چرا مسافران به تاخیر ایرلاینها واکنش نشان دادند؟
هواپیماییها و مردم
این روزها در ایران شاهد پدیده جالبی هستیم: وقتی هواپیما نقص فنی دارد مسافرانش پیاده نمیشوند.
این روزها در ایران شاهد پدیده جالبی هستیم: وقتی هواپیما نقص فنی دارد مسافرانش پیاده نمیشوند. در گذشته کار هواپیماییها راحتتر بود. پرواز لغو میشد، مسافران یا با پرواز بعدی میرفتند یا با وسایل نقلیه جادهای سفر میکردند. اما این روزها دیگر مسافران خسته شدهاند. در ایام نوروز 94 احتمالاً شاهد تکرار این رویدادها خواهیم بود. وقتی مسافری بلیتی میخرد در واقع قراردادی را با شرکتهای هواپیمایی منعقد کرده است. طبق این قرارداد شرکتهای هواپیمایی در ازای دریافت بهای بلیت تضمین میکنند که مسافر را از فرودگاه مبدأ به فرودگاه مقصد برسانند. این ضمانت به این معناست که شرکتهای هواپیمایی از توانایی عملیاتی و فنی کافی برای تامین هواپیمایی مطمئن و بیعیب از لحاظ فنی جهت انجام پروازی امن و بیخطر برخوردارند. این توانایی عملیاتی در گرو داشتن سرمایه لازم، نیروی انسانی متخصص و بهرهوری از یک شبکه پشتیبانی قطعات فنی قابل اتکاست. در نهایت احترام برای تمام زحمتکشان صنعت هواپیمایی از مدیران و خلبانان تا پرسنل فنی و نگهداری، در حال حاضر شرکتهای هواپیمایی از این توانایی برخوردار نیستند. بعد از چند دهه تحمل اثر تحریمهای بینالمللی و چند سال تحمل فشار تحریمهای تشدیدشده بینالمللی در کنار سیاست غلط قیمتگذاری ثابت از بالا بدون توجه به نوسانات تقاضا شرکتهای هواپیمایی نهتنها از سرمایه لازم برخوردار نیستند بلکه توان تهیه قطعات خود را از طریق کانالهای رسمی و قابل اعتماد و مورد تایید سازمان هواپیمایی کشوری ندارند. رکورد جهانی آنها در تعداد ساعات تاخیر در پرواز است. تاخیرهای مکرر پروازهای مختلف نتیجه تحلیل رفتن توانایی عملیاتی شرکتهای هواپیمایی در چندین سال گذشته است. واقعیت تلخ اینجاست که بهرغم تحریمها دولتها هرگز سیاستها و مقررات خود را در عرصه هواپیمایی بازنگری نکردند و با شرکتهای هواپیمایی طوری رفتار کردند که انگار آنها در یک بازار جهانی با آزادی کامل و دسترسی به قطعات مورد نیازشان فعالیت میکنند. سیاستگذاران هرگز نپذیرفتند که تحریمها افزایش سنگین هزینههای عملیاتی را به دنبال داشتهاند و افزایش اسمی بهای بلیت در این شرایط بیمعناست. در واکنش به این محیط فعالیت اقتصادی شرکتهای هواپیمایی به جای سرمایهگذاری در ناوگان تلاششان را معطوف عملیاتی نگه داشتن ناوگانشان کردهاند. در این شرایط بلیت سفر هوایی دیگر قرارداد و ضمانت پرواز به مقصد نیست، بلکه بیشتر شبیه وعده یک پرواز به مقصد در کشوری است که وعده بسیار داده میشود. ولی مسافران از وعده پرواز خسته شدهاند و خود پرواز را طلب میکنند. آنها مصرفکننده هستند و به نظر میرسد بعد از سالها تحمل شرایط پروازهای هواپیمایی الان از خود میپرسند چه کسی مسوول است؟ آنها میدانند که به عنوان مسافر گناهی جز خرید بلیت ندارند و مسوول شرایط کس دیگری است. ایشان از پرداخت هزینه تحریمها با زمان و اخلال در برنامههای مسافرتی خود خسته شدهاند. آنها میخواهند کسی کاری کند و مسوولیت قبول کند. مسافران ایرانی دیگر نمیخواهند قربانی شرایط باشند. اینجاست که تصمیم به عدم ترک هواپیما گرفته میشود و پافشاری آغاز میشود. وقتی که شرکتهای هواپیمایی به فشار پاسخ میدهند در دنیای ارتباطات امروز مسافران دیگر خیلی سریع این روش را اتخاذ میکنند. این جای تعجبی ندارد که چرا مسافران از هواپیما پیاده نمیشوند. این جای تعجب دارد که چرا مسوولان و سیاستگذاران همچنان به امید رفع تحریمها مقررات حاکم و نظام قیمتگذاری در هواپیمایی را تغییر ندادهاند. گویی ایشان انتظار دارند مردم و هواپیماییها خود مسائل ناشی از تحریمها را رفع و رجوع کنند و برای ایشان مزاحمتی فراهم نیاورند. در این روزها که بحث اقتصاد مقاومتی در جامعه مطرح است خوب است یادآور شویم مقاومت در برابر تحریمها به معنای انکار وجود آنها و تحمیل هزینههای ناشی از آنها بر تولیدکنندگان نیست. به نظر میرسد از خلبان تا مسافر همه در صنعت هواپیمایی خستهاند. وقت تغییر این ساختار کهنه که دیگر ربطی به واقعیتهای اقتصادی ندارد، رسیده است.
دیدگاه تان را بنویسید