سناریوی مشکلساز
برجسازی در بافتهای فرسوده چه پیامدهایی دارد؟
در روزهای اخیر خبری مبنی بر ابلاغ طرح برجسازی در بافتهای فرسوده از طرف رئیسجمهور در رسانهها منتشر شد که موجب واکنشهای متفاوتی از سوی فعالان و نهادهای ذیربط در این حوزه شد. اگرچه متولیان نوسازی بافت فرسوده شهری از ابلاغ مصوبهای مبنی بر برجسازی در بافتهای فرسوده اظهار بیاطلاعی کردند و این خبر رسماً تایید نشد و باید منتظر ماند و دید در جلسه آینده دولت با متولیان امر سرانجام چه سیاستی برای احیای بافتهای ناکارآمد شهری اعلام خواهد شد.
در روزهای اخیر خبری مبنی بر ابلاغ طرح برجسازی در بافتهای فرسوده از طرف رئیسجمهور در رسانهها منتشر شد که موجب واکنشهای متفاوتی از سوی فعالان و نهادهای ذیربط در این حوزه شد. اگرچه متولیان نوسازی بافت فرسوده شهری از ابلاغ مصوبهای مبنی بر برجسازی در بافتهای فرسوده اظهار بیاطلاعی کردند و این خبر رسماً تایید نشد و باید منتظر ماند و دید در جلسه آینده دولت با متولیان امر سرانجام چه سیاستی برای احیای بافتهای ناکارآمد شهری اعلام خواهد شد. با این حال یکی از اهداف اصلی مدیریت شهری، ایجاد شرایطی مناسب برای ارائه خدمات مطلوب به شهروندان است از اینرو تحقق نرم شاخص سنجش میزان رفاه شهری باید از طریق حجم خدمت مناسب و تعداد افرادی که از این خدمات استفاده میکنند هدفگذاری شود و سیاستهای رفاهی براین اساس تنظیم شود که متاسفانه اظهارنظرهای اخیر مسوولان با این موارد مغایر بوده است.
در وضعیتی که اقدامات سازنده در راستای بهبود فضا و گسترش زیرساختهای شهری تهران از سوی دولت و شهرداری در حال انجام است و پروژههای توسعهای تعریف میشود، متاسفانه شرایط زندگی سختتر و ناممکنتر از گذشته میشود. مهمترین دلیل این موضوع و کاهش شاخص رفاه زندگی، رشد جمعیتی در شهر تهران است. البته این رشد لزوماً افزایش نرخ رشد خالص تولد نیست بلکه افزایش سکنیگزینی در کلانشهرها و تراکم بیشتر است. از منظر اجتماعی و فرهنگی، تجمیع بیش از حد ساکنان در مقیاس واحد، احتمال وجود ناهنجاری را افزایش داده و بالطبع تضاد فرهنگی، آفتهای اجتماعی را در زندگی و شیوه تربیت نسلهای بعدی ایجاد میکند. به طوری که بر اساس مطالعات صورتگرفته، ناهنجاریها، تفاوتهای فرهنگی و سبک زندگی همسایهای و افزایش ضریب جرمها در ساختمانهای مرتفع، بیشتر از ساختمانهای کمارتفاع است. از طرفی، فراوانی بیش از حد، تجمیع آلایندگی انسانی، آلایندههای مرتبط (خدماتی و صنعتی) را افزایش میدهد که در نتیجه آن مسائل زیستمحیطی در مقیاس محلی به خطر افتاده و کیفیت زندگی ساکنان را تحت تاثیر قرار میدهد. اما این موضوع که در بافتهای فرسوده برجسازی صورت گیرد به نظر اقدامی عملیاتی نبوده و تبعات بسیاری را در پی خواهد داشت. نبود مکانیسم ساماندهی ساکنان در دوره موقت ساختوساز، کمبود منابع مالی، پذیرش جمعی ساکنان فعلی، ظرفیت توسعه خدمات رفاهی و... از مهمترین موانع تحقق این موضوع است. علیایحال، بهبود فضای شهری که یکی از آنها بازسازی و نوسازی خانههای فرسوده است باید از سوی دولت اجرایی شود و برای هرکدام از این موانع سناریوهایی طراحی و فرصتها و بهبودهای مربوطه پیادهسازی شود. اما جدای از تمام موانع پیشرو و اینکه دولت رویکرد برجسازی دارد یا خیر، اصلیترین مساله پیشرو در نوسازی بافتهای فرسوده شهر تهران، فقدان منابع تامین مالی پروژههاست که باید از طریق راهکارهای عملیاتی شامل مشارکت مدنی، تسهیلات بانکی، سهامداری، فروش سطح، اوراق مشارکت با نرخ سود قابل رقابت، وضع مالیات خاص، تاسیس شرکتهای مستغلات، استفاده از ظرفیتهای خیرین و... صورت گیرد، البته مدل تامین مالی که بر اساس مطالعات بومی شناختی و امکانسنجی تطبیقی در کشورهای کره، ترکیه، مالزی و...، انجام شده میتواند در این زمینه کمککننده باشد.