیم میکند.
از اهمیت آرو در فاینانس و تجارت نیز میتوان ساعتها سخن گفت. اما شاید اثر مهمتر آرو در اقتصاد تربیت دانشجویانی بود که علم اقتصاد را دگرگون کردند. برای دیدن موفقیت او در تربیت دانشجو کافی است بدانیم که بسیاری از برندگان جایزه نوبل - و به طور خاص مایرسون، هارسانی و مَسکین، سه برنده جایزه نوبل در سال ۲۰۰۷ - از دانشجویان او بودهاند. کنث آرو به شخصی که «همه چیز را میداند» شهرت داشت. مطالعات او در تمامی شاخهها - از اقتصاد و جامعهشناسی و فلسفه تا فیزیک و ریاضی و زیستشناسی - شهره خاص بود و این دانش گسترده بیش از استعداد، به کنجکاوی باورنکردنیاش ربط داشت و این را به دانشجویانش انتقال میداد. اریک مسکین و راجر مایرسون خاطره جالبی را از او تعریف میکنند: یک بار قصد داشتیم موضوعی بیابیم که مطمئن باشیم ما از استادمان آرو بیشتر در آن موضوع اطلاعات داریم. تصمیم گرفتیم در یکی از جلساتی که کنث آرو هم حضور داشت در مورد تولید مثل نهنگها با هم صحبت کنیم و از آخرین تئوریهای آن بگوییم! شروع به صحبت کردیم و از تئوری «تارنر» در مورد تولید مثل نهنگها و یافتن مکان مناسب برای تولید مثل سالانه صحبت کردیم. کِن در تمام
مدت ساکت بود و ما شاد بودیم از موفقیتمان در دانستن بیشتر از او.
پس از پایان بحث و هنگام خروج، کنث آرو به ما گفت: حرفهایتان جالب است چون من گمان میکردم که تئوری تارنر از سوی مقاله جدید «اسپنسر» که نشان میدهد یافتن مکان مناسب تولید مثل در نهنگهای طوسی نمیتواند مطابق نظریه تارنر باشد، به شکل کامل رد شده است!
خاطرهای از آخرین دیدار با آرو
آخرین بار کنث را دو ماه پیش دیدم. او را برای شام هفتگی با دانشجویانی که با من یا پل میلگرام کار میکنند به خانه دعوت کردیم. هر هفته ما و دانشجویان مقالاتی را در مورد موضوعی خاص میخوانیم و در طول شام به گفتوگو و نقد مقالات و سوالهای پیش روی آن موضوع خاص میپردازیم.
آن هفته موضوع «عملکرد بسیار ضعیف زندانهای خصوصی در آمریکا» بود و کنث آروی ۹۵ساله با کمال میل پیشنهاد ما را پذیرفت، مقالات را با دقت خواند، صحبتهای ما و دانشجویان را شنید و نظرات مثل همیشه جذابش را با شفافیت ارائه داد. به قدری سرحال و جویای دانش بود که هیچکس گمان نمیکرد این شام شاید آخرین شام کنث آرو با این جمع از دانشجویان و استادان دانشگاه باشد.
تنها دو روز پیش از مرگش، چندتن از اقتصاددانان مشهور استنفورد برای ملاقات به منزل کنث رفتند اما او بحث را به سرعت از بیماریاش به ایده مقاله جدیدی که داشت پیش برد. به نقل از آلوین راث، «مثل همیشه باهوشترین فرد جمع آرو بود. او هنوز اقتصاددان ِ همه ما اقتصادانهاست!»
کنث آرو بسیاری از زیباترین و مهمترین مدلهای اقتصادی قرن اخیر را بنا کرد و خودش نیز، بدون شک، یک مدل بینظیر از یک «دانشمند» بود.
دیدگاه تان را بنویسید