تاریخ انتشار:
فریده غیرت، حقوقدان و فعال حقوق زنان طرح مجلس را یک عقبگرد در حقوق شهروندی میداند
به اسم خانوادهمحوری زنان را خانهنشین میکنند
مدافعان لایحه کاهش ساعت کاری زنان معتقدند جامعه ما یک جامعه سنتی است و خانواده در راس آن قرار دارد اما فریده غیرت نظر متفاوتی دارد. او میگوید نباید همه طرحها و نظارت ارائهشده در دنیای غرب را نفی کنیم بلکه باید بپذیریم برخی از طرحها و نظرات مطرحشده در غرب به نفع افراد جامعه است و باید این پتانسیل را در خود به وجود بیاوریم که پذیرای نظرات مدرن و مترقی باشیم.
مدافعان لایحه کاهش ساعت کاری زنان معتقدند جامعه ما یک جامعه سنتی است و خانواده در راس آن قرار دارد اما فریده غیرت نظر متفاوتی دارد. او میگوید نباید همه طرحها و نظارت ارائهشده در دنیای غرب را نفی کنیم بلکه باید بپذیریم برخی از طرحها و نظرات مطرحشده در غرب به نفع افراد جامعه است و باید این پتانسیل را در خود به وجود بیاوریم که پذیرای نظرات مدرن و مترقی باشیم.
لایحه کاهش ساعت کاری زنان شاغل با تامین حقوق و مزایا که در آخرین روزهای کاری دولت محمود احمدینژاد در شورای عالی انقلاب فرهنگی تصویب شد، به نظر شما به نفع زنان شاغل است یا به ضرر آنها؟
تجربه به زنان نشان داده است که هر بار مسوولان چه در مجلس و چه در دیگر نهادهای دولتی از این قبیل تصمیمات در جهت احیای حقوق زنان گرفتهاند، در ظاهر طرحها و لایحهها در جهت منافع زنان تعریف شده اما در باطن ضررهای متعددی را متوجه جامعه زنان کرده است. حال سوال میشود که چرا چنین فکری میکنید؟ ببینید در محیط کار زمانی که یک کارمند مدتی از محیط کار دور میماند، اولاً از خود کار و نحوه گذران کار دور میماند، ثانیاً از موقعیتهای اداری آن کار هم دور میماند. یعنی اگر قرار است در مسوولیتی که هست، مسوولیت بهتری بگیرد و به قولی خودی از خود نشان دهد و کار بهتری عرضه کند، متاسفانه به علت عدم آگاهی، عدم تسلط و عدم ارتباطاتش با محیط کار و خود کار واقعیتها را از دست میدهد. این موضوع را به طور عمده گفتم. حال این موضوع را در مورد زنان در نظر میگیریم. اگر قرار باشد ساعت کار زنان را کم کنند، در طول زمان از محیط کار دور میشود و تمام موقعیتهای شغلی خود را از دست میدهد و باعث آسیب دیدن موقعیت کاری و شغلی او میشود، که این هم ضرر دیگر این ماجراست.
میتوانم بگویم که این لایحه دور کردن زنها از محیط کار است که رفتهرفته آنها را دوباره به منزل و جایگاه سنتی برمیگرداند و این موضوع به طور صد در صد به ضرر زنها تمام میشود.
راهحل برای خروج از این گونه طرحهایی که معتقدید به ضرر زنان است، چیست؟
دنیای امروز که اشتغال زن را پذیرفته و به مساله اشتغال زن با دید دیگری نگاه میکند، تقسیم کار را در خانواده و در اجتماع به شکل سابق پذیرا نیست. ما نباید همه مسائل دنیای غرب را نفی کنیم، بلکه باید قبول کنیم بعضی از طرحها و نظرات آنها به نفع افراد جامعه است و باید این پتانسیل را در خود به وجود بیاوریم که پذیرای نظرات مدرن و مترقی باشیم. در دنیای غرب، زن و مرد دوشادوش یکدیگر در بیرون از منزل کار اجتماعی عرضه میکنند و در بازار کار حضور دارند، در داخل منزل هم بین آنها تقسیم کار هماهنگی وجود دارد اما در جامعه سنتی ایران اعتقاد بر این است که زن صد درصد کار منزل انجام دهد و تنها مرد باشد که کار بیرون از منزل انجام میدهد و نانآور خانواده شناخته میشود. در جامعه ایران باید نوع نگاه مسوولان و افراد به خانواده و اشتغال تغییر کند و زمانی که نوع نگاه تغییر کند، طبعاً فشار کمتری به زن وارد میشود و همچنین تقسیم کار باعث میشود مرد در کار منزل سهیم شود و زن هم در کار بیرون از خانه و به طور تساوی هر دو از آنچه جامعه برایشان در نظر گرفته است برخوردار میشوند.
خیلی از افرادی که مدافع اجرایی شدن این طرح هستند استدلالشان این است که برای فرهنگ جامعه ما خانواده در اولویت است و بعد مساله اشتغال مطرح است و به همین علت این لایحه باید تصویب و اجرا شود. نظر شما در این مورد چیست؟
من این دیدگاه را قبول ندارم. البته قبول دارم که فرهنگ جامعه ایران خانوادهمحور است. اما آن دسته از عزیزانی که این دیدگاه را دارند باید توجه داشته باشند که مرکزیت خانواده با زن است. زن اگر حقوقش تامین شود و دارای شرایط مساوی خانوادگی، اجتماعی و حقوقی با مرد باشد، میتواند در کنار همسر و فرزندان خود زندگی آرامی داشته باشد. همچنین باید بگویم که خانوادهمحوری به این معنا نیست که زن را از دید اجتماع منزوی کنیم. یک زن میتواند یک مدیر لایق و شایسته باشد، یک زن شاغل میتواند یک مادر شایسته باشد و به هیچوجه منافاتی با یکدیگر ندارند. وحدت تعالی خانواده نباید به این شکل باشد که زن را منزوی و از دیدها پنهان کنیم.
برای نمونه یکی از بندهای این لایحه این است که ما حقوق، مزایا و مرخصی تمام و کمال خانمهایی را که در ادارات دولتی کار میکنند، میدهیم ولی زنان در خانه باشند حالا دورکاری کنند یا پنجشنبهها به سر کار نیایند، و هر وقت خواستند مرخصی بگیرند و اگر زایمان داشتند، اگر همسر یا فرزند معلول داشتند، باز میگوید حقوقتان را میدهم ولی شما در خانههایتان بمانید.
آیا ایرادی حقوقی به این لایحه وارد است؟
از نظر حقوقی به طور کل با توجه به اینکه زنان همه در برابر قانون یکسان هستند میشود گفت اینجا یک امتیازی را از زنان کم میکنند. یعنی به زنان شاغل متاهل امتیازاتی میدهند و به زنانی که شاغل هستند اما هنوز ازدواج نکردهاند هیچ امتیازی نمیدهند.
شما و بقیه وکلا اقدامی در مورد این لایحه انجام دادهاید؟
از آنجا که مرکزیتی در این مورد نبوده که بخواهند چنین کاری انجام دهند، تا جایی که من مطلع هستم هیچ اقدامی صورت نگرفته است. متاسفانه زمانی که طرحی مطرح میشود یا تصمیمی اتخاذ میشود بعد که تصویب شد و به مرحله اجرا درآمد، فعالان حقوق زنان و دیگران در مقام مقابله با آن قانون برمیآیند.
پس طبق گفته شما در مورد عدم مرکزیت به این پی میبریم که فعالان حوزه زنان از نبود تشکیلات منسجم رنج میبرند و نمیتوانند خیلی تاثیرگذار باشند.
بله، صد درصد. اصولاً هر تشکیلاتی که بتواند زنها را به طریقی مطرح کند و در تلاش باشد تا خواستهها و مطالبات جامعه زنان ایران را پیگیری کند، من با آن موافقم و اکنون از نبود آن متضرر هستیم. البته تشکیلات به این معنی نه که صرفاً تعدادی خانم بروند آنجا و نتوانند هیچ اقدام دیگری کنند و دلخوش باشیم به اینکه فعالان زنان مرکزیت پیدا کردهاند. بلکه باید به این فکر کنیم که این مرکزیت زنان چه میزان در طرح قوانین و اجرایی شدن آنان تاثیرگذار است.
شما به طور حتم طرحها و لایحههایی را که در دولتهای مختلف برای زنان مطرح شده است، پیگیری و مطالعه کردهاید. این طرحها و قانونها تا چه میزان در پی تحقق آرامش و رفاه زنان مفید بوده است؟
من طرحها و قوانینی را که پیشنهاددهنده این هستند که حضور زنان در اجتماع کمرنگتر باشد نهتنها به ضرر جامعه زنان ایرانی میدانم بلکه با آنها به شدت مخالفت هم میکنم. البته این حرف من به این معنا نیست که مایل باشم بیجهت زنان در غیر از حرفه و شغلهای مناسب به جامعه بیایند و زنان بیجهت وارد جامعه شوند، حرف من اهمیت دادن و بها دادن به زنانی است که تحصیلاتی دارند، حرفهای دارند، کار آموختهاند و دوشادوش مردان در کلاسهای درس، درسخواندهاند و توان این را دارند که در جامعه خدمت موثر و مفیدی داشته باشند. باید به این نکته توجه ویژهای داشت که نیمی از جامعه ایران را زنان تشکیل دادهاند و نمیشود آنان را از حقوق مسلمی که در قرآن، قانون اساسی و دیگر قوانین از جمله اعلامیه جهانی حقوق بشر آمده است، محروم کرد.
دیدگاه تان را بنویسید