تاریخ انتشار:
فاطمه راکعی معتقد است برخی نمایندگان از لحاظ تفکر سیاسی و اجتماعی فاصله معناداری با مردم دارند
برای حقوق زن، بهجای زنان تصمیم میگیرند
فاطمه راکعی معتقد است محروم کردن زنان از کار و فعالیتشان و تشویق آنها به اینکه در خانه بمانند و دامن زدن به این تفکر سنتی که وظیفه مرد است نانآور خانه باشد، اشتباه است.
فاطمه راکعی معتقد است محروم کردن زنان از کار و فعالیتشان و تشویق آنها به اینکه در خانه بمانند و دامن زدن به این تفکر سنتی که وظیفه مرد است نانآور خانه باشد، اشتباه است.
طرحها و لایحههایی را که در دولت گذشته مطرح شده یا به مرحله اجرا درآمده است چگونه ارزیابی میکنید. بهخصوص در مورد لایحه کاهش ساعت کار زنان شاغل؟
طرحهایی از این نوع، در دوره دولتهای نهم و دهم کم نبوده است، حال چه به صورت لایحه و چه به صورت طرح، هر از چند گاهی شاهد مطرح شدن این گونه مسائل بودهایم، که نهایتاً همه آنها را در یک چارچوب و دستهبندی علیه مصالح و حقوق زنان تلقی میکنیم. از تفکیک جنسیتی دانشگاهها تا کاهش ساعات کار و مقرراتی مانند مقررات مربوط به خروج زنان از کشور، قانون گذرنامه و بسیاری دیگر در این مقوله میگنجند. من از مطرح شدن چنین طرحها و لایحههایی در مجلس فعلی تعجب نمیکنم، آن هم به دلیل عدم تطبیقی که متاسفانه در مجلس شاهدش هستیم. معمولاً این گونه بوده است که وقتی دولتی تغییر میکند و نمایندگان مجلس که میبایست طبیعتاً منتخبان مردم باشند، زمانی که میبینند رای اکثریت مردم، به دولتی داده شده که به هر حال خیلی به لحاظ سیاسی با خط فکری سیاسی آنها مرتبط نیست، سعی میکنند به احترام مردم و اکثریتی که به آن دولت رای دادهاند، خودشان را تا حدودی با شرایط و خواسته مردم تطبیق دهند اما متاسفانه در مجلس نهم تا به حال شاهد این مساله نبودهایم، چرا که اکثریت هنوز از همان تفکر سیاسی اجتماعی دوره قبل هستند و طبیعی است که میخواهند این طرحها را
در مجلس مطرح کنند. متاسفانه در مقام مدافع حقوق زنان آنگونه که شایسته جامعه زنان کشور بوده است در راه احقاق حقوق زنان قدم برنداشتهاند و به هر حال همین خانمها بودند که با خیلی از طرحهایی که به بعضیهایشان اشاره کردم، در واقع موافق بودند و از آنها دفاع هم کردند و در حال حاضر با تغییر دولت باز در همان سمت و سوی گذشته در حال حرکت
هستند.
هدف از طرح چنین لایحهای چیست؟
این قانون و قوانین شبیه به این قانون از دیدگاه قیممآبانه و سنتی است که متاسفانه رنگ و لعاب اخلاق هم به آن میدهند. افرادی به اشتباه تصمیم میگیرند که زنان بهتر است در خانه باشند و به امور خانه و تربیت فرزندان بپردازند و لازم نیست در جامعه حضور یابند یا حضور فعال و پررنگی در جامعه داشته باشند. من شخصاً موافق این هستم که مادر بودن یکی از شریفترین موهبتهایی است که خداوند به زن داده و زیباترین لحظه زمانی است که مادر در خانه کنار فرزندانش است و خودم بیشترین آرامش را شخصاً در خانواده با فرزندانم دارم. من ارزش مادر بودن را نفی نمیکنم اما معتقدم به هیچوجه هیچ شخصی حق ندارد برای زنان تصمیم بگیرد. هدف این قانون این است که زنان را خانهنشین کند. این دلیل نمیشود که بخواهیم زنان شاغل را که مادر هم هستند، خانهنشین کنیم و از حضور در جامعه و داشتن شغل مورد علاقهشان محروم کنیم.
افرادی که چنین طرحهایی را مطرح میکنند آیا به شرایط روز توجه ندارند؟
متاسفانه افرادی که چنین طرحهایی را مطرح میکنند انگار به این فکر نمیکنند که اگر زنی توانایی و اندیشهای دارد یا کاری میتواند برای جامعهاش انجام دهد، باید به آن میدان عمل بدهیم نه اینکه در تلاش باشیم تا او را از جامعه طرد کنیم، آن هم در شرایطی که یک کشور انقلابکرده هستیم و جامعه ما مدتهای زیادی به ظرفیتهای زنان و مردان از جمله نیروی کار و اندیشه انسانی نیاز دارد و همانطور که میدانید، نیروی انسانی در کشورهای توسعهیافته حرف اول را میزند حتی فراتر از تکنولوژی و صنعت. بنابراین ظرفیت زنان خیلی بیش از اینهاست که فقط به خانه و خانواده محدود شود. تفکری که برای زنان تصمیم میگیرد که آنها را خانهنشین کند، محکوم است و بهجایی هم نمیرسد و تقلای بیخود میکند.
مدافعان این طرح معتقدند زنان شاغل به تربیت فرزندان و امور منزل نمیرسند و به همین علت این طرح را مطرح کردهاند. نظر شما چیست؟
آن دسته از زنانی که در مجلس هستند و برای این طرح فعالیت میکنند، آیا با وجود اینکه کار و فعالیت اجتماعی دارند، در خانواده خود مشکل دارند و به امور منزل نمیرسند؟ آیا از کارشان به خاطر رسیدگی به امور فرزندان و خانواده صرفنظر کردهاند؟ این افراد در سمتهایی هستند که دارای کارهای کلیدی هستند و عمل کردنشان با حرفهایی که میزنند خیلی متناقض و دوگانه است.
در دنیایی زندگی میکنیم که کشور ما هم بخشی از آن را تشکیل میدهد و روزبهروز شاهد گسترش فناوریها و تکنولوژیهای مدرن و جدید هستیم و به هیچوجه نمیتوانیم خودمان را به دور از این دنیا نگه داریم. به هیچوجه نمیشود زنان را از حقوقشان دور نگه داشت یا با آنها برخورد تبعیضآمیز داشت. بلکه طبق اصول مدرن و امروزی، باید تمام حقوق انسانی و اجتماعی آنها رعایت و در قوانین کشور اجرا شود. در چنین شرایطی محروم کردن زنان از کار و فعالیتشان یا تشویق آنها به اینکه در خانه بمانند و دامن زدن به این تفکر سنتی که وظیفه مرد است که نانآور خانه باشد، غلط است. در زمان مادربزرگها و پدربزرگهای ما هم چنین نبوده است که زنان در خانه باشند و فقط مردان کار کنند و نانآور
شناخته شوند.
جامعه مدنی و زنان چگونه میتوانند در مقابل چنین طرحهایی که معتقدند به ضررشان است ایستادگی کنند؟
قبلاً هم طرحهای زیادی مطرح شده است اما جامعه مدنی هم ساکت ننشسته و تمام نهادهای اجرایی، جامعهشناسان، روانشناسان و حقوقدانان و فقهای نواندیش در مقابل چنین قوانینی موضع گرفتهاند و قطعاً اجازه نخواهند داد این کارها ادامهدار باشد و طراحان چنین طرحهایی مجبورند که این طرح را پس بگیرند. مخصوصاً که خوشبختانه دولت یازدهم هم دولتی است که همسو با مردم است. دولتی که رئیسجمهورش حقوقدان است و علناً اعلام کرده است که من اعتراف میکنم که در زمینه زنان کوتاهی صورت گرفته است و مسائل زیادی وجود دارد که باید آنها را حل کنیم تا زنان کشور بتوانند به خواستههای بحق خود دست
پیدا کنند.
و البته تشکیل وزارت زنان را از قلم انداختید؟
بله، اما فعلاً مشکلات بزرگتری در زمینه حقوق زنان وجود دارد که باید به آنها رسیدگی شود و تشکیل وزارت زنان در اولویتهای بعدی قرار دارد. ما در حد همان معاونت زنان ریاستجمهوری راضی هستیم. البته به شرطی که بتواند در جهت پیشبرد منافع زنان قدم بردارد.
فکر نمیکنید اگر وزارتخانهای تشکیل شود، همه فعالیتهای مربوط به زنان زیر چتر آن قرار میگیرد و جامعه زنان برای احقاق حقوق خود منسجم میشوند؟
تشکیل وزارتخانه غیر از اینکه همه چیز را زنانه میکند، فایده دیگری ندارد. همان یک معاونت که بالاتر از یک دفتر است بتواند در شکلگیری و اجرای قوانین صحیح و به نفع زنان قوی برخورد بکند، کافی است. مگر وزارت ورزش و جوانان که تشکیل شد چه فعالیتهای مفیدی داشت؟ نه به امور ورزش میپردازد و نه به امور جوانان.
دیدگاه تان را بنویسید