تاریخ انتشار:
غرب بیشتر از ما به فکر کاهش ساعت کار زنان است
اگر تنها حق زن اشتغال باشد، حق با شماست و طرح کاهش ساعت کار زنان، یک نوع محدود کردن زنان محسوب میشود. اما در مورد زنانی صحبت میکنیم که پایهگذار خانواده هستند و نباید ساختار اداری کشور طوری باشد که به زنان اجازه ازدواج ندهد یا اگر ازدواج کردند، نتوانند فرزنددار شوند یا اگر فرزنددار شدند از موهبت مادر بودن استفاده نکنند.
اگر تنها حق زن اشتغال باشد، حق با شماست و طرح کاهش ساعت کار زنان، یک نوع محدود کردن زنان محسوب میشود. اما در مورد زنانی صحبت میکنیم که پایهگذار خانواده هستند و نباید ساختار اداری کشور طوری باشد که به زنان اجازه ازدواج ندهد یا اگر ازدواج کردند، نتوانند فرزنددار شوند یا اگر فرزنددار شدند از موهبت مادر بودن استفاده نکنند.
در حال حاضر بیش از 95 درصد زنان ایرانی توانایی شیر دادن به بچههای خود را دارند. اما کمتر از 50 درصد به فرزندان خود شیر میدهند که بهجز داستان مد، اکثریت شامل زنان شاغلاند که به خاطر وضعیت شغلی خود نمیتوانند این فرصت شیردهی را داشته باشند. حال شما ببینید که شیر مادر چه نقش مهمی در ایمنی کودک و سلامتی نوزاد تا بالا بردن رابطه عاطفی فرزند و مادر دارد. بنابراین وقتی در مجلس قانونگذاری میکنیم به تمام شئون زنان توجه کنیم هم به شأن همسری و هم شأن مادری و هم شأن زن به طور منفک و بر اساس همین منطق کمیسیون تصمیم گرفته است برای زنانی که کودک زیر هفت سال دارند یا زنان سرپرست خانوار یا زنان دارای همسر و فرزند معلول استثناهایی قائل شود. در حال حاضر هم در طرح کاهش ساعت کار زنان هم طرح تعالی خانواده به کاهش ساعت کار زنان اشاره شده است و هر دو تکمیل شده و منتظر ارائه در صحن علنی است.
در طرح تعالی، هم فراکسیون زنان و هم کارشناسان ریاستجمهوری نظرات خود را فرستادند. در نهایت هم کمیسیون اجتماعی به این نتیجه رسید که زن باید سر کار نرود یا اگر میرود باید حقوقشان به رسمیت شمرده شود و کار نباید عاملی برای محروم شدن فرزندان از مادرها شود. الان وضعیت کودکان را ببینید. در وضعیت خوب توسط پرستار نگهداری میشوند و در شرایط کمتر خوب توسط همسایه یا مهدکودک. در حالی که ما در مورد سرنوشت و تربیت یک نسل صحبت میکنیم. در مورد هزینهبر بودن این طرح هم، هزینههای این موضوع را در قانون تعالی جمعیت بر عهده دولت گذاشتیم. به عنوان نمونه اگر به کارفرماها تخفیف بیمهای دادیم، هزینههای جبرانی توسط دولت حمایت میشوند. اما در اینکه کارفرماها ترجیح میدهند از مرد استفاده کنند این یک سلیقه کاری است و این طور نیست که کاهش ساعت کار سبب شود کارفرما سراغ نیروی مرد برود.
همین الان هم استخدام نیروها بر اساس مهارت نیروی انسانی، متفاوت است و هماکنون سهم نیروی زن در بخش خصوصی کمتر از 17 درصد است و از طرفی میبینیم که تمام زنان شاغل برای ازدواج یا برای داشتن فرزند مشکل دارند.
بهتر است مخالفان این طرح نگاهی به نمونههای خارج از کشور داشته باشند. همین کشورهای غربی در مورد دادن تسهیلات به زنان شاغل برای نگهداری از فرزند، حتی از ما بسیار جلوتر هستند و حتی مرخصیهای زایمان 100ماهه تا 170ماهه وجود دارد یا کمک پرداخت غذایی به خانوادههای دارای فرزند صورت میگیرد و حتی ساعت کار زنان نهتنها به اندازه ایران بلکه به نصف ساعت کار مردان تقلیل مییابد. یا حتی در چند کشور نگهداری از فرزند تا سن هشتسالگی جزو سنوات خدمت محسوب میشود. حال این سوال را باید از خودمان بپرسیم که آنهایی که غربی هستند این طوری رفتار میکنند چرا در کشور اسلامی برخی از خانمها به این طرحها معترض هستند؟ فمینیستها تکلیف خودشان با خودشان مشخص نیست. از طرفی طرفدار حقوق زن هستند از طرفی میخواهند زن مجرد بماند و خانوادهای تشکیل نشود. این نکته جالبی نیست که یک طرفدار حقوق زنان بگوید یک زن باید هم به نوزاد خود رسیدگی کند و از طرفی همپای یک مرد در محیط بیرون خانه کار کند و از سوی دیگر مسوولیتهای خانهداری را هم بر عهده داشته باشد. این موضوع اجحاف به حقوق زنان نیست؟
دیدگاه تان را بنویسید