ذبح درآمد حلال
چگونه تورم جامعه را به سمت کسب درآمدهای غیرقانونی میبرد؟
رضا طهماسبی: سالها پیش تلویزیون که آن روزها تنها رسانه موجود و در دسترس عموم مردم بود، روایتی را به شکل تئاتر تلویزیونی گهگاه در برنامههای کودک و نوجوان پخش میکرد که نشان میداد زنی مرغی مرده را یافته و به خانه میبرد تا برای فرزندانش طعامی فراهم کند. مردی صحنه را میبیند و زن را دنبال میکند و به او تذکر میدهد که خوردن این پرنده که ذبح نشده و خود مرده، حرام است. زن اندوهگین به او از فقر میگوید و کودکانی که گرسنه ماندهاند و چارهای جز خوردن این پرنده مرده ندارند و فقر این مرغ را بر آنان حلال کرده است.
فارغ از اینکه چنین روایت اندوهناکی چقدر میتوانست برای کودک و نوجوان آموزنده باشد و اساساً بهتر بود روزانه برای سیاستگذاران و تصمیمگیران پخش شود، احادیث متعددی هم در این زمینه وجود دارد که چگونه فقر و تنگنای معیشتی میتواند فرد را به سمت کسب درآمدهای غیرحلال یا به عبارتی غیرقانونی سوق دهد. حدیثی از حضرت امام علی(ع) با این مضمون وجود دارد که «چون فقر از در خانهای وارد شود، ایمان از در دیگر بیرون میرود». اگرچه در بحث دینی شرایط سخت را مانند آزمون میشمارند که فرد باید تلاش کند از آن سربلند بیرون بیاید اما در بحث اقتصادی، پیدایش چنین وضعیتی زمینه و بستر را برای وقوع انواع تخلفها و جرائم اقتصادی از ارتشا گرفته تا اختلاس فراهم میکند. برای افرادی که درآمد روزانه و ماهانهشان کفاف زندگی و تامین نیازهای اولیه معیشتشان را ندهد نمیتوان انتظار داشت ابوذروار و سلمانگونه بمانند، آن هم زمانی که دوره کاهش رفاه طولانی میشود و هر روز چالش جدیدی در زندگی خانوار پیدا میشود؛ مشکلات از خودرو و خرید مسکن شروع میشود اما در ادامه به اجاره مسکن، حفظ شغل و تامین معیشت میرسد. تنگنایی که میتواند باعث شود فرد برای تامین خود و خانوار از قوانین شرع و عرف و مدنی تخطی کند.
واقعیت این است که هیچ مولفهای به اندازه «تورم» در سوق دادن افراد به سمت ارتکاب تخلف و جرائم ریز و درشت موثر نبوده و نیست. روشن است که اینجا صحبت از کسانی که به طور سازمانیافته یا به دلیل قرار گرفتن در محیط نامناسب دست به جرم میزنند نیست، بلکه منظور افرادی است که میتوانند تمام عمر با درآمد حاصل از دسترنج و کار خود گذران زندگی کنند بدون این که قدمی خلاف قوانین و مقررات مدنی و جزایی بردارند. با این همه تنها نرخ تورم در سه سال اخیر برابر 2 /31، 2 /41 و 4 /36 درصد بوده است. به این ترتیب طی این سالها قدرت خرید هزار تومان درآمد یک فرد در ابتدای سال 97 در ابتدای سال 1400 به تنها 395 تومان سقوط کرده است. این در حالی است که درآمدها و دستمزدها به واسطه رکود، تحریم و کرونا نتوانسته است رشدی نهتنها همپا که حتی نزدیک به تورم را طی کند. آنچه کسب درآمد حلال یا قانونی را در جامعه ایرانی به خطر انداخت، رشد فزاینده نرخ تورم است که میتواند به کل بنیانهای اخلاق و کسبوکار را از بین ببرد.