قطع روزی
خشکسالی چگونه به فقر منتهی میشود؟
در فهرست عواملی که جوامع را به سمت فقر بیشتر سوق میهد، خشکسالی جایگاه مهمی دارد. اقتصاددانان نشان دادهاند خشکسالیهای شدید میتواند تا 10 درصد تولید ناخالص را کاهش دهد که نتیجه چنین عملکردی، فقیر شدن بیشتر جوامع است.
خشکسالی در پژوهش اقتصاددانان اغلب با عنوان تاثیرات «اقتصادی»، «زیستمحیطی» و «اجتماعی» دستهبندی میشود. در حالی که تغییرات اقلیمی یک پدیده جهانی است، اما تاثیرات منفی آن به دلیل وابستگی زیاد کشورهای فقیر به منابع طبیعی و ظرفیت محدود مقابله با تنوع و بحران در اوضاع، به شدت احساس میشود. با این حال، بررسی دقیق رابطه میان فقر و تغییرات آبوهوایی مربوط به آب، مانند خشکسالی بسیار پیچیده است. معمولاً محققان رابطه میان خطر بلایای طبیعی مانند سیل و خشکسالی، با موضوع فقر و آسیبپذیری مربوط به خانوارها و جوامع را بررسی میکنند. مطالعات صورتگرفته معمولاً به صورت موردی بر اساس کشور مستعد ابتلا به خشکسالی انجام میشود. تلفات تولید محصولات کشاورزی که اغلب به عنوان سنجشی از تاثیر خشکسالی استفاده میشود، تنها بخشی از تاثیر کلی اقتصادی آن است. اگرچه ممکن است در برخی از موارد، خشکسالی برای کشاورزان تاثیر مثبت داشته باشد (مثلاً با روی آوردن به فعالیتی دیگر در حوزه کشاورزی مانند حفر چاه)، اما تاثیر کلی خشکسالی در یک منطقه تقریباً همیشه منفی است. به عنوان مثال در هند با وجود تعدیلهای بیشتر کشاورزان در مواجهه با خشکسالی، آنها نتوانستند سطح مصرف عادی خود را در سال حفظ کنند و خانوارهای آنها مجبور شدند تعداد وعدههای غذایی در روز و مقدار مصرفشده در هر وعده را کاهش دهند. در این زمینه، زنان و کودکان به طور نامتناسبی بار خشکسالی را متحمل شدند. تاثیر سطح خشکسالی در خانوارهای کشور چین و تایلند نیز به همین صورت بوده است.در ادامه به تاثیرات مستقیم و غیرمستقیم خشکسالی بر پدیده فقر و درآمد افراد جامعه و پیامد ناشی از آن پرداخته شده و مثالهایی از مطالعات موردی در کشورهای آفریقایی و آسیایی بیان میشود.
دومینوی خشکسالی و پیامدهای آن
وقتی در مورد تاثیرات خشکسالی به صورت «مستقیم» یا «غیرمستقیم» صحبت میشود، معنی آن دقیقاً چیست؟ برای درک موضوع، یک خط طولانی از دومینو را روی زمین در نظر بگیرید. اولین ضربه دومینو، باعث سقوط دومینوی دوم در خط میشود و به همین ترتیب به سومی ضربه میزند، که میافتد و به چهارم میرسد و تا آخر. اگر این دومینوها اثرات خشکسالی باشند، اولین دومینویی که از بین میرود ممکن است کشت محصولات کشاورزان باشد. دومینوی دوم ممکن است این باشد که کشاورزان پولی برای خرید تراکتور جدید از فروشنده در شهر ندارند. فروشنده پس از آن، که سومین دومینو است، پول خود را از دست میدهد. اگر به اندازه قابل توجهی، کشاورزان محصولات خود را از دست بدهند، نمایندگی فروش ممکن است نتواند تعداد زیادی نیرو استخدام کند یا حتی ممکن است مجبور به تعطیلی شود و دومینوی چهارم بسته شدن و تعطیلی نمایندگی تاثیرات بیشتری در جامعه ایجاد میکند. محصولات کشاورزی که در حال نابود شدن هستند تاثیر «مستقیم» خشکسالی و فروشندگانی که پول از دست میدهند و سایر اثرات بعدی، تاثیرات «غیرمستقیم» خشکسالی خواهند بود. همه تاثیرات رخ داده در مثال فوق تاثیرات «منفی» خواهند داشت. تاثیرات خشکسالی همیشه منفی نیست. اما چگونه؟ در مثال کشاورزان که قبلاً در مورد آن صحبت شد، کشاورزانی که محصولات خود را از دست دادهاند ممکن است از پولی که برای خرید یک تراکتور جدید خرج نکردهاند برای استخدام شخصی در حفر چاههای آبیاری استفاده کنند. تجارت حفر چاه سود بیشتری خواهد داشت، بنابراین برای آنها خشکسالی ممکن است تاثیر «مثبت» یا خوبی داشته باشد. با این حال، تاثیر کلی خشکسالی در یک منطقه تقریباً همیشه منفی است. درک میزان و اهمیت شوکهای درآمدی، مانند خشکسالی، در ایجاد و تداوم فقر برای طراحی سیاستهایی با هدف ایجاد انعطافپذیری و کمک به پایان فقر بسیار مهم است.
خشکسالی میتواند از نظر رنج انسان، خسارت اقتصادی و اثرات نامطلوب زیستمحیطی آسیب بزرگی به وجود آورد. اثر خشکسالی از نظر تلفات تولید و پیامدهای ناشی از آن طی سالها عدم موفقیت محصولات مختلف از جمله کشاورزی، به خوبی دیده میشود. با این حال، تلفات و پیامدهای غیرمستقیم ناشی از خشکسالی با شدت کمتر، اگرچه به وضوح قابل مشاهده نباشد، اما کماکان قابل توجه است. خشکسالیهای شدید یا پیدرپی میتواند به گرسنگی و حتی مرگ جمعیت آسیبدیده منجر شود. با وجود این، انواع مختلف تاثیر اقتصادی مانند کمبود تولید، افزایش قیمت، کاهش اشتغال و درآمد، ناامنی غذایی، بهداشت ضعیف و... ، در ادامه عواقب شدید بروز چنین اتفاقی به وجود میآیند. به دلیل ناکامی در بازار، کشاورزان سعی میکنند با انجام تعدیلهای پرهزینه در شیوههای تولید و اتخاذ روشهای محافظهکارانه برای کاهش تاثیرات منفی در طول سالهای خشکسالی، خود را بیمه کنند. اگرچه این تعدیلها باعث کاهش تلفات مستقیم تولید میشود، اما از نظر فرصتهای کسب درآمد ازدسترفته در طی سالهای خوب محصول، هزینههای اقتصادی زیادی به دنبال دارد. در مناطق روستایی که تولیدات کشاورزی منبع اصلی درآمد و اشتغال است، کاهش تولید محصولات کشاورزی باعث ایجاد اثرات دور دوم از طریق ارتباطات دوطرفه کشاورزی با سایر بخشها میشود. کاهش درآمد کشاورزی باعث کاهش تقاضا برای محصولات صنایع فرآوری کشاورزی شده که به بازارهای محلی عرضه میشوند. این امر به کاهش درآمد و اشتغال در این بخش منجر خواهد شد. به همین ترتیب، درآمد خانوارهای روستایی که درگیر تامین نهادههای کشاورزی هستند، نیز کاهش خواهد یافت. این کاهش درآمد خانوار اثرات «شوک» بیشتر را ایجاد میکند. تا زمانی که این تاثیرات کاملاً نمایان شود، ممکن است ضرر اقتصادی کلی خشکسالی چندین برابر بیشتر از آنچه در از دست دادن تولید محصولات کشاورزی رخ داده، رسیده باشد. از دست دادن درآمد خانوارها میتواند به کاهش یا از دست دادن مصرف بخش فقیر منجر شود، که در حال حاضر سطح مصرف آنها پایین است. کشاورزان ممکن است تلاش کنند با از بین بردن داراییهای تولیدی، بیرون کشیدن کودکان از مدرسه، مهاجرت به مکانهای دوردست برای جستوجوی کار و تن دادن به بدهی بیشتر با این ضرر کنار بیایند. تاثیر اقتصادی و اجتماعی همه این پیامدها میتواند واقعاً عظیم باشد.
دکتر اوتز جان پاپ استاد دانشگاه گوتینگن آلمان که یک اقتصاددان ارشد در زمینه عملکرد جهانی فقر و برابری با تمرکز بر کشورهای نفتخیز و پساجنگ است، به طور فعال در زمینه توسعه روشهای جدید و استفاده از فناوری ابتکاری برای جمعآوری و بهبود کیفیت دادههای اطلاعاتی فعالیت میکند. وی از دادههای جمعآوریشده برای پیوند دادن شوکهای اقتصادی با تاثیر آنها بر معیشت مردم با هدف پیشنهاد سیاستهایی به تصمیمگیرندگان کلان استفاده میکند که باعث ایجاد انعطافپذیری بیشتر و کاهش تاثیرات منفی بر فقرا میشوند. دکتر اوتز پاپ همچنین در تلاش است تا راهحلهای پایدار با ابزارهای نظرسنجی و تحلیل را برای درک معیشت جمعیت آوارگان جنگزده طراحی کند.وی در گزارش بانک جهانی که در سال 2019 منتشر شد، برای ارزیابی تاثیر خشکسالی شدید سومالی در سال 2016 بر فقر، گرسنگی و مصرف، از دادههای خرد دو طیف نظرسنجی با فرکانس بالا در سومالی استفاده کرد. وی با استفاده از تجزیه و تحلیل یک چارچوب رگرسیون برای تعیین کمیت اثرات خشکسالی، با تکیه بر تغییرات مکانی در مواجهه با خشکسالی نتایج جالبی را ارائه میکند. زمان جمعآوری دادهها برای شناسایی، در طول خشکسالی و قبل از آن صورت گرفته است. در این تحقیق مشخص شده است که خشکسالی تاثیر قابل توجهی بر فقر، مصرف و گرسنگی در مناطق روستایی دارد، دقیقاً در جایی که خانوارهای کشاورز و کسانی که دسترسی به زیرساختها و خدمات اساسی ندارند به شدت تحت تاثیر خشکسالی قرار میگیرند. شوک مجدد خشکسالی میتواند به افزایش 9درصدی فقر منجر شود. این یافتهها اهمیت سرمایهگذاری در ایجاد مقاومت روستایی، به ویژه در میان خانوارهای کشاورز را نشان میدهد.اقتصاد اکثر کشورهای در حال توسعه، به ویژه کشورهای جنوب صحرای آفریقا، مبتنی بر کشاورزی هستند. از اینرو شوکهای کشاورزی ناشی از خشکسالی عامل مهم آسیبپذیری برای اکثر جمعیت آن است. به عنوان مثال در مورد کشور مالاوی، خطرات آبوهوایی و زیستمحیطی نقش مهمی در آسیبپذیری خانوارها در برابر فقر داشته است. مطالعه اخیر موسسه تحقیقات سیاست بینالمللی غذا (IFPRI) خسارات اقتصادی ناشی از حوادث شدید آبوهوایی بهخصوص خشکسالی را در جمهوری مالاوی تخمین زده است. این مطالعه برای ارزیابی تاثیرات این موضوع بر سایر بخشهای اقتصاد، درآمد خانوار و فقر در مناطق مختلف اداری، تلفات تولیدات کشاورزی را در حوادث آبوهوایی شبیهسازی کرده است.به طور متوسط مالاوی هر سال 5 /12 میلیون دلار یا به عبارتی یک درصد از تولید ناخالص داخلی (GDP) را به دلیل خشکسالی از دست میدهد. نتایج این مدل نشان میدهد، خشکسالی شدید مانند سالهای 1992-1991 تولید ناخالص داخلی ملی را 10 درصد کاهش داده است. با وجود این انتظار میرود خشکسالی با این شدت فقط هر 25 سال یک بار رخ دهد. طی خشکسالیهای منظم اما با شدت کمتر، مانند رویداد دوره پنجساله (RP5)، تولید ناخالص داخلی 5 /0 درصد کاهش یافته است.بخش کشاورزی بیشترین خسارات را متحمل میشود، به طوری که در طول خشکسالی در دورههای زمانی پنج سال (RP5) و بیستوپنجساله (RP25) به ترتیب از 1 /1 تا 5 /21 درصد کاهش در تولید ناخالص داخلی وجود دارد. کمبود مواد غذایی متعاقب آن باعث افزایش قیمت دانه داخلی میشود در حالی که واردات غلات برای جبران این کمبود به سرعت افزایش مییابد. برای مثال، واردات ذرت به ترتیب در طی خشکسالی RP5 و RP25 6 تا 256 درصد افزایش یافته است.
خشکسالی مکرر اتفاق میافتد و یکی از مهمترین دلایل نوسانات گسترده در تولید کشت دیم است. در این راستا دکتر سوشی پاندی و همکارش دکتر بهاندری در تحقیقی در سال 2007 خشکسالی را یکی از محدودیتهای اصلی تولید برنج در آسیا عنوان کردند. در این مطالعه هزینه اقتصادی خشکسالی برآوردشده در مناطق دیم شرق هند مورد توجه بود. هزینه اقتصادی خشکسالی تا حد زیادی به تعداد و دامنه خشکسالی و اهمیت برنج در کل درآمد مزارع بستگی داشت. کشاورزان استراتژیهای مختلف مقابلهای را به کار میگیرند اما در نهایت مشخص شد که این استراتژیها تا حد زیادی قادر به جلوگیری از کاهش درآمد و مصرف در مناطق دیم شرق هند نیستند. در نتیجه، تعداد زیادی از مردم طی سالهای خشکسالی به دامان فقر فرومیروند. آنها طراحی فناوری و سیاست مداخلات برای کاهش طولانیمدت خشکسالی را پیشنهاد کرده و از جنبههای مختلف مورد بحث قرار دادهاند. دکتر پاندی و همکارش در ادامه تحقیقات خود در سال 2009، یک مطالعه مقایسهای بینالمللی تلفیقی در مورد هزینههای اقتصادی خشکسالی در آسیا و مکانیسمهای مقابلهای کشاورزان انجام دادهاند. تجزیه و تحلیل دادهها از شرق هند نشان داد که افت درآمد کشاورزی در طول یک سال خشکسالی در محدوده 40 تا 80 درصد درآمد سال عادی بوده است. کشاورزان سعی کردند این ضرر را با جستوجوی اشتغال اضافی در بخش غیرکشاورزی جبران کنند. با این حال، این درآمد اضافی به طور واضح برای جبران ضرر و زیان درآمد کشاورزی ناکافی بود، بنابراین به افت در کل درآمد 60-25درصدی منجر شد. کشاورزان برای جبران از دست دادن درآمد به سه مکانیسم اصلی اتکا کردند: فروش داراییهای تولیدی، استفاده از پسانداز و وام گرفتن. این تعدیلات به بازپسگیری تنها 6 تا 13 درصد از کل افت درآمد آنها کمک کرد. با وجود همه تعدیلات، بنابراین سازوکارهای مختلف کنار آمدن کشاورزان برای جلوگیری از کمبود درآمد کافی نبودند. در نتیجه، میزان وقوع و شدت فقر به طور قابل توجهی در طول سالهای خشکسالی افزایش یافت. تقریباً 13 میلیون نفر دیگر به دلیل خشکسالی در سه ایالت شرقی هند به زیر خط فقر سقوط کردند. این به معنی افزایش فقر روستایی در سه ایالت با 19 درصد و در سطح ملی با 6 /1 درصد بود.
مدیریت خشکسالی یا تاثیرات آن؟
چه به دلیل تفاوت طبیعی آبوهوا و چه تغییرات آبوهوایی، احتمال شرایط شدید و بحرانی آبوهوایی در حال افزایش است. این تاثیرات شامل جاری شدن سیل و خشکسالیهای مکرر و شدیدتر است که زندگی میلیونها نفر را تحت تاثیر قرار داده و خسارات اقتصادی زیادی به بار میآورد. ایجاد انعطافپذیری در برابر این رویدادها و کمک به کشورها برای داشتن امنیت بیشتر در موضوع آب، نیاز به یک رویکرد یکپارچه برای مدیریت منابع آب دارد. با توجه به خشکسالی، به ویژه نیاز به توسعه استراتژیهای مدیریت بهتر مبتنی بر دانش علمی و همچنین اطمینان از پاسخهای اجتماعی و اقتصادی گستردهتر برای مدیریت خطرات خشکسالی وجود دارد. سیستمهای اطلاعاتی و موسسات هشدار خشکسالی زودرس را در بیشتر مناطق اعلام کردهاند. به طور سنتی، پاسخ به خشکسالی در سراسر جهان از طریق یک رویکرد واکنشی، مدیریت بحران بوده است. گفته شده است که این رویکرد پرهزینه، غالباً بیموقع و با هماهنگی ضعیف انجام میشود و از اثربخشی منابع و کمکهای ارائهشده میکاهد. در نتیجه، تاثیرات اقتصادی، اجتماعی و زیستمحیطی خشکسالی به طور قابل توجهی در سراسر جهان افزایش یافته است. برای مقابله با چالش فزاینده، سیاستهای ملی و منطقهای و مدیریت خشکسالی باید بسیار فعالتر شوند.
سازوکارهای نهادی که هم بر «مقاومت در برابر خشکسالی» و هم بر رفع خشکسالی کوتاهمدت تاکید دارند، ایجاد شدهاند. فعالیتهای کاهش طولانیمدت خشکسالی عمدتاً در توسعه منابع آب متمرکز است، از جمله طرحهای آبیاری، استخرهای مزرعه و توسعه حوضههای آبخیزداری. با وجود این، امدادرسانی اصلیترین شکل واکنش سیاستهای عمومی به مدیریت خشکسالی بوده است. با وجود هزینههای قابل توجه در زمینه کاهش خشکسالی و مدیریت کوتاهمدت در گذشته، هزینههای کلی اقتصادی و اجتماعی خشکسالی همچنان بالاست. هزینههای هنگفت اقتصادی و اجتماعی خشکسالی تاکید بیشتری بر استراتژیهای کاهش خشکسالی مانند پیشرفتهای فناوری و مداخلات سیاسی دارند. پیشرفت علمی در درک فیزیولوژی خشکسالی و توسعه ابزارهای بیوتکنولوژی نویدبخش تاثیر قابل توجهی در کاهش خشکسالی است. ارتقای روشهای مناسب استقرار محصول، بهبود روشهای زراعی که باعث افزایش رطوبت خاک و توسعه سیستمهای مناسب کشت پس از فصل باران میشود، سایر گزینههای فناوری برای کاهش خشکسالی به حساب میآیند.