در جولای ۲۰۱۲ و در میان عدم اطمینان جدی به آینده یورو، ماریو دراگی رئیس بانک مرکزی اروپا به جهان اعلام کرد این بانک هر کاری بتواند انجام میدهد تا یورو را نجات دهد.
ترجمه جواد طهماسبی
در جولای 2012 و در میان عدم اطمینان جدی به آینده یورو، ماریو دراگی رئیس بانک مرکزی اروپا به جهان اعلام کرد این بانک هر کاری بتواند انجام میدهد تا یورو را نجات دهد. قبل از این مرحله، بزرگترین سوال این بود که آیا بانک مرکزی اروپا با وجود محدودیتهای سیاسی و قانونی از ابزارهای خود برای التیام نگرانیهای سرمایهگذاران استفاده میکند یا خیر؟ و آیا این بانک مایل است راهحلی برای بحران بازار اوراق قرضه دولتی باشد؟ سخنرانی دراگی در ماه جولای پاسخ مثبتی به این سوال بود. از آن زمان تلاطم بازار فرو نشست. بازده بالای حاشیهای اوراق قرضه دولتی که تهدیدی برای ثبات دولتها به شمار میرود بهطور یکنواخت روندی کاهشی در پیش گرفت و سرمایهگذاران بدهیهای اسپانیا و ایتالیا را خریداری کردند. بازارهای بورس آرام گرفت و دیگر کسی دلیلی برای فروش اوراق نداشت. موسسه مورگان استنلی در یادداشتی خطاب به بازارهای اوراق منطقه یورو با عنوان «زمان نگرانی» توضیح داد که احساسات سرمایهگذاران تغییری بنیادی پیدا کرده است. در این یادداشت آمده است: سخنرانی دراگی تحول زیادی در درک فعالان بازار ایجاد کرد. تا آن زمان هر عامل نگرانکننده به این
سوال دامن میزد که آیا این بحران باعث تجزیه منطقه یورو میشود؟ اکنون سوال جدید آن است که مقامات برای حل این مشکل چه گامهایی برمیدارند؟ به گفته آرتوس اقتصاددان ارشد بانک سرمایه فرانسه، اعتماد سرمایهگذاران به دراگی باعث گمراهی آنان شده است. آرتوس در یادداشت خود تاثیر سخن دراگی در بازارهای مالی را با رویداد دهه 1990 آمریکا قبل از ترکیدن حباب فناوری در پایان آن دهه مقایسه کرده است. رویداد دهه 1990 بسیار ساده بود: در آن زمان سرمایهگذاران فکر میکردند سرمایهگذاری در داراییهای پرخطر اشکالی ندارد چراکه اگر بازارها دچار مشکل شود آلن گرینسپن رئیس فدرالرزرو پا پیش میگذارد و پول فراوانی تزریق خواهد کرد تا روند بحران یا سقوط را معکوس کند. اما همه میدانند که این داستان با ترکیدن حباب به پایان رسید. افزایش قیمت داراییهای مالی در منطقه یورو - از قبیل اوراق منطقه یورو، اوراق بهادار اروپایی و اوراق قرضه بانکی - به خاطر گفتار دراگی اتفاق افتاد. سرمایهگذاران قانع شدند که بانک مرکزی اروپا بلافاصله و با شدت عمل با هر گونه افزایش نرخ بهره و وقوع مجدد بحران در منطقه یورو مقابله خواهد کرد. بنابراین داراییهای منطقه یورو
بهرغم وضعیت اقتصادی ضعیف منطقه از خطر عاری شدند. در این منطقه فقط آلمان شرایط بهتری دارد. کاهش فعالیت اقتصادی و سرمایهگذاری، خطرات سیاسی و اجتماعی ناشی از بیکاری، مشکلات اصلی در کاهش کسری بودجه و تثبیت بدهیهای دولتی، افزایش عدم پرداخت بدهیها و تشدید ناتوانی بانکها در عمل به تعهدات مشخههای بارز منطقه یورو هستند. تجربههای قدیم نشان میدهد بانک مرکزی نمیتواند مانع ترکیدن حباب قیمت داراییها شود حتی اگر این بانک سیاستهای پولی انبساطی گستردهای را به اجرا گذارد. بنابراین تاثیر گفتار دراگی در زمان حاضر از تاثیر گفتار گرینسپن در سال 2001-2000 بیشتر نیست. اینها همه در شرایطی است که اولاً سیاست پولی بانک مرکزی اروپا از قبل بسیار انبساطی بوده است و ثانیاً خطر فساد اخلاقی بانک مرکزی را از خرید مقادیر بسیار زیاد اوراق قرضه دولتی دلسرد میکند. مقایسه شرایط کنونی اروپا و رویداد گذشته آمریکا سرمایهگذاران اروپا را به فکر میاندازد که تاثیر گفتار دراگی تا چه اندازه میتواند پیش برود.
دیدگاه تان را بنویسید