چرا آمار ازدواج سفید رو به افزایش است؟
پدیده شوم
ازدواج غیررسمی در جامعه ما عمدتاً با نام «ازدواج سفید» شناخته میشود. علت این نامگذاری به دیدگاه طرفداران آن و کسانی بازمیگردد که از این شیوه برای تشکیل یک زندگی مشترک با فرد مورد علاقه خود استفاده میکنند.
ازدواج غیررسمی در جامعه ما عمدتاً با نام «ازدواج سفید» شناخته میشود. علت این نامگذاری به دیدگاه طرفداران آن و کسانی بازمیگردد که از این شیوه برای تشکیل یک زندگی مشترک با فرد مورد علاقه خود استفاده میکنند. این پدیده نخستین بار در آمریکا و در پی جنبشی پدیدار شد که «جنبش آزادی زن» نام داشت. این جنبش ظاهراً با هدف ایجاد تغییراتی در نظام اجتماعی، اقتصادی و سیاسی جامعه آمریکا انجام شد و هدف آن برقراری شرایط عادلانه و مساوی برای زنان بود. به طور کلی مبحث ازدواج در ساختار جمعیتشناسی از اهمیت بالایی برخوردار است. تعریف درست ازدواج این است که دو نفر که همدیگر را پیدا کردند و میتوانند همدیگر را کامل کنند، با همراهی و همدلی و تعهد به یکدیگر، یک زندگی مشترک را شروع میکنند و سعادتمندی خود را در این همراهی میبینند. طرفداران ازدواج غیرسنتی بر این اعتقاد هستند که با ازدواج سنتی، نمیتوان به همدلی و تعهد برای ادامه زندگی رسید. زیرا در ازدواجهای سنتی، دو فرد بر اساس انتخاب والدین وارد زندگی میشوند و صرفاً به دلیل نیازهای بیولوژیک این ازدواجها انجام میگیرد.
در جوامع کنونی، زن امروز، زن مدرن است و زندگی مشترک را بر اساس عشق و محبت و علاقهمندی میشناسد. بر همین اساس میخواهد زندگی خود را بر همین محور بچرخاند. در حالی که مرد سنتی، وقتی ازدواج سنتی داشت، این فرصت را هم داشت که تجدید فراش کند و زن تنها وظیفهاش شوهرداری و خانهداری و بچهداری بود. اما در جامعه شهری امروز روابط متفاوت شده است و زن آگاه امروز به سختی تن به اینگونه از ازدواجها میدهد. حال اگر دو نفر همدیگر را پسندیدند و برای شناخت بیشتر بخواهند مدتی با هم زندگی کنند و زیر بار این مخارج سنگین نروند، متاسفانه به ازدواجهای غیررسمی روی میآورند. ازدواجهای غیررسمی دو دستهاند، دستهای که جنبه عاطفی قویتری دارند و به نام ازدواج سفید نامگذاری شدهاند و دستهای که جنبه عاطفی قوی ندارد و بر اساس یک نیاز که یا نیاز جنسی مردان متاهل یا نیاز مادی زنان بیبضاعت یا بیسرپرست است، شکل میگیرد. جامعه ما نمیتواند این نوع از ازدواج سفید را بپذیرد، اما با توجه به اینکه متاسفانه الگوپذیری جامعه ما از غرب، سرعت بالایی دارد و این روش ابتدا در جوامع غربی متداول بوده است و هنوز هم جریان دارد، احتمالاً در سالهای
آینده در جامعه ما این ازدواجها هم کمی رشد خواهد داشت. آمارها نشان میدهد امروزه، زندگی بدون ازدواج یکی از شیوههای رایج زندگی در غرب است. بیش از دوسوم زوجهای آمریکایی پیش از ازدواج رسمی، مدتی را بدون ازدواج با یکدیگر زیر یک سقف میگذرانند. در سال 1994، حدود 3/ 7 میلیون زوج آمریکایی بدون ازدواج با یکدیگر زندگی میکردند و نزدیک به اواخر دهه 1990، حداقل 50 تا 60 درصد زوجها پیش از ازدواج رسمی، مدتی را بدون ازدواج با یکدیگر میگذراندند. این در حالی است که تا پیش از 1970، زندگی بدون ازدواج در ایالات متحده غیرقانونی بود. طبق آمار آمریکا، تعداد زوجهای ازدواجنکردهای که با یکدیگر زندگی کردهاند، از سالهای 1960 تا 2000، 10 برابر شده و اکنون، زندگی بدون ازدواج، به مرحلهای عادی در روند آشنایی دو فرد تبدیل شده است.
برای مقابله با این رویه نامیمون خانوادهها به سختگیریهای خود در زمینه ازدواج جوانان ادامه ندهند زیرا در حالت سختگیری زیاد جوانان با الگوبرداری از شیوههای غربی، که نامتناسب با فرهنگ عمومی جامعه ایران است؛ برای رسیدن به خواستههای خود از راههای میان بر استفاده میکنند. یکی از این راهها نیز «ازدواج سفید» است. انسانها، معمولاً در مقابل منع شدن از یک پدیده مقاومت میکنند. اگر جامعه به سمت پذیرش ازدواج ساده و پذیرش اینکه ممکن است جوانان اشتباه کنند و جدا بشوند برود و همانقدر که باید درمورد طلاق فکر کرد همانقدر نیز شرایط را برای جوانان باید تسهیل کرد تا دو جوانی که دوران آشنایی را طی میکنند بتوانند راحت منصرف شوند، جلوی رواج این نوع پدیدههای شوم در جامعه نیز گرفته میشود.
دیدگاه تان را بنویسید