شناسه خبر : 33815 لینک کوتاه

پس از باران

چرا باید نگران و مراقب بارندگی این سال‌‌ها در ایران بود؟

دو سال آبی پی‌درپی 97 و 98، دیو خشکسالی به غار سکونش خزیده و سرزمین تفتیده ایران را موقتاً رها کرده تا نفسی تازه کند. اگر از خسارات سیل در این دو سال درگذریم و در پرونده‌ای دیگر نحوه مدیریت بحران در سیل را مرور کنیم، خوب است هزاران بار تاکید کنیم که ایران سرزمینی خشک و نیمه‌خشک است.

جواد حیدریان: دو سال آبی پی‌درپی 97 و 98، دیو خشکسالی به غار سکونش خزیده و سرزمین تفتیده ایران را موقتاً رها کرده تا نفسی تازه کند. اگر از خسارات سیل در این دو سال درگذریم و در پرونده‌ای دیگر نحوه مدیریت بحران در سیل را مرور کنیم، خوب است هزاران بار تاکید کنیم که ایران سرزمینی خشک و نیمه‌خشک است. استمرار چند سال خوش‌بارش لزوماً به معنی پایان خشکسالی نیست و دیو تشنگی دوباره برخواهد خاست و از غارش بیرون خواهد آمد و سراسر این سرزمین تاریخی را متاثر خواهد کرد. با این شناخت ایران را چگونه باید مدیریت کرد که تنش آبی در آن به بحران بدل نشود؟ چطور ایران تاریخی با قدمت چند هزارساله توانسته با این ویژگی اقلیمی چنان سازگار شود که یکی از باشکوه‌ترین دوره‌های تاریخی بشر را بسازد اما اکنون تاب‌آوری سرزمین به حداقل رسیده است؟

برای درک بهتر این حقیقت و مرور این واقعیت باید گفت فقدان نگرش پایدار در مدیریت سرزمین ایران خشک و نیمه‌خشک را مستعد بحران‌های جدی اقلیمی و تنش‌ها و تبعات اجتماعی و سیاسی بعد از آن کرده است. گویی دانش انباشه‌ای از تاریخ و تجربه‌های گذشتگان نیست تا چیدمان توسعه در ایران و شیوه مصرف آب را گوشزد کند و به ما بگوید دو سال پربارش لزوماً به معنای پایان بحران آبی ایران نیست. کشوری که چند سالی است با پیچیده‌ترین مشکل آب‌های زیرزمینی و نحوه برداشت از سفره‌های زیرزمینی و روش‌های غلط آبیاری در حوزه کشاورزی و البته مصرف شهری و شرب مواجه بوده است.

ریشه این بحران خودساخته بی‌تردید در نحوه مدیریت کشور طی چندین دهه متوالی است. استفاده نکردن از تجربه مدرن کشورهای دیگر و بی‌ارزش تلقی شدن آب و نبود سامانه قیمت‌گذاری برای واقعی کردن ارزش آب در کنار کم‌فرهنگی و نبود فکر آینده‌نگر نزد حکمرانان و مردم، سلسله‌ای از تصمیمات غلط را در یک ساختار بوروکراتیک کند و کم‌توان به وجود آورده که اصلاح این ساختار معیوب را پرمخاطره کرده است. با بارش‌های شدید و سیل‌آ‌سای باران و البته بارش برف سنگین در زمستان 98 بسیاری از فرصت‌طلبان حوزه آب دوباره به صحنه سوءاستفاده بازگشته‌اند چراکه آنها بر این باورند که بارش‌های این دو سال بحران بی‌آبی و خشکسالی را برطرف کرده است حال آنکه این مساله ریشه در تاریخ سرزمین ایران دارد. سدسازی و طراحی و اجرای پروژه‌های سودآور انتقال آب دوباره سر از تبلیغات تلویزیونی و رسانه‌ها درآورده است.

این در حالی است که اگر روند و چشم‌انداز توسعه ایران با توجه به توانایی اقلیمی کشور تنظیم و اجرایی نشود، بیش از آنکه تنش‌های سیاسی و اجتماعی و اقتصادی جامعه را از پا دربیاورد، دیری نمی‌پاید که خشکیدگی سرزمین را از درون متلاشی خواهد کرد.

دراین پرونده بخوانید ...