کارآفرینی و اعتقاد به خدا
به نظر میرسد کارآفرینان در برخی موارد کوچک اما از نظر آماری معنادار - بیشتر از سایرین مذهبی باشند.
به نظر میرسد کارآفرینان در برخی موارد کوچک اما از نظر آماری معنادار- بیشتر از سایرین مذهبی باشند. آنها به طور میانگین در طول هفته بیشتر دعا میکنند و به خدایی شنوا اعتقاد دارند که به آنها علاقهمند و مهربان است. این عقاید با یکدیگر ارتباط دارند. اگر فرد بپذیرد که خداوند حامی اوست با او بیشتر صحبت میکند. علاوه بر این کارآفرینان طوری عبادت میکنند که تمایل آنها برای فعالیت تجاری بیشتر میشود. در سایر موارد مانند احترام به کلیسا، اعتقاد به خداوند و حضور در مراسم مذهبی آنها همانند مردم عادی هستند. از هر 10 کارآفرین 9 نفر به یک دین اعتقاد دارند. آنها به طور میانگین هر ماه در کلیسا حاضر میشوند و دوسوم آنها میگویند در وجود خداوند تردیدی ندارند. این یافتهها باعث حیرت و تعجب افرادی میشود که فکر میکنند فعالان تجاری افراد طمعکاری هستند که وقتی برای دین و مذهب ندارند. از آنجایی که کارآفرینی نقشی حیاتی در اقتصاد هر کشور دارد ضروری است عوامل محرک کارآفرینان شناسایی شوند. اما تحقیق درباره اعمال مذهبی آنها اندک بوده است. مطالعهای که در سال2004 در مورد 44 کارآفرین در بروکلین صورت گرفت نشان داد مذهبی بودن رابطه مثبتی با جاهطلبی فردی و نوآوری دارد. تحقیقی دیگر در سال 1985 درباره نسل اول آمریکاییهای ژاپنیتبار انجام شد و ثابت کرد خوداشتغالی با سنتهای مذهبی خانوادگی و شرکت در مراسم رابطه دارد. اما این نمونهها کوچک بودند و در مواردی دیگر نقض آنها مشاهده شد. بنابراین تحقیقی وسیعتر در سطح جامعه آمریکا و فراتر از معیارهای احترام و حضور در مراسم مذهبی صورت گرفت و اعتقادات و رفتارها را مورد هدف قرار داد. بنیاد ملی علوم آمریکا پشتیبانی مالی تحقیق را بر عهده داشت. در این مطالعه که رابطه دین و کارآفرینی را بررسی میکرد پاسخگویان از ادیان بزرگ شرکت کردند اما طبیعی است که در جامعه آمریکا تعداد مسیحیان از دیگر ادیان بیشتر باشد. به نظر میرسید کارآفرینان بیش از دیگران در معرض عدم اطمینان و خطر قرار دارند و همین عامل باعث میشود بیشتر به دعا کردن روی آورند. شاید نیاز به موفقیت در کار و کسب درآمد باعث شد تا روحیه معنوی در آنها تقویت شود. از طرف دیگر اعتماد به نفس آنها از باورهای دینی نشات میگیرد. به عبارت دیگر خودمختاری و فردگرایی کارآفرینان به رابطه شخصی و مستقیم با خداوند مربوط میشود. البته هنوز رابطه علی و معلولی این دو متغیر مشخص نیست. شاید کارآفرینان قصد دارند با رفتن به کلیسا مکانی پیدا کنند که در آن تمرکز و ذهن خود را تنظیم میکنند. یا شاید آنها از همراهان خود در کلیسا الهام میگیرند. تردیدی نیست که گردهمایی مذهبی خود نوعی سرمایه اجتماعی است و میتواند منبعی از مشتریان، سرمایهگذاران، کارمندان و مکانی برای الهامبخشی و تشویق و تبادل نظرات باشد. در برخی از مراسم مذهبی بر ترکیب کار، عبادت و برنامهریزی مالی تاکید میشود و حتی مراسم با روشهایی نوآورانه و برگرفته از تجارت اجرا میشوند. با وجود این مکان کلیسا و حضور دوستان و خانواده دلیل اصلی انتخاب کارآفرینان بود و هیچ کدام نگفتند که کلیسای مورد نظرشان بیشترین تاکید را بر تجارت و کار داشته است. کارآفرینان اجتماعی هدفی فراتر از سود و بهره مادی دارند. این هدف بیشتر از باورهای معنوی ریشه میگیرد. همزمان اهداف فردی مانند فروش کالا و خدمات و کسب درآمد به منظور زندگی بهتر میتوانند در فرآیند کارآفرینی نقش داشته باشند. تحقیق نشان داد ارزشی که افراد برای رابطه خود با خداوند قائل هستند و در نتیجه نحوه برخوردشان با دیگران (که به آن سرمایه معنوی گفته میشود) با نوآوری، درآمد بیشتر و تعداد بیشتر کارکنان در محیط تجاری رابطه مستقیم دارد. افرادی که در مراسم مذهبی شرکت دارند کارآفرینی، رضایت و تعهد بیشتری در شغل خود نشان میدهند و واضح است این گونه افراد نقش مهمی در موفقیت سازمان خود ایفا خواهند کرد. بنابراین نهتنها خود کارآفرینان بلکه افراد دارای تفکر کارآفرینی در سازمان اهمیت خواهند داشت. در مجموع یافتههای این پژوهش نشان میدهد افرادی که باورهای مذهبی دارند مشارکت و کارآفرینی بیشتری از خود نشان میدهند. اگرچه این تحلیلها هنوز در مراحل اولیه خود هستند اما با اطمینان میتوان گفت باورهای مذهبی بر نحوه کار افراد تاثیرگذارند. شاید رهبران تجاری تمایل داشته باشند در محیط کار به دین بیتوجه باشند و یا حتی آن را طرد کنند اما با این کار آنها منبع قابل توجهی از مشارکت کارکنان و وقف کردن خود به کار را از دست میدهند. تنها چالش آن است که چگونه میتوان به روحیات معنوی افراد توجه کرد در حالی که همه را نیز بتوان مشارکت داد.
دیدگاه تان را بنویسید