تاریخ انتشار:
آیا روش تامین مالی مسکن به خانهدار شدن میرسد؟
غریبهای در بازار
در میان مجموعه چالشهای دولت یازدهم یک چالش بیش از همه خودنمایی میکرد؛ مسکن مهر. در کنار تمامی انتقادهای وارده به این طرح یک مورد بیش از دیگران خودنمایی میکرد. نحوه تامین مالی طرح مسکن مهر. دولت قبل تامین مالی طرح را مستقیماً از طریق چاپ پول از سوی بانک مرکزی و تزریق آن از کانال بانک مسکن در دستور کار قرار داده بود. به طوری که بیش از ۴۸ هزار میلیارد تومان از منابع بانک مرکزی به پیشبرد مسکن مهر اختصاص یافت.
در میان مجموعه چالشهای دولت یازدهم یک چالش بیش از همه خودنمایی میکرد؛ مسکن مهر. در کنار تمامی انتقادهای وارده به این طرح یک مورد بیش از دیگران خودنمایی میکرد. نحوه تامین مالی طرح مسکن مهر. دولت قبل تامین مالی طرح را مستقیماً از طریق چاپ پول از سوی بانک مرکزی و تزریق آن از کانال بانک مسکن در دستور کار قرار داده بود. به طوری که بیش از 48 هزار میلیارد تومان از منابع بانک مرکزی به پیشبرد مسکن مهر اختصاص یافت. اقدامی که موجب رشد پایه پولی شد و اثر قابل توجه در افزایش نرخ تورم داشت. از همین رو با تشکیل دولت یازدهم طراحی یک نظام تامین مالی برای بخش مسکن در دستور کار و اولویت مسوولان قرار گرفت. وزارت راه و شهرسازی در دوره جدید در سه فاز کمک به بخش تقاضا در بازار مسکن را قرار داده است. افزایش تسهیلات به 30 میلیون تومان، تاسیس صندوقهای سرمایهگذاری و ایجاد بازار رهنی و توسعه آن. بحث افزایش تسهیلات هنوز در دستور کار بانک مرکزی قرار نگرفته است. افزایش تسهیلات مسکن باید به تصویب شورای پول و اعتبار برسد. بر اساس روال اداری ابتدا بخش اقتصادی و اعتباری بانک مرکزی موضوع
افزایش تسهیلات را بررسی و سپس به هیات عامل بانک ارائه میکنند. در صورت مثبت بودن نظر بانک مرکزی این پیشنهاد برای تایید به شورای پول و اعتبار ارائه میشود. اخبار حکایت از آن دارد که با توجه به رشد تورم، بانک مرکزی مخالفتی با افزایش تسهیلات ندارد. صندوقهای سرمایهگذاری بحثی در حد رسانههاست و هنوز مذاکره جدی میان وزارت مسکن و بانک مرکزی در این خصوص صورت نگرفته است. حتی در سطح کارشناسی نیز وزارت مسکن ورودی به این بحث نداشته است. اصلیترین ملاحظهای که از سوی بانک مرکزی مطرح شده است نحوه انجام تعهدات است. برای مثال صندوق پسانداز مسکن به طور مطلوبی تجهیز منابع شده است اما به دلیل سیاستهای تکلیفی دولت بخشی از منابع را در محلی غیر از محل تامینشده هزینه کرده است. نکته دیگر در شکلگیری این صندوق پرداخت تسهیلات به متقاضیان با ضریب تعیینشده است. با توجه به بازگشت پایین نرخ سرمایه در بخشهای مختلف صندوقها چگونه میتوانند چند برابر سپرده را به سپردهگذاران خود تسهیلات دهند. اما طرح سوم یک ایده درازمدت است که از سوی مشاور مالی وزیر مسکن دنبال میشود. کلیات این طرح تا
حدودی تدوین شده و برای نقد کارشناسی در اختیار برخی صاحبنظران قرار گرفته است. به صورت غیررسمی نیز مذاکرهای میان مشاور مالی وزیر و برخی مدیران اعتباری انجام شده است.
طرح مساله
بازار سرمایه مسکن، بازاری مالی است که در آن منابع مالی لازم برای بخش مسکن و ساختمان تامین میشود. در این بازار دو نوع منابع مورد نیاز است: وجوه برای ساختوساز و منابع برای تامین مالی خرید مسکن. طراحان مدل بازار رهن معتقدند: اگر الگویی پیاده شود که تامین مالی خرید مسکن را انجام دهد به طور غیرمستقیم تامینکننده منابع ساختوساز نیز هست. در تفکر طراحان، سیاست پسانداز تنها راه خانهدار شدن عامه مردم است. البته پسانداز در این تفکر فقط محدود به داشتههای گذشته نیست بلکه پساندازهای حال و آینده را نیز دربر میگیرد. منظور از پسانداز آینده، خریداری مسکن به شکل اقساط بلندمدت است. اتفاقی که در تمام دنیا تکرار شده است. در بسیاری از کشورها افراد مبالغ کوچکی را به عنوان پیشقسط پرداخت میکنند و از محل پسانداز آینده خود (درآمدهای آتی) 20 یا 30 سال قسط میپردازند. بنابراین با توجه به تجربه دنیا نمیتوان بدون توسعه بازار تامین مالی بلندمدت مسکن مشکل صاحبخانه کردن افراد را حل کرد.
راهکار مشکل خرید مسکن
از نگاه طراحان روش تامین مالی جدید خرید مسکن، تهیه مسکن بزرگترین سرمایهگذاری هر شهروند در طول عمر خود است. از این رو برای پاسخ به این نیاز باید ابزاری فراهم شود که آنان قادر باشند مسکن را به طور نسیه خرید کنند و از محل پساندازهای گذشته، داراییهای حال خود و درآمد آینده این اقساط را پرداخت کنند. در این چارچوب علاج کار توسعه «بازار رهن» است. بر این اساس باید بازار رهن یا بازار وامهای بلندمدت خرید مسکن توسعه یابد. در قالب این منطق فکری اگر دولت برای بخش مسکن منابعی در نظر دارد فقط در دو حوزه مجاز به مصرف است: پرداخت یارانه مستقیم سود به مردم یا تزریق به بانکها برای افزایش سقف وام رهنی. این طرح با بهرهگیری از تجربه دنیا بازار را در دو بعد بازار رهن اولیه و بازار رهن ثانویه تعریف کرده است. در بازار رهن اولیه خریداران مسکن مستقیماً به وامدهندگان رجوع میکنند. اما در بازار ثانویه وامدهنده بازار اولیه میتواند تسهیلات پرداختی را به فروش برساند. در واقع در این بازار تسهیلات پرداختشده به صورت رهنی خرید و فروش میشود. به زبان ساده اگر بانکی 100میلیارد تومان در قالب وام رهنی پرداخت کرده باشد این 100میلیارد را در قالب 10بسته10میلیارد تومانی با یک نرخ تنزیل مجدد به فروش میرساند. شرکتهای خریدار میتوانند با پرداخت رقمی کمتر از ارزش بستههای عرضهشده در تاریخ سررسید صاحب10میلیارد تومان منابع شوند. بانک نیز با این اقدام مجدداً صاحب منابع جدیدی میشود که میتواند در قالب تسهیلات به مشتریان پرداخت کند. شکل ساده این اتفاق در نقد شدن چکهای مدتدار در فضای کسبوکار ایران رایج است. بنابراین به نظر میرسد راهبرد اصلی در این دوره تقویت بازار اولیه و تاسیس بازار رهن ثانویه است.
ضلع سوم
طراحان مدل تامین مالی جدید برای تکمیل پازل پیشنهادی خود طراحی یک نهاد واسط را نیز پیشبینی کردهاند. نهادی که بستههای تسهیلاتی بانکها را خریداری میکند تا بانکها بتوانند مجدداً با آزاد کردن بخشی از تسهیلات اعطایی خود توان تسهیلاتدهی بیشتری پیدا کنند. در دوره قبلی که دکتر عباس آخوندی سکاندار وزارت مسکن بود پیشنهاد تاسیس نهادی تحت عنوان «شرکت ملی تسهیلات رهنی واحدهای مسکونی» (متروم) مطرح بود. به نظر میرسد در دوره جدید نیز با توجه به پیگیری این طرح بحث متروم بار دیگر مطرح شود. البته شرکت مدیریت سرمایه مسکن نیز به عنوان گزینه جانشین متروم مطرح است ومنابع متروم از محل فروش اوراق مشارکت در بازار سرمایه پیشبینی شده است و سود پرداختی برای این اوراق نیز از محل وصول اقساط تسهیلات رهنی که از بانک خریداری کرده است. در آن زمان پیشنهاد شده بود این شرکت پیشنهادی واسطه مالی نیمهدولتی باشد. ترکیب مالکیت متروم به صورت 40 درصد دولتی،40 درصد موسسات بزرگ عمومی و 20 درصد خصوصی باشد. البته نظارت دائمی نهادهای پولی نیز یکی از شروط اصلی در موفقیت طرح است. وظایف متروم نیز با خرید وامهای خرید مسکن از بانکداران تعریف شده است تا این امکان را فراهم آورد که جریان مداومی از وجوه رهنی شکل گیرد. تضمین و بیمه وامدهندگان به واحدهای مسکونی به کمک موسسات بیمه از دیگر وظایف این شرکت است.
دوره کنونی و منابع تامین مالی
اخبار حکایت از آن دارد که در فاز ابتدایی، دو پیشنهاد به بانک مرکزی برای تامین منابع مالی از سوی طراحان ارائه شده است. منابع در فاز مقدماتی از محل اقساط پرداختی دریافتکنندگان تسهیلات در قالب طرح مسکن مهر و خطوط اعتباری که دولت ناچار به دلیل تعهدات دولت قبل به این طرح اختصاص دهد تامین شود. البته این پیشنهاد هنوز از سوی بانک مرکزی قبول نشده است. زیرا بانک مرکزی معتقد است باید جزییات طرح در دو حوزه نحوه تجهیز منابع و عمل به ایفای تعهدات به طور کامل بررسی شود و تمامی ابعاد در نظر گرفته شود. بانک مرکزی برای تایید این طرح ملاحظات جدی دارد. درجه ریسک اعتباری دریافتکنندگان تسهیلات، نرخ سود در نظر گرفتهشده، نحوه تعیین ارزش فعلی و آتی تسهیلات در بازار رهن ثانویه و ... از جمله این ملاحظات است. در کنار این مسائل توان بازار سرمایه نیز یکی از چالشهای موجود در مسیر اجرای طرح است. بازار سرمایه ایران عمق کمی دارد و تنها 16درصد از تامین مالی را انجام میدهد. بر این اساس در طرحی که یک پایه آن بازار سرمایه است سوال جدی توانایی این بازار در فرآیند پیشنهادی است. آیا بازار سرمایه میتواند به تامین مالی چندین هزار میلیارد تومانی در قالب بازار رهن ثانویه جواب دهد؟ این پرونده نگاهی دارد به امکانسنجی روشهای نوین تامین مالی خرید مسکن در دوره کنونی و تغییرات احتمالی بازار مسکن در صورت اجرای آن.
طرح مساله
بازار سرمایه مسکن، بازاری مالی است که در آن منابع مالی لازم برای بخش مسکن و ساختمان تامین میشود. در این بازار دو نوع منابع مورد نیاز است: وجوه برای ساختوساز و منابع برای تامین مالی خرید مسکن. طراحان مدل بازار رهن معتقدند: اگر الگویی پیاده شود که تامین مالی خرید مسکن را انجام دهد به طور غیرمستقیم تامینکننده منابع ساختوساز نیز هست. در تفکر طراحان، سیاست پسانداز تنها راه خانهدار شدن عامه مردم است. البته پسانداز در این تفکر فقط محدود به داشتههای گذشته نیست بلکه پساندازهای حال و آینده را نیز دربر میگیرد. منظور از پسانداز آینده، خریداری مسکن به شکل اقساط بلندمدت است. اتفاقی که در تمام دنیا تکرار شده است. در بسیاری از کشورها افراد مبالغ کوچکی را به عنوان پیشقسط پرداخت میکنند و از محل پسانداز آینده خود (درآمدهای آتی) 20 یا 30 سال قسط میپردازند. بنابراین با توجه به تجربه دنیا نمیتوان بدون توسعه بازار تامین مالی بلندمدت مسکن مشکل صاحبخانه کردن افراد را حل کرد.
راهکار مشکل خرید مسکن
از نگاه طراحان روش تامین مالی جدید خرید مسکن، تهیه مسکن بزرگترین سرمایهگذاری هر شهروند در طول عمر خود است. از این رو برای پاسخ به این نیاز باید ابزاری فراهم شود که آنان قادر باشند مسکن را به طور نسیه خرید کنند و از محل پساندازهای گذشته، داراییهای حال خود و درآمد آینده این اقساط را پرداخت کنند. در این چارچوب علاج کار توسعه «بازار رهن» است. بر این اساس باید بازار رهن یا بازار وامهای بلندمدت خرید مسکن توسعه یابد. در قالب این منطق فکری اگر دولت برای بخش مسکن منابعی در نظر دارد فقط در دو حوزه مجاز به مصرف است: پرداخت یارانه مستقیم سود به مردم یا تزریق به بانکها برای افزایش سقف وام رهنی. این طرح با بهرهگیری از تجربه دنیا بازار را در دو بعد بازار رهن اولیه و بازار رهن ثانویه تعریف کرده است. در بازار رهن اولیه خریداران مسکن مستقیماً به وامدهندگان رجوع میکنند. اما در بازار ثانویه وامدهنده بازار اولیه میتواند تسهیلات پرداختی را به فروش برساند. در واقع در این بازار تسهیلات پرداختشده به صورت رهنی خرید و فروش میشود. به زبان ساده اگر بانکی 100میلیارد تومان در قالب وام رهنی پرداخت کرده باشد این 100میلیارد را در قالب 10بسته10میلیارد تومانی با یک نرخ تنزیل مجدد به فروش میرساند. شرکتهای خریدار میتوانند با پرداخت رقمی کمتر از ارزش بستههای عرضهشده در تاریخ سررسید صاحب10میلیارد تومان منابع شوند. بانک نیز با این اقدام مجدداً صاحب منابع جدیدی میشود که میتواند در قالب تسهیلات به مشتریان پرداخت کند. شکل ساده این اتفاق در نقد شدن چکهای مدتدار در فضای کسبوکار ایران رایج است. بنابراین به نظر میرسد راهبرد اصلی در این دوره تقویت بازار اولیه و تاسیس بازار رهن ثانویه است.
ضلع سوم
طراحان مدل تامین مالی جدید برای تکمیل پازل پیشنهادی خود طراحی یک نهاد واسط را نیز پیشبینی کردهاند. نهادی که بستههای تسهیلاتی بانکها را خریداری میکند تا بانکها بتوانند مجدداً با آزاد کردن بخشی از تسهیلات اعطایی خود توان تسهیلاتدهی بیشتری پیدا کنند. در دوره قبلی که دکتر عباس آخوندی سکاندار وزارت مسکن بود پیشنهاد تاسیس نهادی تحت عنوان «شرکت ملی تسهیلات رهنی واحدهای مسکونی» (متروم) مطرح بود. به نظر میرسد در دوره جدید نیز با توجه به پیگیری این طرح بحث متروم بار دیگر مطرح شود. البته شرکت مدیریت سرمایه مسکن نیز به عنوان گزینه جانشین متروم مطرح است ومنابع متروم از محل فروش اوراق مشارکت در بازار سرمایه پیشبینی شده است و سود پرداختی برای این اوراق نیز از محل وصول اقساط تسهیلات رهنی که از بانک خریداری کرده است. در آن زمان پیشنهاد شده بود این شرکت پیشنهادی واسطه مالی نیمهدولتی باشد. ترکیب مالکیت متروم به صورت 40 درصد دولتی،40 درصد موسسات بزرگ عمومی و 20 درصد خصوصی باشد. البته نظارت دائمی نهادهای پولی نیز یکی از شروط اصلی در موفقیت طرح است. وظایف متروم نیز با خرید وامهای خرید مسکن از بانکداران تعریف شده است تا این امکان را فراهم آورد که جریان مداومی از وجوه رهنی شکل گیرد. تضمین و بیمه وامدهندگان به واحدهای مسکونی به کمک موسسات بیمه از دیگر وظایف این شرکت است.
دوره کنونی و منابع تامین مالی
اخبار حکایت از آن دارد که در فاز ابتدایی، دو پیشنهاد به بانک مرکزی برای تامین منابع مالی از سوی طراحان ارائه شده است. منابع در فاز مقدماتی از محل اقساط پرداختی دریافتکنندگان تسهیلات در قالب طرح مسکن مهر و خطوط اعتباری که دولت ناچار به دلیل تعهدات دولت قبل به این طرح اختصاص دهد تامین شود. البته این پیشنهاد هنوز از سوی بانک مرکزی قبول نشده است. زیرا بانک مرکزی معتقد است باید جزییات طرح در دو حوزه نحوه تجهیز منابع و عمل به ایفای تعهدات به طور کامل بررسی شود و تمامی ابعاد در نظر گرفته شود. بانک مرکزی برای تایید این طرح ملاحظات جدی دارد. درجه ریسک اعتباری دریافتکنندگان تسهیلات، نرخ سود در نظر گرفتهشده، نحوه تعیین ارزش فعلی و آتی تسهیلات در بازار رهن ثانویه و ... از جمله این ملاحظات است. در کنار این مسائل توان بازار سرمایه نیز یکی از چالشهای موجود در مسیر اجرای طرح است. بازار سرمایه ایران عمق کمی دارد و تنها 16درصد از تامین مالی را انجام میدهد. بر این اساس در طرحی که یک پایه آن بازار سرمایه است سوال جدی توانایی این بازار در فرآیند پیشنهادی است. آیا بازار سرمایه میتواند به تامین مالی چندین هزار میلیارد تومانی در قالب بازار رهن ثانویه جواب دهد؟ این پرونده نگاهی دارد به امکانسنجی روشهای نوین تامین مالی خرید مسکن در دوره کنونی و تغییرات احتمالی بازار مسکن در صورت اجرای آن.
دیدگاه تان را بنویسید