اغراق در توانایی هستهای ایران
توهم خطر
اکنون که نشانههایی از آب شدن یخ روابط ایران و آمریکا دیده میشود متخصصان زیادی از منطقه میگویند لازم است تصویر درستی از این کشور منطقه خلیج فارس به دست آید و تواناییها و اهداف هستهای آن تعیین شوند…
هنگامی که دیک چنی در دولت قبلی معاون رئیسجمهور بود بارها تکرار کرد آمریکا باید ایران را بمباران کند تا این کشور را از اهداف هستهای دور سازد. سناتور جان مککین و تعداد زیادی از سیاستمداران جمهوریخواه و دموکرات این اظهارات را تایید کردند. اما شاید تمام این گفتهها اغراق باشد. مصاحبههایی که با استراتژیستهای نظامی و افسران اطلاعاتی آمریکا و سایر کشورها صورت گرفت و بررسی هشدارهای 34ساله در مورد تهدید ایران برای منافع ملی آمریکا همه نشان میدهد که گفتارهای تهدیدآمیز بر مبنای بدگمانی، پیشفرضها و مقدار اندکی دادههای معتبر بیان شدهاند. از بسیاری جهات این اظهارنظرها همانند تهدید فرضی از جانب عراق بود که به جنگ انجامید به جز اینکه در شرایط کنونی آژانسهای اطلاعاتی جهان میدانند که از سلاحهای کشتار جمعی خبری نیست. اکنون که نشانههایی از آب شدن یخ روابط ایران و آمریکا دیده میشود متخصصان زیادی از منطقه میگویند لازم است تصویر درستی از این کشور منطقه خلیج فارس به دست آید و تواناییها و اهداف هستهای آن تعیین شوند. چند هفته پیش باراک اوباما به مدت 15
دقیقه از طریق تلفن با حسن روحانی رئیسجمهور تازه انتخابشده ایران گفتوگو کرد. این اولین گفتوگو بین رهبران دو کشور پس از گذشت سه دهه بود. آنها درباره موضوع هستهای ایران بحث کردند. گفتوگوی این دو رهبر که تندروان آمریکا، اسرائیل و ایران را عصبانی کرد میتواند گام مهمی در بازی دیپلماتیکی باشد که کاخ سفید اندکی پس از به قدرت رسیدن روحانی در ماه آگوست آغاز کرد. بزرگترین مخالف نخستوزیر اسرائیل بنیامین نتانیاهو بود که گفتوگوی صمیمانه را احمقانه توصیف کرد و به مسخره گفت اوباما با لبخندهای روحانی و بازی فریبکارانه او اغوا شده است. علاوه بر این، نتانیاهو قبلاً گفته بود دلایلی برای نگرانی از برنامه هستهای ایران وجود دارد. به گفته او ایران ظرف سه تا پنج سال در تولید بمب هستهای به خودکفایی خواهد رسید بدون آنکه به وارد کردن فناوری و مواد نیاز داشته باشد. بنابراین لازم است جبههای بینالمللی به رهبری ایالات متحده علیه ایران تشکیل شود. اظهارات نتانیاهو از ژانویه 1995 شروع شد و در مقابل اظهارات دیگری مانند نظر دانشگاه جنگ ارتش ایالات متحده قرار میگیرد. به عقیده
آنها «ایران تهدیدی برای منافع حیاتی آمریکا نیست. ایران به دنبال دستیابی به سلاح هستهای نیست و هشدارها فقط به منظور واکنش خصومتآمیز بیان شدهاند». این نظر مشابه نتیجهگیری 16 آژانس اطلاعاتی آمریکایی در سال 2007 است. طبق آن تحلیل ایران از سال 2003 برنامه سلاحهای هستهای خود را به حالت تعلیق درآورده بود. اوایل امسال نیز لئون پانتا وزیر دفاع آن زمان اعلام کرد منابع اطلاعاتی میگویند رهبران ایران تصمیمی برای پیشبرد و ساخت سلاح هستهای ندارند. برخی تندروها در غرب استدلال میکنند که پیشبینیها در مورد ایران کاربرد ندارند چرا که رهبران این کشور رفتارهای غیرمنتظرانه دارند. اما طبق گفته مقامات اطلاعاتی پنتاگون، آژانسهای امنیتی دولتی در سراسر جهان به این نتیجه رسیدهاند که رهبری ایران در گفتارش مصمم است و تصمیمگیریهای این کشور به مرحله رسمی و باثبات رسیده است. به عقیده آنها مقامات ایران منطقی هستند و به خوبی میدانند ساخت بمب به نفع آنها نیست. نکته مهم دیگر فتوای آیتالله خامنهای است. مطابق این حکم الزامآور دینی، رهبر ایران سلاح هستهای را تقبیح و داشتن آن را حرام
اعلام کرد. نقض چنین حکمی امکانپذیر است اما به قیمت از دست رفتن اعتبار روحانیت در جامعه اسلامی تمام خواهد شد. اما وضعیت تهدید ایران برای اسرائیل چگونه خواهد بود؟ مقامات ارتشی آمریکا به وضوح اعلام کردند ملت یهود دلیلی برای نگرانی ندارند. رهبران ایران میدانند که حمله به اسرائیل به معنای ویرانی کشور توسط نیروهای نظامی غربی خواهد بود. حتی مقامات ارشد اسرائیل نیز با این نظر موافقند. به عقیده آنها اسرائیل به اندازه کافی قدرتمند است تا از خود دفاع کند. به گفته رئیس سابق موساد ایران تهدیدی جدی برای نابودی اسرائیل نیست. اندکی پس از سخنرانی روحانی در سازمان ملل مایک راجرز عضو جمهوریخواه کنگره و رئیس کمیته اطلاعات کنگره از ایران خواست تا تولید اورانیوم با غنای بیش از 20 درصد را متوقف کند قبل از اینکه هر نوع مذاکره هستهای آغاز شود. اما مشکل آنجاست که ایران اورانیوم با این درصد غنیسازی را در اختیار ندارد. آژانس بینالمللی انرژی اتمی در ماه آگوست اعلام کرد ایران فقط اورانیومی با غنای اندک برای پروژههای هستهای غیرنظامی تولید کرده و مقدار آن را در حد ثابتی نگه
داشته است. البته ایران میتواند تغییر مسیر بدهد و به افزایش درصد غنیسازی روی آورد اما مقامات کنونی و اسبق اطلاعاتی عقیده دارند آژانسهای اطلاعاتی غربی بلافاصله از این موضوع مطلع خواهند شد بنابراین چنین تصمیمی به معنای خودکشی برای ایران است. مدیر سازمان ملی اطلاعات که امسال در مقابل کمیته اطلاعاتی سنا گزارش میداد، گفت: «ایران در سال گذشته پیشرفت زیادی داشته و در صورت انتخاب میتواند با استفاده از تجهیزات و ذخایر کنونی خود اورانیومی با غنای لازم برای تولید سلاح هستهای بسازد. اما با وجود این قابلیت ما اعتقاد داریم ایران نمیتواند چنین فعالیتی را مخفی نگه دارد.» به نظر میرسد برخی سیاستمداران درک نمیکنند ساخت یک بمب اتمی تا چه اندازه دشوار است. ایران نمیتواند به سادگی به مواد لازم برای تولید سلاح دست یابد، کلاهک را بر روی موشک نصب کند و آن را به نقاط مختلف جهان شلیک کند. مهندسی مکانیسم تحویل مواد، آزمایش سلاح و مراحل بیشمار زیادی لازم است تا ایران به تهدیدی جدی تبدیل شود. پاکستان توانست به تدریج به بمب اتمی دست یابد بدون آنکه نگران حمله غرب باشد.
ایران چنین وضعیتی ندارد. به گفته متخصصان حتی اگر ایران بتواند به میزان کافی اورانیوم غنیشده تولید کند سالها طول خواهد کشید تا آن را در سلاح به کار برد. اکنون هیچ تنگنای زمانی وجود ندارد. بنابراین دلیل هیاهوی زیاد درباره قابلیت هستهای ایران چیست؟ تنها بهانه موجود آن است که اخیراً همکاری ایران با آژانس بینالمللی انرژی اتمی کمتر شده است. از آنجایی که منابع اطلاعاتی گزارش کرده بودند ایران در مجتمع نظامی پارچین آزمایشهای هستهای با کاربرد نظامی انجام داده است بازرسان درخواست کردند از محل بازدید کنند. مقامات ایران اصرار دارند که از آن مکان فقط برای آزمایش سلاحهای متعارف استفاده میشود و بازرسان نیز در سال 2005 از آنجا بازدید کردند بدون اینکه چیزی کشف کنند. شاید آنها حقیقت را میگویند و شاید هم خیر، اما دلیل خوبی دارند تا جهان را در وضعیت حدس و گمان نگه دارند. از زمان وقوع انقلاب اسلامی در سال 1979، ایالات متحده مکرر و آشکارا از تغییر رژیم در ایران صحبت کرده است. به عقیده صاحب نظران این اقدام باعث شده است ایرانیان نسبت به نیات دولت آمریکا بدبین
باشند. آیا آمریکا واقعاً نگران سلاح اتمی است یا اینکه قصد دارد راهی برای سرنگونی این حکومت شیعی پیدا کند؟ ایران در جایگاهی دشوار قرار گرفته است. رهبران کشور نگران آن هستند که اگر چشمانداز احتمال ساخت سلاح اتمی به طور کامل از میان برود ممکن است آنها مورد تهاجم قرار گیرند. علاوه بر این آنها میدانند اگر ساختن بمب را آغاز کنند در معرض حمله کامل و خشم نیروهای آمریکایی قرار میگیرند. در مقابل آمریکا نیز در سناریوی پیچیدهای قرار میگیرد. به گفته استراتژیستها اگر آمریکا به ایران حمله کند این شعار القاعده که ایالات متحده درصدد جنگافروزی علیه اسلام است تحقق پیدا میکند. به گفته باهگات استاد مسائل امنیت ملی، اگر آمریکا به ایران حمله کند بیثباتی بیشتری در خاورمیانه پدیدار خواهد شد. ایرانیان میدانند که توانایی مبارزه در مقابل آمریکا را ندارند و دو ارتش نمیتوانند مقابل یکدیگر قرار گیرند به همین دلیل آنها به روشهای دیگری اندیشیدهاند تا هزینه حمله را برای آمریکا سنگینتر کنند. گروههای شیعه کشورهای مختلف روابط مذهبی و سیاسی خوبی با یکدیگر دارند و شکی نیست
در صورت حمله آنها به هر شکل ممکن انتقام خواهند گرفت. آنها باعث خواهند شد اقدام نظامی برای آمریکا بسیار گران تمام شود. گروههای تروریستی ممکن است در تنگه هرمز که تنها مسیر ارتباطی خلیج فارس با دریای آزاد است به حملات تروریستی بپردازند و راه انتقال نفت خاورمیانه به غرب را مسدود کنند. از آن بدتر، چنین حملهای فقط میتواند تواناییهای هستهای ایران را چند سال به تاخیر اندازد و برای تندروها بهانهای ایجاد کند تا بگویند ایران به منظور بازدارندگی به سلاحهای کشتار جمعی نیاز دارد. به گفته استراتژیستها تمام اینها دلیلی بر آن است که مذاکره با ایران میتواند بازی هوشمندانهای باشد. هر دو کشور از عواقب وضعیت کنونی آگاهند. به گفته باهگات «رسیدن به توافق با ایران ساده است. اکنون زمینههای مشترک زیادی وجود دارد که رسیدن به توافقی که حافظ منافع هر دو طرف باشد را امکانپذیر ساخته است. به عقیده من ظرف سه ماه میتوان به چنین توافقی دست یافت».
شاید این حرف برای برخی بسیار خوشبینانه به نظر برسد اما واقعیت آن است که هشدارهای 30ساله در مورد قابلیتهای هستهای ایران باید روزی به پایان برسند.
دیدگاه تان را بنویسید