تاریخ انتشار:
عملکرد سازمان محیطزیست در دولت یازدهم از نگاه بخش خصوصی
آلایندههای معلق
گرایش به سمت کاربرد انرژیهای تجدیدپذیر در جهان به حدی است که در سال ۲۰۹۰ شاهد چرخش کامل جهان به سمت این منابع و کاهش ۹۹ درصد آلایندههای زیستمحیطی و جایگزینی آنها با انرژیهای پاک خواهیم بود.
گرایش به سمت کاربرد انرژیهای تجدیدپذیر در جهان به حدی است که در سال ۲۰۹۰ شاهد چرخش کامل جهان به سمت این منابع و کاهش ۹۹ درصد آلایندههای زیستمحیطی و جایگزینی آنها با انرژیهای پاک خواهیم بود. طبق آخرین مطالعات انجامشده در مرکز هوا و فضای کشور آلمان (DLR) در سال ۲۰۵۰ بیش از ۷۷ درصد الکتریسیته و ۷۰ درصد استفاده حرارتی (شامل کلکتورهای خورشیدی، بیوماس و زمینگرمایی) مورد نیاز دنیا از منابع تجدیدپذیر تامین شده و نیروگاههای تجدیدپذیر به ظرفیتی بالغ بر ۹۱۰۰ گیگاوات خواهد رسید.
سالانه در جهان 140 میلیارد مترمکعب گاز، فلر شده و هدر میرود. گازهای گلخانهای ناشی از این سوخت، شامل 400 میلیون تن دیاکسید کربن است که سهم ایران از تولید گاز فلر حدود 11 میلیارد مترمکعب در سال است و چهار کشور اول در مجموع حدود 70 میلیارد مترمکعب گاز فلر تولید میکنند.
مقدار دیاکسید کربنی که از سوزاندن این گاز تولید میشود معادل تولید دیاکسید کربن توسط میلیونها ماشین است. طبق مطالعات شرکت GE میزان CO2 تولیدشده در خاورمیانه که در سال 2008 به اتمسفر پمپ شده، در حدود 87 میلیون تن است که ناشی از سوزاندن 6 /34 میلیارد مترمربع گاز بوده است و اعم آن ناشی از سوزاندن گاز فلر در این منطقه بوده است.
در این گزارش ایران بیشترین سهم را در تولید گاز فلرشده در منطقه خاورمیانه داراست. همچنین در این گزارش اعلان شده است حداقل نیمی از این ثروتی را که در حال سوختن است میتوان به برق تبدیل کرد.
معمولاً سوختن گازهای همراه در ایران به عنوان نمادی از روشن بودن مشعل پالایشگاه یا اسکله نفتی و رونق فعالیت آن به شمار میرود، در حالی که در سایر کشورهای تولیدکننده نفت، مبنای پالایشگاهها استفاده حداکثری بدون سوختن گازها از طریق مشعل است. این گازها جمعآوریشده و بازتولید میشوند.
در ایران روزانه 31 میلیون مترمکعب گاز در مشعل پالایشگاهها و بدون کوچکترین استفادهای سوزانده میشود، که این رقم معادل مصرف گاز یک روز در کشور ترکیه است. همچنین روزانه 10 میلیون مترمکعب گاز در فلرهای پارس جنوبی (45 فلر) سوزانده میشود. با توجه به سایر هدرسوزیها روزانه 45 میلیون مترمکعب گاز در کشور فلر میشود که یعنی 10 درصد کل هدرسوزی جهان توسط ایران و از دست رفتن سالانه 1150 میلیارد تومان ثروت بیننسلی ایرانی.
اقدامات محیط زیست برای جلوگیری از ورود آلایندهها اینگونه است که ما نمیدانیم سازمان محیط زیست کمیتهای برای نظارت ورود این آلایندهها دارد یا خیر چرا که کنترل آلایندهها در برخی موارد با همکاری وزارت نفت است. به طور مثال در خصوص ورود گاز فلرینگ باید مجوز استفاده از این گاز توسط وزارت نفت صادر شود. حال هنگامی که سازمان محیط زیست ناظر بر این امر نباشد، وزارت نفت نیز به دنبال اعمال سود آن هم دور از شاخصهای توسعه پایدار خواهد بود. شاخص توسعه پایدار به این نکته اشاره دارد که علاوه بر اینکه ما باید سود خود را داشته باشیم و دیدی بنگاهی به این بخش ایجاد شود، باید از لحاظ اجتماعی نیز اثرات محیط زیستی ورود هر یک از این آلایندهها سنجیده شود.
وقتی وزارت نفت به این مساله اینگونه نگاه و سود خود را متمایز کند و بگوید تا زمانی که کسی با قیمت خوب این سوخت را نخرد، این سوخت میسوزد، اما در این شرایط سازمان محیط زیست بگوید حتی اگر شده این سوخت را رایگان هم بدهید، بفروشید ولی آلاینده تولید نشود، به نظر میرسد در این زمان است که نظارت محیط زیست اینجا خود را نشان میدهد و قدرتش نمایان میشود. البته در این شرایط هم گاه محیط زیست خطا میکند به گونهای که به جای اولویتبندی به این مفهوم که فلرینگ را در اولویت اول قرار دهد، یا خیر این کار را انجام نمیدهد و بخشهای دیگر را در اولویت میگذارد، اینگونه میشود که دیگر به دنبال قوانین نمیرود.
در نیمه اول سال نظارتی صورت نگرفته است. چرا که اگر نظارتی بود، این موضوع برطرف شده بود، گرچه بخش خصوصی آمادگی سرمایهگذاری مجدد گاز فلرینگ را داشته است تا بتواند از آن تولید برق داشته باشد و به عبارتی از این بخش ارزش افزوده هم دریافت میشود به گونهای که میتواند از گازهای فلرشده برق تولید شود و برای کشور ارزش افزوده داشته باشد. اما وزارت نفت این موقعیت را نمیدهد چرا که به سود خود نگاه میکند و در این مدت این سوخت را میسوزاند. قیمت بالای آن هم برای بخش خصوصی توجیهی ندارد و اختلاف اصلی در همینجا نمایان میشود، ضمن اینکه اگر سازمان محیط زیست میتوانست ورود کند، تاکنون این گازها ارائه و حتی از آنها برق تولید شده بود.
در حال حاضر بخش خصوصی آماده همکاری است و تجهیزات لازم برای اجرای این کار را دارد و آخرین باری که این کار صورت گرفت، اواخر سال گذشته بود که حتی جلسهای با وزارت نفت و بخش خصوصی در اتاق بازرگانی تهران برگزار شد که این افراد حضور یافتند و با قانون مصوب وزارت نفت در بودجه آورده شد تا مزایدهای برگزار شود که این اتفاق رخ نداد و آنقدر شرایط مبهم اعلام شده بود که اصلاً این دو بخش وارد کار نشدند و باعث شد تا بخش خصوصی در ورود به تولید برق با گازهای فلر توقف کند که دلیل اصلی این عدم همکاری ابهام در نحوه ارائه گاز فلر بود و این هم به خاطر این بود که وزارت نفت سود خود را میدید و به این مساله از دید توسعه پایدار نگاه نشد، بنابراین نتوانست کار کند.
سازمان محیط زیست هم که میتوانست در این میان به صورت نظارتی ورود کند خود را کنار کشید و ورود نکرد و هیچگاه به دنبال این نبوده است که شرایط یا حد نصابی برای آن گذاشته شود تا به این موضوع ورود کند و در این مورد سازمان فعالیتی انجام نداده است و اگر هم کاری انجام داده، ضمانت اجرایی برای کارهایش نداشته و به همین دلیل هم کار روی زمین مانده است. به نظر من نظارت سازمان محیط زیست باید ضمانت اجرا داشته باشد و بتواند بر اساس اولویتبندیهای درست اقدام کند که اگر اولویتبندیها درست نباشد خود مبحث محیط زیست مانع از توسعه خواهد شد و باعث میشود همه به دنبال دور زدن و نادیده گرفتن بحث محیط زیست شوند از اینرو به نظر میرسد فلرینگ جزو اولویتبندیهای سازمان نبوده است.
اینکه چه میزان آلاینده وارد کشور شده است یا خیر را باید سازمان محیط زیست اعلام کند. البته سازمان محیط زیست در بخش بنزین توانسته است موفق عمل کند، اما برای دیگر آلایندهها هر چند تلاش کرده اما نتوانسته کاری از پیش ببرد که البته برای برخی آلایندهها همچون موضوع گرد و غبار اینگونه نیست که فعالیتها یکساله جواب دهد. ممکن است سازمان فعالیتهایی در این بخش انجام داده باشد اما به نتیجه نرسیده باشد. در مورد گازهای فلرینگ هم همینگونه است و من خود به عنوان یک کارشناس بر این باورم که تلاش سازمان در این زمینه چندان ملموس نبوده است.
در زمینه کاهش آلایندهها نیز باید به قانون اعداد بزرگ برسیم. اگر بتوان یکسری از مسائل بزرگ را در یک چارچوب انجام دهیم، فرصت خوبی است. اما میزان تولیدات آلایندههای فلرینگ میزان کمی نیست و اگر محیط زیست بتواند به این موضوع ورود کند و مانع از ورود آن شود، میتواند سریعاً اقدام کند و از ورود این آلایندهها جلوگیری شود.
در مورد فلرینگ این تنها راه است. در مورد گازهای گلخانهای نیز که امسال نسبت به سال گذشته آمار خوبی بوده است، گرچه مطلوب نیست اما نسبت به سالهای گذشته بهتر بوده است.
پیامدهای ناشی از سوزاندن گازهای فلر
- مواد منتشره ناشی از مراحل مختلف فلرینگ شامل:
- ذرات کربن (دوده)
- ترکیبات آلی فرار سوختهنشده
- مونو اکسید کربن
- گازهای اکسید نیتروژن
- سولفید هیدروژن
- دیاکسید گوگرد
- و...
ما قبلاً بند قانون بودجهای درباره گازهای فلر داشتیم ولی از این قانون هرگز استفاده نشده است:
به وزارت نفت اجازه داده میشود از طریق شرکتهای دولتی تابعه ذیربط درآمد حاصله از فروش گازهای تولیدی همراه نفت از کلیه میادین نفتی ایران را که در حال حاضر سوزانده میشود بر مبنای یکسوم قیمت گاز طبیعی تصفیهشده تحویلی به صنایع، صرف طرحهای حفاظت محیط زیست وزارت نفت و شرکتهای تابعه کند.
در اقتصاد توسعه مسیر حرکت صنایع به سمت انرژیهای تجدیدپذیر تغییر یافته که این تغییر رویکرد بهنوعی نشانگر مسیر توسعه است که این توسعه تنها بهلطف آلایندههای زیستمحیطی محقق میشود.
پیشنهادها
- نظارت به همراه ضمانت اجرایی سازمان محیط زیست برای کاهش فلرینگ
- مصرف هر فلر در محل فلر و با اولویتبندی بهکارگیری فلرهای کوچکی که در کوتاهمدت برنامهای برای جمعآوری و تصفیه آنها وجود ندارد.
- هموار کردن شرایط قانونی برای عقد قرارداد فروش گاز فلر
- فروش فلر به قیمت مناسب که بتواند جوابگوی سرمایهگذاری بخش خصوصی برای تولید برق باشد (مبلغ پیشنهادی حدود یکسوم نرخ فعلی گاز نیروگاهی).
- اختصاص درآمدهای حاصل از فروش گازهای فلر برای برنامههای زیستمحیطی نفت و گاز.
سالانه در جهان 140 میلیارد مترمکعب گاز، فلر شده و هدر میرود. گازهای گلخانهای ناشی از این سوخت، شامل 400 میلیون تن دیاکسید کربن است که سهم ایران از تولید گاز فلر حدود 11 میلیارد مترمکعب در سال است و چهار کشور اول در مجموع حدود 70 میلیارد مترمکعب گاز فلر تولید میکنند.
مقدار دیاکسید کربنی که از سوزاندن این گاز تولید میشود معادل تولید دیاکسید کربن توسط میلیونها ماشین است. طبق مطالعات شرکت GE میزان CO2 تولیدشده در خاورمیانه که در سال 2008 به اتمسفر پمپ شده، در حدود 87 میلیون تن است که ناشی از سوزاندن 6 /34 میلیارد مترمربع گاز بوده است و اعم آن ناشی از سوزاندن گاز فلر در این منطقه بوده است.
در این گزارش ایران بیشترین سهم را در تولید گاز فلرشده در منطقه خاورمیانه داراست. همچنین در این گزارش اعلان شده است حداقل نیمی از این ثروتی را که در حال سوختن است میتوان به برق تبدیل کرد.
معمولاً سوختن گازهای همراه در ایران به عنوان نمادی از روشن بودن مشعل پالایشگاه یا اسکله نفتی و رونق فعالیت آن به شمار میرود، در حالی که در سایر کشورهای تولیدکننده نفت، مبنای پالایشگاهها استفاده حداکثری بدون سوختن گازها از طریق مشعل است. این گازها جمعآوریشده و بازتولید میشوند.
در ایران روزانه 31 میلیون مترمکعب گاز در مشعل پالایشگاهها و بدون کوچکترین استفادهای سوزانده میشود، که این رقم معادل مصرف گاز یک روز در کشور ترکیه است. همچنین روزانه 10 میلیون مترمکعب گاز در فلرهای پارس جنوبی (45 فلر) سوزانده میشود. با توجه به سایر هدرسوزیها روزانه 45 میلیون مترمکعب گاز در کشور فلر میشود که یعنی 10 درصد کل هدرسوزی جهان توسط ایران و از دست رفتن سالانه 1150 میلیارد تومان ثروت بیننسلی ایرانی.
اقدامات محیط زیست برای جلوگیری از ورود آلایندهها اینگونه است که ما نمیدانیم سازمان محیط زیست کمیتهای برای نظارت ورود این آلایندهها دارد یا خیر چرا که کنترل آلایندهها در برخی موارد با همکاری وزارت نفت است. به طور مثال در خصوص ورود گاز فلرینگ باید مجوز استفاده از این گاز توسط وزارت نفت صادر شود. حال هنگامی که سازمان محیط زیست ناظر بر این امر نباشد، وزارت نفت نیز به دنبال اعمال سود آن هم دور از شاخصهای توسعه پایدار خواهد بود. شاخص توسعه پایدار به این نکته اشاره دارد که علاوه بر اینکه ما باید سود خود را داشته باشیم و دیدی بنگاهی به این بخش ایجاد شود، باید از لحاظ اجتماعی نیز اثرات محیط زیستی ورود هر یک از این آلایندهها سنجیده شود.
وقتی وزارت نفت به این مساله اینگونه نگاه و سود خود را متمایز کند و بگوید تا زمانی که کسی با قیمت خوب این سوخت را نخرد، این سوخت میسوزد، اما در این شرایط سازمان محیط زیست بگوید حتی اگر شده این سوخت را رایگان هم بدهید، بفروشید ولی آلاینده تولید نشود، به نظر میرسد در این زمان است که نظارت محیط زیست اینجا خود را نشان میدهد و قدرتش نمایان میشود. البته در این شرایط هم گاه محیط زیست خطا میکند به گونهای که به جای اولویتبندی به این مفهوم که فلرینگ را در اولویت اول قرار دهد، یا خیر این کار را انجام نمیدهد و بخشهای دیگر را در اولویت میگذارد، اینگونه میشود که دیگر به دنبال قوانین نمیرود.
در نیمه اول سال نظارتی صورت نگرفته است. چرا که اگر نظارتی بود، این موضوع برطرف شده بود، گرچه بخش خصوصی آمادگی سرمایهگذاری مجدد گاز فلرینگ را داشته است تا بتواند از آن تولید برق داشته باشد و به عبارتی از این بخش ارزش افزوده هم دریافت میشود به گونهای که میتواند از گازهای فلرشده برق تولید شود و برای کشور ارزش افزوده داشته باشد. اما وزارت نفت این موقعیت را نمیدهد چرا که به سود خود نگاه میکند و در این مدت این سوخت را میسوزاند. قیمت بالای آن هم برای بخش خصوصی توجیهی ندارد و اختلاف اصلی در همینجا نمایان میشود، ضمن اینکه اگر سازمان محیط زیست میتوانست ورود کند، تاکنون این گازها ارائه و حتی از آنها برق تولید شده بود.
در حال حاضر بخش خصوصی آماده همکاری است و تجهیزات لازم برای اجرای این کار را دارد و آخرین باری که این کار صورت گرفت، اواخر سال گذشته بود که حتی جلسهای با وزارت نفت و بخش خصوصی در اتاق بازرگانی تهران برگزار شد که این افراد حضور یافتند و با قانون مصوب وزارت نفت در بودجه آورده شد تا مزایدهای برگزار شود که این اتفاق رخ نداد و آنقدر شرایط مبهم اعلام شده بود که اصلاً این دو بخش وارد کار نشدند و باعث شد تا بخش خصوصی در ورود به تولید برق با گازهای فلر توقف کند که دلیل اصلی این عدم همکاری ابهام در نحوه ارائه گاز فلر بود و این هم به خاطر این بود که وزارت نفت سود خود را میدید و به این مساله از دید توسعه پایدار نگاه نشد، بنابراین نتوانست کار کند.
سازمان محیط زیست هم که میتوانست در این میان به صورت نظارتی ورود کند خود را کنار کشید و ورود نکرد و هیچگاه به دنبال این نبوده است که شرایط یا حد نصابی برای آن گذاشته شود تا به این موضوع ورود کند و در این مورد سازمان فعالیتی انجام نداده است و اگر هم کاری انجام داده، ضمانت اجرایی برای کارهایش نداشته و به همین دلیل هم کار روی زمین مانده است. به نظر من نظارت سازمان محیط زیست باید ضمانت اجرا داشته باشد و بتواند بر اساس اولویتبندیهای درست اقدام کند که اگر اولویتبندیها درست نباشد خود مبحث محیط زیست مانع از توسعه خواهد شد و باعث میشود همه به دنبال دور زدن و نادیده گرفتن بحث محیط زیست شوند از اینرو به نظر میرسد فلرینگ جزو اولویتبندیهای سازمان نبوده است.
اینکه چه میزان آلاینده وارد کشور شده است یا خیر را باید سازمان محیط زیست اعلام کند. البته سازمان محیط زیست در بخش بنزین توانسته است موفق عمل کند، اما برای دیگر آلایندهها هر چند تلاش کرده اما نتوانسته کاری از پیش ببرد که البته برای برخی آلایندهها همچون موضوع گرد و غبار اینگونه نیست که فعالیتها یکساله جواب دهد. ممکن است سازمان فعالیتهایی در این بخش انجام داده باشد اما به نتیجه نرسیده باشد. در مورد گازهای فلرینگ هم همینگونه است و من خود به عنوان یک کارشناس بر این باورم که تلاش سازمان در این زمینه چندان ملموس نبوده است.
در زمینه کاهش آلایندهها نیز باید به قانون اعداد بزرگ برسیم. اگر بتوان یکسری از مسائل بزرگ را در یک چارچوب انجام دهیم، فرصت خوبی است. اما میزان تولیدات آلایندههای فلرینگ میزان کمی نیست و اگر محیط زیست بتواند به این موضوع ورود کند و مانع از ورود آن شود، میتواند سریعاً اقدام کند و از ورود این آلایندهها جلوگیری شود.
در مورد فلرینگ این تنها راه است. در مورد گازهای گلخانهای نیز که امسال نسبت به سال گذشته آمار خوبی بوده است، گرچه مطلوب نیست اما نسبت به سالهای گذشته بهتر بوده است.
پیامدهای ناشی از سوزاندن گازهای فلر
- مواد منتشره ناشی از مراحل مختلف فلرینگ شامل:
- ذرات کربن (دوده)
- ترکیبات آلی فرار سوختهنشده
- مونو اکسید کربن
- گازهای اکسید نیتروژن
- سولفید هیدروژن
- دیاکسید گوگرد
- و...
ما قبلاً بند قانون بودجهای درباره گازهای فلر داشتیم ولی از این قانون هرگز استفاده نشده است:
به وزارت نفت اجازه داده میشود از طریق شرکتهای دولتی تابعه ذیربط درآمد حاصله از فروش گازهای تولیدی همراه نفت از کلیه میادین نفتی ایران را که در حال حاضر سوزانده میشود بر مبنای یکسوم قیمت گاز طبیعی تصفیهشده تحویلی به صنایع، صرف طرحهای حفاظت محیط زیست وزارت نفت و شرکتهای تابعه کند.
در اقتصاد توسعه مسیر حرکت صنایع به سمت انرژیهای تجدیدپذیر تغییر یافته که این تغییر رویکرد بهنوعی نشانگر مسیر توسعه است که این توسعه تنها بهلطف آلایندههای زیستمحیطی محقق میشود.
پیشنهادها
- نظارت به همراه ضمانت اجرایی سازمان محیط زیست برای کاهش فلرینگ
- مصرف هر فلر در محل فلر و با اولویتبندی بهکارگیری فلرهای کوچکی که در کوتاهمدت برنامهای برای جمعآوری و تصفیه آنها وجود ندارد.
- هموار کردن شرایط قانونی برای عقد قرارداد فروش گاز فلر
- فروش فلر به قیمت مناسب که بتواند جوابگوی سرمایهگذاری بخش خصوصی برای تولید برق باشد (مبلغ پیشنهادی حدود یکسوم نرخ فعلی گاز نیروگاهی).
- اختصاص درآمدهای حاصل از فروش گازهای فلر برای برنامههای زیستمحیطی نفت و گاز.
دیدگاه تان را بنویسید