تاریخ انتشار:
در مرزهای شرقی لهستان چه میگذرد؟
اتحادیه اروپا سرمایهگذاری سنگینی روی مدرنسازی لهستان شرقی کرده است.
اتحادیه اروپا سرمایهگذاری سنگینی روی مدرنسازی لهستان شرقی کرده است. اما پیوستن به ناحیه شینگن باعث قطع ارتباط لهستان با همسایگان شرقی خود و عقبمانده شدن مناطق شرقی روستایی این کشور شده است. لهستان از معجزه اقتصادی بهرهمند شده است به طوری که در سالهای 2010 و 2011 توانست به نرخ رشد چهاردرصدی برسد. در عین حال استانهای شرقی روستایی آن از بقیه کشور عقب ماندهاند. شهردار شهر بیالا پودلاشکا در استان لوبلسکی میگوید: «اینجا هیچ کاری وجود ندارد. شرکتهای بزرگی که قبلاً اینجا بودند طی سالهای گذار اقتصادی از اینجا رفتند.» دقیقاً در پایین جاده پارک طبیعی وجود دارد که یکی از بخشهای باقیمانده جنگلهای بکر قدیمی است که چند صد گاومیش وحشی در آن زندگی میکنند. اینجا شرقیترین مرز اتحادیه اروپا قرار دارد: شمال شرق بلاروس، و در جنوب شرق تپههای کارپاتیها و دشتهای اوکراین قرار دارد. در شرق ورشو کمتر شهر بزرگ دیگری به جز بیالیستوک و لوبلین قرار دارد، خطوط آهن بسیار کم است و راههای شوسه به جادههای کامیونرویی اختصاص یافته است که به سمت لیتوانی، بلاروس یا اوکراین حرکت میکنند. ویکتور ویجسکوسکی از مدرسه اقتصاد
ورشو میگوید: «طی 20 سال گذشته، نابرابریها با غرب کشور زیاد شده است. بخشهای شرقی فاقد زیرساختهایی هستند تا بتوانند سرمایهگذاران را جذب کنند.» در سال 2000 دستمزدها در استانهای شرقی 12 درصد کمتر از میانگین ملی بود اما امروز این شکاف به 17 درصد افزایش یافته است. تولید ناخالص داخلی استان لوبلسکی از 5/4 درصد تولید ملی در سال 1995 به 9/3 درصد کاهش یافته است. در سال 2008 میانگین تولید ناخالص داخلی استانهای شرقی کمتر از 30 درصد میانگین همه استانهای لهستان بود.شهردار بیالا پودلاشکا میگوید: «کارفرمای اصلی در اینجا بنگاههای دولتی برای انجام خدمات عمومی هستند. ما نمیتوانیم جوانان خود را اینجا نگه داریم. آنها میخواهند به ورشو بروند یا به اروپای غربی مهاجرت کنند.» از هنگامی که لهستان در سال 2004 به اتحادیه اروپا پیوست، تقریباً دو میلیون نفر که بیشتر آنها تحصیلات دانشگاهی داشتند در جستوجوی سرنوشت و اقبال خویش به خارج رفتند. بر اساس آمار دفتر آمار مرکزی، 550 هزار لهستانی در انگلستان، 140 هزار نفر در ایرلند، 90 هزار نفر در ایتالیا، 80 هزار نفر در اسپانیا، 50 هزار نفر در فرانسه و 70 هزار نفر در خارج از اتحادیه
اروپا کار میکنند. دولت توانایی جلوگیری از خروج آنها را ندارد، و آنها را به عنوان یک نسل گمشده میبیند. تومک 30ساله یکی از معدود کسانی است که به شهر خود برگشته است. «من پنج سال در چین انگلیسی درس میدادم. خوشحالم که سرانجام برگشتم اگرچه واقعاً نمیدانم میتوانم شغلی در اینجا پیدا کنم یا نه.» سوپاپ اطمینان مهاجرت باعث شده است نرخ بیکاری خیلی بالا نرود و حتی در فقیرترین شهرهای لهستان بیشتر از 15 درصد نیست. مردمی که در روستاها زندگی میکنند ابتدا به شهرهای کوچک میآیند و سپس به ورشو میروند به طوری که جمعیت روستایی در حال کاهش است اما جمعیت شهرهای کوچک زیاد نمیشود. در استان پودلاسکی 59 نفر در هر کیلومتر مربع زندگی میکنند که نصف میانگین ملی است و مهاجرت همچنان شتاب میگیرد. در ماه می 2011 آلمان مرزهای خود را به روی کارگران از هشت کشور اروپای مرکزی و شرقی گشود چون دچار کمبود نیروی کار بود. دولت آلمان انتظار دارد 100 هزار مهاجر طی چند سال آینده بپذیرد و بسیاری از لهستانیها وسوسه خواهند شد که به 400 هزار هموطن خود که در آلمان زندگی میکنند بپیوندند. هر شهری مقصد مهاجرپذیری متفاوتی دارد: جوانان از مونکی به
گلاسکو میروند، آنهایی که از سوکولکا آمدهاند به لندن میروند و اهالی سیمیاتیکز به بلژیک.
سرزمین خردهمالکی
لهستان شرقی را اغلب با حالت تحقیرآمیزی «لهستان ب» مینامند در برابر بخش غربی آن «لهستان الف» که تا سال 1918 تحت اشغال آلمان بود در حالی که بخش شرقی در اشغال روسیه قرار داشت. به نظر فرنسوا بافویل دانشمند علوم سیاسی، برخی معتقدند این تفاوتهای تاریخی باعث تقسیم بین لهستان توسعهیافته صنعتی و لهستان روستایی و خردهمالکی شده است؛ یک تقسیمبندی بین ارزشهایی که با سهگانه «خدا، شرافت و وطن» نمایانده میشود و از خصوصیات بخش شرقی کشور است و ارزشهای باز و آزاد بودن و پویایی که به صورت سنتی به بخش غربی ارتباط دارد. نتایج انتخابات اکتبر 2011 ظاهراً از این نظر حمایت میکند: بیشتر ساکنان غربی به حزب نئولیبرال طرفدار اروپای «تریبون مدنی» رای دادند که از سال 2007 قدرت را در دست دارد در حالی که ساکنان شرقی وفادار به حزب قانون و عدالت باقی ماندند که توسط لخ کاچینسکی رئیسجمهور بسیار ملیگرا که در سقوط هواپیما در اسمولنسک در آوریل 2010 کشته شد بنا نهاده شد. یک مهندس جوان که سعی در گسترش فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطی در بیالیستوک دارد، میگوید: «مردم محلی اینجا بسیار سختکوش و باایمان هستند اما آنها نگاه خیلی بازی ندارند و
تغییر نگرشها کار سختی است. بنابراین کمک اتحادیه اروپا فرصتی است که نباید از دست داد.»
از هنگام برپایی برنامه کمک اتحادیه اروپا پول زیادی به کشورهای اروپای شرقی و مرکزی و به ویژه لهستان سرازیر شده است. هنگام قدم زدن با تادئوش پوپالسکی جامعهشناس لهستانی در خیابانهای شهر بیالیستوک، او میگوید: «به لطف پیوستن به اتحادیه اروپا ما شاهد تغییرات خارقالعاده طی چند سال گذشته بودهایم. ما سرانجام به ابزارهایی دست یافتیم تا پتانسیل این منطقه را توسعه دهیم و اینجا را یکی از پویاترین مناطق در لهستان بسازیم. با پول اتحادیه اروپا تصویر خاکستری و کهنه این شهر شروع به تغییر کرده است. بازار بازسازی شده و از آن برای برگزاری کنسرت طی تابستان استفاده میشود. ما کافهها و کتابفروشیهایی داریم که دانشجویان و سایرین در آنجا با همدیگر ملاقات میکنند. شهر دارد به زندگی برمیگردد.» در بیشتر شهرهای شرقی، ساختمانهای نوسازیشده پرچم اتحادیه اروپا دارند. «تیتر استاری» قدیمیترین تئاتر لوبلین پس از اینکه به مدت دو دهه بعد از آتشسوزی فاجعهبار در سال 1986 به حال خود رها شده بود به زودی شاهد نمایش انواع تولیدات تئاتری و فیلم خواهد بود. کریسوف لاتکا مدیر توسعه این پروژه در سالن شهرداری میگوید: «این پروژه اهمیت نمادین
زیادی دارد و بیانگر تولد دوباره لوبلین است.»
بین سالهای 2007 تا 2013 حدود 7/2 میلیارد یورو که 85 درصد آن از محل منابع اتحادیه اروپاست صرف برنامه توسعه لهستان شرقی میشود. شهرهای مهم این منطقه سهم بالایی از این پول را صرف سرمایهگذاری در زمینههای اولویتدار از قبیل پشتیبانی اقتصادی، اتصالات اینترنتی، حمل و نقل و گردشگری پایدار میکنند. رئیس آژانس توسعه کسب و کارها میگوید: «این راهبرد نشانه این است که دولت کمک کردن به مناطق کلان را اولویت خود قرار داده است تا به همدیگر برسند. خوشبینترین کارآفرینان در شرق هستند، چون پشتیبانی ما به آنها امکان میدهد از داراییهای محلی که تاکنون دستنخورده مانده است بهرهبرداری کنند.» گرگوری کورچینسکی 25ساله از شهر کوچک سیدلز که با کمک مالی پنج هزار یورویی اتحادیه اروپا به تازگی توانسته است یک شرکت طراحی وبسایت راهاندازی کند با شور و شوق میگوید: «این پول به من اجازه داد تا شروع به کار کنم، تجهیزات بخرم و یک دفتر کار اجاره کنم. اکنون نوبت من است که مشتریانم را پیدا کنم.» دولت لهستان تلاش میکند مزایای این منطقه دورافتاده و روستایی را بشناساند. خاک منطقه پودلکسی شنی بود و حاصلخیزی بالایی ندارد اما دولت میگوید که
برای مرتع و چراگاه بسیار ایدهآل است (این استان تقریباً یکسوم شیر لهستان را تولید میکند). این منطقه خیلی کم شهرنشین شده است و از جنگل پوشیده است که باعث شد تا شرکت غولپیکر ایکیا سوئدی جذب آنجا شود و کارخانه اثاثیه منزل را در ژوئن 2011 در ناحیه اورلا افتتاح کند؛ یک سرمایهگذاری 140 میلیون یورویی که بخشی از آن را اتحادیه اروپا تامین کرد. منطقه پودکارپاکی نیز منزوی و دورافتاده است اما به همین دلیل بود که شرکت آمریکایی سیکورسکای تصمیم گرفت مونتاژ و آزمایش کردن هلیکوپترهای نظامی بلاک هاوک خود را در اینجا انجام دهد که دو هزار نفر را به اشتغال درآورده است.
گردشگری پایدار
لهستان شرقی همچنین امیدوار است وجود داراییهای طبیعی آن- جنگل، دریاچه، مرداب و انواع زیادی از حیات وحش خارقالعاده- امکان توسعه گردشگری را بدهد. جادویگا بوگوکا یک مقام دولت استانی که مسوول کمکهای کشاورزی است، میگوید: «ما سه پارک ملی در اینجا داریم و 70 درصد مساحت استان در شبکه طبیعت دو هزار قرار دارد. این وضعیت قلمرو برای سرمایهگذاریهای تولیدی را محدود میکند اما امکان توسعه گردشگری پایدار را میدهد و مناطق روستایی ما را زنده نگه میدارد.» میهمانسرا و مرکز همایش در روستای وزناویس در تمام طول سال مشتری دارد. در آنجا کلبههای چوبی، اسب و دریاچهای که ساحل مقابلش در مه گم شده است تنها چند ساعت از ورشو فاصله دارد. جارک که نماینده فروش یک بنگاه وسایل خانگی است و در یک همایش با همکارانش در آنجا شرکت کرده بود، گفت: «اینجا مکان ایدهآلی برای کار کردن طی روز و استراحت در شب است.» یک تابلو در محل ورودی به بازدیدکنندگان اطلاع میدهد که این تسهیلات با یارانههای اتحادیه اروپا ساخته شده است. اما هنوز زود است که بگوییم این تجدید حیات واقعی است. پیوتر استک مدیر آژانس توسعه منطقهای لهستان گفت: «استانهای شرقی در
گشایش اقتصاد لهستان طی 20 سال گذشته مشارکتی نداشتهاند. آنها تازه شروع به بیدار شدن کردهاند اما بیشتر شرکتهای خارجی که خواهان سرمایهگذاری در این کشور هستند فعالیتهای خود را در شهرهای بزرگ غربی متمرکز کردهاند. آنها تصمیم ندارند به اینجا بیایند.» ویجسکوسکی معتقد است ورود گسترده منابع مالی ساختاری به صورت مصنوعی ارقام رشد را متورم میکند: «بیشتر پولی که وارد شده است صرف زیرساختها یا کالاهای مصرفی شده است به جای اینکه سرمایهگذاری مولدی بشود.» شهر زاموسک در استان بوبلشکی که به پادوای شمالی معروف است بازسازی مرکز شهر را که یک جواهر رنسانس و معماری باروک است با کمک منابع ساختاری به تازگی تمام کرد، اما به غیر از فصل تعطیلات، شهر بدون زندگی است و ساکنانش کاری ندارند انجام دهند. در سال 2011 بیکاری حدود 13 درصد بود و شهر سرمایهگذاری کافی جذب نکرده است تا رونق آیندهاش را تضمین کند. شهردار میگوید: «مادامی که اتحادیه اروپا به ما کمک میکند ما تمام زیرساختهایی را که فاقدش هستیم خواهیم ساخت. حتی اگر به معنای بدهکار شدن ما باشد.» شهرداری و سایر ارگانهای محلی باید در برابر هر یورویی که اتحادیه اروپا کمک میکند
پولی بگذارند که در بیشتر موارد به معنای گرفتن وام است. این مساله نگرانیهایی را با توجه به بحران بدهی اروپا و ترس از کاهش کمک اتحادیه اروپا بین سالهای 2014 و 2020 ایجاد کرده است. «کاهش کمک یک ضربه خواهد بود اما پایان جهان نیست. ما میدانیم چگونه دوام بیاوریم. در عین حال اگر نمیخواهیم اقتصاد این منطقه در سالهای آتی دچار رکود شود کمک ضروری است.» اتحادیه اروپا پشتیبانی مالی گستردهای از لهستان کرده است اما پیوستن به منطقه شینگن باعث کاهش مراودات لهستان با همسایگان شرقی خود شده است. مرز با بلاروس فاصله زیادی با بیالیستوک که از میان یک جنگل انبوه میگذرد ندارد. پلیس مرتب کنترل میکند. از هنگام پیوستن هلند به منطقه شینگن در دسامبر 2007، مرز یک مانع عظیم برای بلاروسها شده است. جدای از اینکه باید در فرآیند درخواست طولانی برای گرفتن ویزا قرار بگیرند و 60 یورو بپردازند (یکچهارم میانگین دستمزد ماهانه در بلاروس) وقتی حتی روسها تنها مجبورند 35 یورو بپردازند. شهردار بیالیستوک میگوید « این منطقه میتوانست گذرگاه اروپا به بلاروس باشد.» بیالیستوک دارای چهار مرکز تجاری فرانسوی است (دو شعبه از اوشان و دو شعبه لروی
مرلین) با هدف آن دسته از بلاروسها که هنوز در لهستان خرید میکنند. « اما این تاثیر اندکی بر اقتصاد محلی دارد. تنها کسانی که ویزا دارند و از راه تجارت خرد بینمرزی زندگی میگذرانند از این مرز منتفع میشوند.» در شهر بوبرونیکی یک صف شش کیلومتری کامیونها برای عبور از گمرک وجود داشت. گذشتن از این صف 12 ساعت زمان میبرد. در محل پارک خودرو در اداره گمرک در ترسپول که چند کیلومتر از شهر بلاروسی برست فاصله دارد مردم در حال فروش ودکا و سیگار از بلاروس و آبجو از لهستان هستند. مقامات چشم خود را بر این قضایا میبندند. مارسین سزایکا از اداره گمرک میگوید: «ما مشکل زیادی با فساد نداریم. در حدود 100 نفر از مقامات در سالهای 2008 و 2009 محاکمه شدند. تغییر نگرشها زمان میبرد.» بر اساس نظر مقامات لهستانی، بیش از هشت میلیارد سیگار قاچاقی در لهستان در سال 2010 دود شد. بهرغم تجهیزات بازرسی فوق مدرن که با پول اتحادیه اروپا تهیه شده است، 50 درصد از طریق منطقه بوبلین قاچاق شده بود. افسر گمرک در حالی که چشمانش به دستگاه اشعه ایکس که یک کامیون بلاروس را اسکن میکرد دوخته شده بود به ما گفت: «ما عمدتاً سیگار و پوشاک تقلبی را در
دیوارها و تایرهای وسایل نقلیه پیدا میکنیم.» در نیمه نخست سال 2011 پستهای گمرکی در مرزهای بلاروس و اوکراین 21 هزار مورد تلاش برای قاچاق را گزارش دادند. برخی کالاهای قاچاق از دیوار شینگن عبور میکند و پیدا کردن آنها مشکلتر شده است.
تنش نزدیک مرز
از هنگام پیوستن لهستان به منطقه شینگن، اوکراینیها و بلاروسهای کمتری دیده میشوند. اما اروپا نباید متفرق و مجزا شود آن گونه که در سال 1945 اتفاق افتاد. در سال 2008 لهستان یک توافقنامه امضا کرد که به اوکراینیهای ساکن در نزدیک مرز اجازه میداد تا درون یک منطقه که تا 30 کیلومتر فراتر بسط مییافت آزادانه رفت و آمد کنند. توافق مشابهی برای بلاروسها به تصویب رسید اما اجرای آن از هنگام انتخابات ریاستجمهوری دسامبر2010 زمانی که دولت بلاروس بیش از 600 رهبر مخالفان و هوادارانشان را دستگیر کرد به تعویق افتاده است. کنونکزوک از پژوهشگران مرکز مطالعات شرقی که یک اندیشکده در ورشو است، میگوید: «روابط بین اتحادیه اروپا و مقامات بلاروس پس از برگزاری آن انتخابات تیره شده است. الکساندر لوکاشنکو رئیس جمهور بلاروس که ورودش به قلمرو لهستان ممنوع شده است از این تنش برای تبلیغات به نفع خود استفاده میکند.»
لوکاشنکو اقلیت لهستانی قابل توجه در بلاروس (200 تا 400 هزار نفر) را یک تهدید میبیند. فعالیت اتحادیه لهستانیها در بلاروس که سعی در گسترش فرهنگ لهستانی ندارد از سال 2005 ممنوع شده است و اعضای آن هر از گاهی دستگیر میشوند. کنونکزوک میگوید: «شعار دولت ساده است: تنها دولت بلاروسی، وارث جنگ بزرگ میهندوستانه (جنگ جهانی دوم در شوروی به این نام معروف بود) و رئیسجمهور لوکاشنکو قادر به جنگیدن با لهستانیها و فاشیستهایی هستند که سعی در انحلال بلاروس دارند آن گونه که در سال 1920 عمل کردند.» روسیه شوروی پس از شکست در جنگ 1919 با لهستان، مجبور به پس دادن قلمرو غرب مینسک شامل چندین شهر مهم شد، در سال 1945 این مناطق به شوروی برگشت داده شد زمانی که استالین یک مرز بر اساس «خط کرزون» تحمیل کرد؛ خطی که وزیر خارجه انگلیس در پایان جنگ جهانی اول پیشنهاد داده بود. بخش شرقی لهستان هنوز نشانههایی از این تقسیمبندی را دارد.
مثل امپراتوریهای اتریش مجارستان و عثمانی، امپراتوری گسترده لهستان- لیتوانی (1795- 1569)، مسیرهای تجاری پیونددهنده دریای بالتیک به دریای سیاه را به هم وصل میکند و انواع گوناگونی از ادیان و اقوام را در خود جای داده است. ترسیم دوباره این مرزها جوامع را تقسیم کرده است. یک گزارشگر رادیو راجکا که در بلاروس واقع است و 5/2 میلیون شنونده دارد، میگوید: «پدربزرگم بدون اینکه خانهاش را ترک کند خودش را در پنج کشور متفاوت دید: امپراتوری روسیه، لهستان، شوروی، آلمان و دوباره لهستان. ما سعی داریم به خانوادههایی که از هم جدا شدهاند کمک کنیم تا با هم ارتباط پیدا کنند اما منطقه هویت خود را از دست داده است.» لهستانیها، روسها، بلاروسها همگی در رادیو راجکا آزاد هستند تا به زبان خود صحبت کنند و قادر به درک همدیگر هستند. توماسز سولیما مردمشناس میگوید: «تا جایی که به ما مربوط است هرگز هیچ مرزی وجود نداشته است. در گذشته، مردم اطراف اینجا هویت خویش را بر حسب زبان یا دین تعریف نمیکردند: آنها خیلی ساده وفادار به شاه و امپراتور بودند.»
سولیما برای نجات پودلاچیان تلاش میکند؛ لهجهای که در دو طرف مرز بیالیستوک به آن صحبت میشود. «ما کنسرت و فستیوالهای سنتی برگزار میکنیم و تلاش داریم به مردم ریشههایشان را یادآوری کنیم.» به استثنای معدود ابتکاراتی از این قبیل، تماس با بلاروس محدود است. در بیالیستوک مردم به غرب نگاه میکنند. یکی از اعضای حزب تریبون مدنی میگوید: «ما هیچ تماسی با شهر گرودنو نداشتیم، اما از هنگام انتخابات ریاستجمهوری 2010 همه آنها پایان یافت. امروز ما به سمت ورشو و دولتهای بالتیک نگاه میکنیم.» شهر دانشگاهی لوبلین تصمیم گرفته است درهای خود را به روی همسایگان شرقی خود به عنوان یک روش تضمین توسعه آینده خویش درون چارچوب «شرکای شرقی» بگشاید که یک طرح مشترک با همکاری لهستان و سوئد در سال 2009 بود. میشل کاراپودا که مسوول استراتژی فرهنگی شهر است، میگوید: «ما در حال گسترش مبادلات خود با لویو و سایر شهرها در اوکراین غربی هستیم. ما همه در مرکز منطقه گسترده اروپای شرقی قرار داریم و باید از این امکان استفاده کنیم. این تصادفی نیست که توافق اتحادیه لهستان- لیتوانی اینجا در 1596 امضا شد. لوبلین که یک نامزد ناموفق برای عنوان شهر فرهنگی
اروپا در سال 2016 بود خودش را برای هفتصدمین سال تاسیس شهر در سال 2017 با انواع پروژههای فرامرزی از قبیل «اتصال با برنامه مرزی» آماده میکند که سعی در تقویت همکاریهای موسیقی و تئاتری دارد. کاراپودا معتقد است تبدیل لوبلین به یک مرکز برتر فرهنگی بر منحصربهفرد بودن شهر تاکید دارد و شهر را به عنوان پایتخت منطقهای مطرح خواهد ساخت. کمکهای مالی از بروکسل این مناطق مدتها فراموششده در مرزهای دور اتحادیه اروپا را به آهستگی سرزنده میسازد. اما آنها در صورتی هویتهای خویش را بازمییابند و رونق پیدا میکنند که مرزهای جداکننده بین خود را انعطافپذیرتر سازند. در رویاهای شهردار شهر بیالا پودلاسکا، ترسیم مجدد نقشه اروپا جای دارد: «ما دقیقاً در پیوند ریلی از لیسبون به ولادیوستک قرار داریم. یک روز شاید فرا برسد که ما بتوانیم نقش مناسب خود را به عنوان مرکز مبادله و استقبال ایفا کنیم.» اگر قلمروهای پیشین امپراتوری لهستان- لیتوانی موقعیت مرکزی خویش را دوباره بازیابند، آنها ابتدا باید از حالت تدافعی در برابر دنیایی که تحت تسلط روسیه است خارج شوند؛ کشوری که اصولاً بیثبات و متخاصم است. به طوری که مرزهای اتحادیه اروپا در
آینده هر چه میخواهد باشد آنها جایگاه خویش را در قلب یک منطقه با روابط و مبادلات باز و آزاد از سر گیرند.
منبع: لوموند دیپلماتیک
دیدگاه تان را بنویسید