تاریخ انتشار:
صدور مجوز شش ایرلاین خصوصی حمل و نقل هوایی را بهبود میدهد؟
خصوصیسازی در آسمان
رئیس سازمان هواپیمایی کشوری از موافقت این سازمان با درخواست مجوز تاسیس شش ایرلاین در طول یک ماه گذشته خبر داده و عنوان کرده که صدور این مجوزها با هدف جذب سرمایهگذاری بخش خصوصی انجام گرفته است. به گفته حمیدرضا پهلوانی، «یکی از ایرلاینها که به تازگی تاسیس شده، اقدام به واردات هواپیما کرده و یکی از آخرین هواپیماهای واردشده مربوط به این ایرلاین است».
رئیس سازمان هواپیمایی کشوری از موافقت این سازمان با درخواست مجوز تاسیس شش ایرلاین در طول یک ماه گذشته خبر داده و عنوان کرده که صدور این مجوزها با هدف جذب سرمایهگذاری بخش خصوصی انجام گرفته است. به گفته حمیدرضا پهلوانی، «یکی از ایرلاینها که به تازگی تاسیس شده، اقدام به واردات هواپیما کرده و یکی از آخرین هواپیماهای واردشده مربوط به این ایرلاین است». اشاره رئیس سازمان هواپیمایی کشوری به شرکت «فراز قشم» است که صاحب آن یک میلیاردر ایرانی پرسر و صدا به نام بابک زنجانی است. اما رئیس سازمان هواپیمایی کشوری در اظهارات خود به این موضوع اشاره نکرده که آیا این شش ایرلاین داخلی تازهتاسیس، مجوز خود را از «شورای عالی هواپیمایی کشوری» دریافت کردهاند یا خیر؟ این شورا، عالیترین مرجع تصمیمگیری در مورد صدور مجوز خدمات پروازی است و تصمیمات آن به عنوان نهاد بالادستی به سازمان هواپیمایی کشوری ابلاغ میشود. در این شورای پرقدمت، دو نفر کارمند عالیرتبه سازمان هواپیمایی کشوری به انتخاب وزیر راه (بعدها راه و شهرسازی)، یک نفر از قضات عالیرتبه به انتخاب وزیر دادگستری، یک نفر افسر ارشد
نیروی هوایی شاهنشاهی (بعدها ارتش جمهوری اسلامی ایران) به انتخاب وزیر جنگ (دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح)، یک نفر کارمند عالیرتبه وزارت بازرگانی و پیشه و هنر (بعدها وزارت صنعت و تجارت) به انتخاب وزیر بازرگانی و پیشه و هنر، یک نفر کارمند عالیرتبه وزارت کشور به انتخاب وزیر کشور، یک نفر نماینده اتاق بازرگانی و صنایع و معادن ایران به انتخاب رئیس اتاق حضور دارند و طبق آییننامه آن کلیه مسائل مربوط به حمل و نقل هوایی نظیر قیمت بلیت هواپیما، خرید هواپیما، ساخت فرودگاه و... از سوی این شورا سیاستگذاری شده و برای اجرا به سازمان هواپیمایی کشوری ابلاغ میشود. مسوولان سازمان هواپیمایی کشوری، از پاسخگویی صریح در این مورد خودداری کردند. اما بهنظر میرسد روند صدور مجوز تاسیس ایرلاین برای برخی سرمایهگذاران بخش خصوصی با فرآیند جالبی همراه شده باشد.
وضعیت کنونی
54 فرودگاه غیرنظامی در ایران با ظرفیت جابهجایی 85 میلیون مسافر در سال ساخته شده و به بهرهبرداری رسیده است؛ اما حدود نیمی از این میزان استفاده میشود. چرا که آمارها نشان میدهد تعداد مسافرانی که در طول سال از طریق هوایی جابهجا میشوند حدود 43 میلیون نفر است. تا همین یک ماه پیش، 19 شرکت هوایی خارجی و 26 شرکت هوایی داخلی کار جابهجایی مسافران را بر عهده داشتند. اما از این زمان به بعد، مجوز فعالیت هشت شرکت به دلایل مختلف «لغو» شد؛ شرکتهایی مانند آرامایر (باری)، اطلسایر، ایلامایر (راه کربلا)، پاسارگاد، تهرانایر، سفیران، صها و صافات. سازمان هواپیمایی کشوری به شرکتهای هواپیمایی آبان (زمینه فعالیت آن حمل و نقل بار است)، ارم و اروند نیز به منظور فعالیت مجدد و عملیاتی شدن شرکت اولتیماتوم سهماهه داده و به شرکتهای هواپیمایی تفتان، چابهار، سهند و فارس قشم نیز مهلت ششماهه داده است. حال میتوان یک آمار کلی از وضعیت هواپیما در ایران ارائه کرد: 222 هواپیما در ایران وجود دارد که 43 فروند آن در اصطلاح حمل و نقل هوایی «زمینگیر» است. همین موضوع متوسط عمر ناوگان هوایی ایران را به حدود 20 سال رسانده است. بخش عمده هواپیماهای فرسوده و زمینگیر ایران نیز در اختیار شرکتهایی دولتی مانند «ایرانایر» است که از روزهای طلایی خود در پیش از انقلاب فاصله زیادی دارد. البته بخش عمده پروازهای مسافری ایران نیز در اختیار سه شرکت ایرانایر، آسمان و ماهان است که 75 درصد پروازها را انجام میدهد و 15 شرکت دیگر سهم ناچیزی از این بازار دارند. اما راهکارهای اولیه برای بهبود این روند چه بود؟
ادغام
اولین بار که علی نیکزاد وزیر وقت راه و شهرسازی، از ورود یک ایرلاین قطری به خطوط پروازی داخلی خبر داد؛ دو سال پیش بود و بعد از آن موضوع ادغام چند شرکت بزرگ و کوچک هوایی مطرح شد. شرکتهای هوایی داخلی که به دلیل تداوم تحریمها، با مشکل بزرگی به نام فرسودگی ناوگان خود مواجه شدند؛ به یکباره با زمزمه ورود هواپیماهای قطری به خطوط پروازی داخلی، خود را در میدانی دیدند که باید در آن با یک رقیب قدرتمند دست و پنجه نرم کنند. حتی برخی از شرکتهای کوچک دست به اعتراض زدند و این سیاست را به «عهدنامه ترکمانچای» تشبیه کردند. همین موضوع موجب شد تا دولت موضوع ادغام ایرلاینها را پیش بکشد تا از تشکیل این شرکتها، یک ایرلاین بزرگ و پرقدرت به وجود بیاید. سازمان هواپیمایی کشوری پس از رتبهبندی شرکتهای موجود عنوان کرد ایرلاینهای «معراج»، «سهند»، «آریا» و «ایرقشم» یک شرکت و ایرلاینهای «ساها»، «هسا»، «کاسپین» و «تابان» یک شرکت دیگر تشکیل دهند. اما یک سال گذشت و در زمستان سال گذشته رئیس سازمان هواپیمایی کشوری اعلام کرد «تاکنون هیچ شرکتی از موضوع ادغام شرکتها استقبال نکرده است». بدین ترتیب تنها شانس عملکرد «بنگاهداری» در صنعت حمل و نقل هوایی ایران نیز از بین رفت.
مشکلات ساختاری
اگر بتوان تحریمها علیه صنعت حمل و نقل هوایی ایران را که از نخستین ماههای پیروزی انقلاب آغاز شد و در مواردی به سرعت تشدید شد؛ به عنوان عامل بازدارنده شرکتهای هوایی برای نوسازی، تجهیز ناوگان و بهبود عملکرد خدمات ایرلاینها مطرح کرد؛ موضوع دیگر در سالهای اخیر، اجرای هدفمندی یارانهها و الزامات قانونی برای افزایش قیمت خدماتدهی این شرکتهاست که در تناقضی عجیب، «گیر» کرده است. از یک سو، بر اساس قانون برنامه پنجم توسعه از ابتدای سال سوم برنامه، دولت را موظف کرده نسبت به آزادسازی نرخ بلیت هواپیما اقدام کند؛ اما چه کسی تضمین میکند با اجرای آزادسازی تغییری در افزایش قیمت بلیت هواپیما ایجاد شود؟ آن هم در شرایطی که بازار حمل و نقل هوایی بیش از این کشش افزایش قیمتها را ندارد و ایرلاینها برای حفظ مشتریان خود مجبورند قیمتها را تعدیل کنند. مشکل تحریم فروش هواپیما و قطعات و تجهیزات تنها یکی از چندین مشکل در ساختار حمل و نقل هوایی است. این روزها افزایش قیمت ارز موجب شده تا بیشتر این شرکتها که زیر بار تعیین دستوری قیمت خدمات، کمر خم کردهاند؛ با مشکلات مضاعفی روبهرو شوند.
آینده
آیا در این شرایط، خبر صدور مجوز برای شش ایرلاین جدید میتواند نوید روزهای بهتر در آینده صنعت حمل و نقل هوایی ایران را بدهد که با ناوگانی فرسوده، شرکتهایی زیانده و مسافرانی ناراضی روزبهروز با وضعیت بغرنجتری روبهرو میشوند؟ میگویند بخش خصوصی، خاستگاه رقابت و میدان نشان دادن توانمندی است. بخش خصوصی میتواند با افزایش کیفیت خدمات، قدرت خود را به رخ بکشد و کاری کند که شرکتهای دیگر هم به فکر حفظ مشتریان خود باشند. اما در شرایطی که رد پای دولت در تمام زیربخشهای حمل و نقل هوایی به چشم میخورد؛ آیا ورود شرکتهای جدید به این عرصه میتواند معجزهای را شکل دهد؟
وضعیت کنونی
54 فرودگاه غیرنظامی در ایران با ظرفیت جابهجایی 85 میلیون مسافر در سال ساخته شده و به بهرهبرداری رسیده است؛ اما حدود نیمی از این میزان استفاده میشود. چرا که آمارها نشان میدهد تعداد مسافرانی که در طول سال از طریق هوایی جابهجا میشوند حدود 43 میلیون نفر است. تا همین یک ماه پیش، 19 شرکت هوایی خارجی و 26 شرکت هوایی داخلی کار جابهجایی مسافران را بر عهده داشتند. اما از این زمان به بعد، مجوز فعالیت هشت شرکت به دلایل مختلف «لغو» شد؛ شرکتهایی مانند آرامایر (باری)، اطلسایر، ایلامایر (راه کربلا)، پاسارگاد، تهرانایر، سفیران، صها و صافات. سازمان هواپیمایی کشوری به شرکتهای هواپیمایی آبان (زمینه فعالیت آن حمل و نقل بار است)، ارم و اروند نیز به منظور فعالیت مجدد و عملیاتی شدن شرکت اولتیماتوم سهماهه داده و به شرکتهای هواپیمایی تفتان، چابهار، سهند و فارس قشم نیز مهلت ششماهه داده است. حال میتوان یک آمار کلی از وضعیت هواپیما در ایران ارائه کرد: 222 هواپیما در ایران وجود دارد که 43 فروند آن در اصطلاح حمل و نقل هوایی «زمینگیر» است. همین موضوع متوسط عمر ناوگان هوایی ایران را به حدود 20 سال رسانده است. بخش عمده هواپیماهای فرسوده و زمینگیر ایران نیز در اختیار شرکتهایی دولتی مانند «ایرانایر» است که از روزهای طلایی خود در پیش از انقلاب فاصله زیادی دارد. البته بخش عمده پروازهای مسافری ایران نیز در اختیار سه شرکت ایرانایر، آسمان و ماهان است که 75 درصد پروازها را انجام میدهد و 15 شرکت دیگر سهم ناچیزی از این بازار دارند. اما راهکارهای اولیه برای بهبود این روند چه بود؟
ادغام
اولین بار که علی نیکزاد وزیر وقت راه و شهرسازی، از ورود یک ایرلاین قطری به خطوط پروازی داخلی خبر داد؛ دو سال پیش بود و بعد از آن موضوع ادغام چند شرکت بزرگ و کوچک هوایی مطرح شد. شرکتهای هوایی داخلی که به دلیل تداوم تحریمها، با مشکل بزرگی به نام فرسودگی ناوگان خود مواجه شدند؛ به یکباره با زمزمه ورود هواپیماهای قطری به خطوط پروازی داخلی، خود را در میدانی دیدند که باید در آن با یک رقیب قدرتمند دست و پنجه نرم کنند. حتی برخی از شرکتهای کوچک دست به اعتراض زدند و این سیاست را به «عهدنامه ترکمانچای» تشبیه کردند. همین موضوع موجب شد تا دولت موضوع ادغام ایرلاینها را پیش بکشد تا از تشکیل این شرکتها، یک ایرلاین بزرگ و پرقدرت به وجود بیاید. سازمان هواپیمایی کشوری پس از رتبهبندی شرکتهای موجود عنوان کرد ایرلاینهای «معراج»، «سهند»، «آریا» و «ایرقشم» یک شرکت و ایرلاینهای «ساها»، «هسا»، «کاسپین» و «تابان» یک شرکت دیگر تشکیل دهند. اما یک سال گذشت و در زمستان سال گذشته رئیس سازمان هواپیمایی کشوری اعلام کرد «تاکنون هیچ شرکتی از موضوع ادغام شرکتها استقبال نکرده است». بدین ترتیب تنها شانس عملکرد «بنگاهداری» در صنعت حمل و نقل هوایی ایران نیز از بین رفت.
مشکلات ساختاری
اگر بتوان تحریمها علیه صنعت حمل و نقل هوایی ایران را که از نخستین ماههای پیروزی انقلاب آغاز شد و در مواردی به سرعت تشدید شد؛ به عنوان عامل بازدارنده شرکتهای هوایی برای نوسازی، تجهیز ناوگان و بهبود عملکرد خدمات ایرلاینها مطرح کرد؛ موضوع دیگر در سالهای اخیر، اجرای هدفمندی یارانهها و الزامات قانونی برای افزایش قیمت خدماتدهی این شرکتهاست که در تناقضی عجیب، «گیر» کرده است. از یک سو، بر اساس قانون برنامه پنجم توسعه از ابتدای سال سوم برنامه، دولت را موظف کرده نسبت به آزادسازی نرخ بلیت هواپیما اقدام کند؛ اما چه کسی تضمین میکند با اجرای آزادسازی تغییری در افزایش قیمت بلیت هواپیما ایجاد شود؟ آن هم در شرایطی که بازار حمل و نقل هوایی بیش از این کشش افزایش قیمتها را ندارد و ایرلاینها برای حفظ مشتریان خود مجبورند قیمتها را تعدیل کنند. مشکل تحریم فروش هواپیما و قطعات و تجهیزات تنها یکی از چندین مشکل در ساختار حمل و نقل هوایی است. این روزها افزایش قیمت ارز موجب شده تا بیشتر این شرکتها که زیر بار تعیین دستوری قیمت خدمات، کمر خم کردهاند؛ با مشکلات مضاعفی روبهرو شوند.
آینده
آیا در این شرایط، خبر صدور مجوز برای شش ایرلاین جدید میتواند نوید روزهای بهتر در آینده صنعت حمل و نقل هوایی ایران را بدهد که با ناوگانی فرسوده، شرکتهایی زیانده و مسافرانی ناراضی روزبهروز با وضعیت بغرنجتری روبهرو میشوند؟ میگویند بخش خصوصی، خاستگاه رقابت و میدان نشان دادن توانمندی است. بخش خصوصی میتواند با افزایش کیفیت خدمات، قدرت خود را به رخ بکشد و کاری کند که شرکتهای دیگر هم به فکر حفظ مشتریان خود باشند. اما در شرایطی که رد پای دولت در تمام زیربخشهای حمل و نقل هوایی به چشم میخورد؛ آیا ورود شرکتهای جدید به این عرصه میتواند معجزهای را شکل دهد؟
دیدگاه تان را بنویسید