رشد مشروط
آینده بازار «بیمه عمر» در گفتوگو با پرویز خسروشاهی
پرویز خسروشاهی میگوید: بیمه مرکزی برای اولین بار به یکی از شرکتهای بیمه کشور اجازه داد تا با یکی از شرکتهای بیمه اتکایی بزرگ دنیا قرارداد واگذاری اتکایی در زمینه بیمههای عمر منعقد کند. این نشانه عزم جدی بیمه مرکزی برای توسعه بیمههای عمر بود و طبعاً پیام مثبتی برای صنعت بیمه کشور و طرفهای خارجی آن داشت.
پرویز خسروشاهی، قائممقام رئیس کل بیمه مرکزی، یکی از عوامل افزایش اقبال مردم به بیمههای عمر را تغییرات مهمی میداند که در طرف تقاضای این بیمهها به وقوع پیوسته است و در تشریح بخشی از این تغییرات میگوید: «یکی از این اتفاقات مهم، کاهش قابل توجه نرخ تورم در اقتصاد ایران به خصوص در بازار داراییهای واقعی است. با کاهش تورم، از یکسو جذابیت داراییهای واقعی برای تامین آتیه و سرمایهگذاری نزد بخشهایی از مردم کاهش یافت و از سوی دیگر از اهمیت سرمایهگذاریهایی که با هدف حفظ ارزش داراییها از سوی مردم انجام میشود کاسته شد. بنابراین مردم به سرمایهگذاری در گزینههای سالم و مولد چون بیمههای عمر گرایش بیشتری پیدا کردند.» قائممقام رئیسکل بیمه مرکزی در عین حال یادآوری میکند: «در حال حاضر تنها 18 درصد مردم ایران بیمه عمر دارند و سهم بیمههای زندگی در پورتفوی صنعت بیمه کشور 4 /13 درصد است. این نسبت در دنیا 55 تا 60 درصد و در منطقه ما حدود 25 درصد است.» او با اشاره به اینکه این وضعیت نشانه وجود پتانسیل بالا برای رشد بیمههای عمر است، میگوید: «پایداری روند صعودی فعلی بیمههای عمر عمدتاً به دو عامل وابسته است؛ یکی نحوه ایفای تعهدات از سوی صنعت بیمه و دیگری وضعیت تورم در اقتصاد ایران به ویژه در بازار داراییهای واقعی.» خسروشاهی پیشبینی میکند: «در صورتی که تورم به خصوص در بازار داراییهای واقعی در وضعیت موجود خود پایدار بماند و شاهد بیثباتیهای عمده در محیط اقتصاد کلان و تورمهای دورقمی بهویژه در بازارهای دارایی نباشیم انتظار میرود بیمههای عمر به رشد فعلی خود کم و بیش ادامه دهند.»
♦♦♦
عبدالناصر همتی، رئیس کل بیمه مرکزی، از رشد 35درصدی بیمهنامههای عمر در ششماهه نخست سال خبر داده و گفته است: شرکتهای بیمه در نیمه اول امسال با فروش 22 هزار میلیارد ریال بیمه عمر رشد 35درصدی این بیمهنامه را در ششماهه اول نسبت به ششماهه مشابه در سال گذشته تجربه کردند. به نظر شما چه عواملی در افزایش اقبال مردم به بیمههای عمر نقش داشته است؟
بیمههای عمر در ایران طی 80 سال اخیر فراز و فرودهای زیادی را تجربه کرده است. در مقاطعی سهم این رشته بیمهای حتی به زیر سه درصد کاهش یافته و در مقاطعی دیگر تا بالای 15 درصد افزایش پیدا کرده است. یکی از دورههای رشد سریع بیمههای عمر دوره 1392 به بعد است. طی این دوره سهم بیمههای زندگی از کل بازار از 8 /7 درصد در سال 91 به 4 /13 درصد فعلی رسید. بخشی از این رشد مستمر مربوط به تحولات طرف عرضه بازار بیمه و بخشی نیز مربوط به طرف تقاضای صنعت بیمه است.
طی سالهای اخیر در طرف عرضه بیمههای زندگی اتفاقات مهمی روی داده است. یکی از این اتفاقات توسعه کمی و کیفی سازمان فروش بیمههای زندگی است. در سال 1390، تنها 16 درصد نمایندگان بیمه در حوزه بیمه عمر فعال بودند اما در سال 96 سهم نمایندگان بیمه عمر به نزدیک 25 درصد افزایش یافته است که پنج واحد از این افزایش، مربوط به سال 95 و 96 است.
از سوی دیگر شرکتهای بیمه نیز در این سالها به جهت بازار بالقوه مناسب در بیمههای عمر و جهتگیریهای بیمه مرکزی و دولت، توجه بیشتری به این رشته بیمهای پیدا کردهاند. در سال 90 تنها در سه شرکت بیمه سهم بیمههای عمر از کل پورتفوی بیمهای آنها بالای 20 درصد بود و این رقم در سال 94 به رقم شش شرکت افزایش یافت. اما در حال حاضر در 10 شرکت بیمه سهم بیمههای زندگی بالاتر از 20 درصد شده است که در چهار مورد از آنها این سهم به بالای 50 درصد رسیده است.
در این راستا طی سالهای اخیر شرکتهای بیمه دو تغییر جهت اساسی در سیاستهای کاری خود اعمال کردهاند. یکی تقویت سازماندهی شبکه فروش بیمههای عمر و توجه به امر آموزش و نظارت بر آن و دیگری تغییر شیوه پرداخت کارمزد به نمایندگان بیمه عمر است.
ارائه محصولات بیمهای قابل رقابت با شبکه بانکی به خصوص از سوی برخی از شرکتهای بیمه که دارای شبکه فروش گستردهای هستند و به دلایلی برای مردم شناختهشدهتر و مطمئنتر هستند نیز تاثیر بسزایی در رشد قابل ملاحظه بیمههای عمر در چند سال اخیر داشته است.
در طرف تقاضای بیمههای عمر نیز در این مدت تغییرات مهمی به وقوع پیوسته است. یکی از این اتفاقات مهم، کاهش قابل توجه نرخ تورم در اقتصاد ایران به خصوص در بازار داراییهای واقعی است. با کاهش تورم، از یکسو جذابیت داراییهای واقعی برای تامین آتیه و سرمایهگذاری نزد بخشهایی از مردم کاهش یافت و از سوی دیگر از اهمیت سرمایهگذاریهایی که با هدف حفظ ارزش داراییها از سوی مردم انجام میشود کاسته شد. بنابراین مردم به سرمایهگذاری در گزینههای سالم و مولد چون بیمههای عمر گرایش بیشتری پیدا کردند.
عامل دیگر برای رشد بیمههای عمر اثرات فزاینده و جانبی رشد پورتفوی این رشته بیمهای است. در حال حاضر حدود 14 میلیون و 200 هزار نفر دارای بیمه عمر هستند که فقط 5 /2 میلیون نفر از آنها در سال 95 تحت پوشش بیمه عمر قرار گرفتهاند. بسیاری از کسانی که بیمه عمر خریداری میکنند در سالهای بعدی حق بیمه خود را افزایش میدهند تا از تسهیلات و مزایای بیشتری برخوردار شوند. این پدیده در حال حاضر خود عاملی فزاینده برای رشد بیمههای عمر است. از سوی دیگر با افزایش تعداد دارندگان بیمه عمر، بیمه عمر و مزایای آن به نحو گستردهای در جامعه از سوی خود آنان پخش و تکثیر میشود و این خود عاملی برای جذب افراد بیشتر برای خرید بیمه عمر میشود. برخی از همکارانی که در شبکه فروش بیمه عمر فعال هستند از برخوردهای روزانه خود با مردم به این جمعبندی رسیدهاند گه آگاهیهای عمومی به خصوص آگاهیهای اقتصادی مردم نسبت به سالهای قبل افزایش یافته است و این را دلیل دیگری برای رشد معنیدار بیمههای عمر در سالهای اخیر میدانند. این اثر جانبی در کنار تلاشهای بیمه مرکزی، شرکتهای بیمه و شبکه فروش بیمه در جهت توسعه فرهنگ بیمه، میتواند یکی از دلایل ارتقای فرهنگ عمومی بیمه باشد.
در کنار عواملی که ذکر شد این را هم باید اضافه کرد که تجربه ناموفق موسسات مالی و اعتباری غیرمجاز و مشکلاتی که در ارتباط با آنها مردم با آن مواجه شدند در گرایش مردم به خرید بیمه عمر بیتاثیر نبوده است.
آیا در نیمه نخست امسال در حوزه بیمه عمر اتفاق خاصی رخ داده یا سیاست جدیدی اجرا شده که در این رشد تاثیر داشته است؟
پویاییهای بیمههای عمر بهگونهای است که نمیتوان رشد آن را به چند ماه نسبت داد اما یک موضوع روشن است و آن اینکه طی یک و نیم سال اخیر چند اتفاق باعث شد بیمه عمر بیشازپیش مورد توجه شرکتهای بیمه قرار گیرد. یکی از آنها، سیاستهای بیمه مرکزی است. بیمه مرکزی اعلام کرده است که به دلایل فنی و اقتصادی و به منظور کنترل کژمنشیها در بازار بیمه کشور، دیگر مجوز تاسیس شرکت بیمه جنرال جدید صادر نخواهد کرد و صرفاً تقاضای تاسیس شرکتهای بیمه تخصصی عمر و غیرعمر را بررسی خواهد کرد که در همین راستا اولین شرکت بیمه تخصصی عمر هم در اواخر سال 95 فعالیت خود را آغاز کرد. از سوی دیگر افزایش قابلیت پیشبینیپذیری رفتارهای نهاد ناظر نیز در این تحولات بیتاثیر نبوده است.
در اقدامی دیگر، بیمه مرکزی برای اولین بار به یکی از شرکتهای بیمه کشور اجازه داد تا با یکی از شرکتهای بیمه اتکایی بزرگ دنیا قرارداد واگذاری اتکایی در زمینه بیمههای عمر منعقد کند. این نشانه عزم جدی بیمه مرکزی برای توسعه بیمههای عمر بود و طبعاً پیام مثبتی برای صنعت بیمه کشور و طرفهای خارجی آن داشت. ما در صنعت بیمه ایران در حوزه بیمههای زندگی برای دهههای زیادی است که واگذاری به خارج نداریم. اما بعد از برجام به منظور تشویق همکاریهای بینالمللی شرکتهای بیمه ایرانی و انتقال دانش فنی و توسعه نیروی انسانی در زمینه بیمههای زندگی در اواخر سال گذشته برای اولین بار این مجوز صادر شد.
از سوی دیگر در برنامه ششم توسعه مادهای خاص توسعه بیمههای زندگی تصویب شد که بر اساس آن باید در پایان برنامه سهم بیمههای زندگی تا 50 درصد افزایش یابد. این هم پیام دیگری برای صنعت بیمه کشور بود که دولت و مجلس مصمم به توسعه بیمههای عمر هستند.
اخیراً هم شورای عالی بیمه تاسیس شرکتهای تخصصی بیمه عمر از سوی شرکتهای بیمه جنرال را مجاز اعلام کرد که حاکی از تلاش و عزم بیمه مرکزی و شورای عالی برای توسعه بیمههای عمر در کشور است.
به نظر شما این رشد چقدر بادوام است و در آینده میتوان همچنان به صعودی بودن این روند امیدوار بود؟
در حال حاضر تنها 18 درصد مردم ایران بیمه عمر دارند و سهم بیمههای زندگی در پورتفوی صنعت بیمه کشور 4 /13 درصد است. این نسبت در دنیا 55 تا 60 درصد و در منطقه ما حدود 25 درصد است. اینها نشانه وجود پتانسیل بالا برای رشد بیمههای عمر است. پایداری روند صعودی فعلی بیمههای عمر عمدتاً به دو عامل وابسته است؛ یکی نحوه ایفای تعهدات از سوی صنعت بیمه و دیگری وضعیت تورم در اقتصاد ایران به ویژه در بازار داراییهای واقعی. بنابراین اگر تورم را کنار بگذاریم دوام رشد بیمههای عمر به نحوه عملکرد صنعت بیمه وابسته است. اگر شرکتهای بیمه به نحو مطلوب به تعهدات خود در قبال بیمهگذاران عمل کنند طبعاً پایداری توسعه بیمههای عمر تا حد زیادی قابل تحقق است. برای این منظور شرکتهای بیمه باید به خصوص در امر ارزیابی ریسک و محاسبه حق بیمه، ذخیرهگیری و سرمایهگذاری ذخایر بیمههای عمر حرفهای و منصفانه عمل کنند. طبعاً بیمه مرکزی نیز که متقاضی و مشوق توسعه بیمههای عمر و حافظ منافع بیمهشدگان است با همکاری خود شرکتهای بیمه تلاش و نظارت خواهد کرد تا این الزامات از سوی موسسات بیمه رعایت شود.
آیا در آینده شرکتهای بیمه از پس این تعهدی که امروز میدهند، برمیآیند؟ آنها قرار است چگونه ارزش این پولها را حفظ کنند؟
شرکتهای بیمه ذخایر بیمههای زندگی را در گزینههای مناسب و دارای بازده اقتصادی سرمایهگذاری میکنند تا در زمان مقتضی بتوانند تعهدات بیمهنامهها را به انجام برسانند. از سوی دیگر اولاً برای بخش قابل ملاحظهای از این منابع نزد نهاد ناظر پوشش اتکایی اخذ میشود که نوعی لنگر اطمینان برای ایفای تعهدات از سوی شرکتهای بیمه است و ثانیاً بیمه مرکزی به عنوان نهاد حاکمیتی ناظر بر صنعت بیمه با کنترل کفایت ذخایر بیمههای زندگی و نحوه سرمایهگذاری آنها مراقبت میکند که شرکتهای بیمه در زمان ایفای تعهدات دچار مشکل نشوند. بسیاری از اقدامات و سیاستهای اخیر بیمه مرکزی از قبیل تفکیک ثبت و نگهداری حساب بیمههای زندگی از سایر رشتههای بیمهای به خصوص در زمینه نحوه سرمایهگذاری ذخایر، تسهیل و تشویق تاسیس بیمههای تخصصی زندگی، تلاش برای پیادهسازی سیستم گزارشگری مالی IFRS در صنعت بیمه و تصویب مقررات حاکمیت شرکتی در موسسات بیمه به منظور اطمینان نسبت به همین موضوعات انجام میگیرد.
آیا بیمهها وارد فاز رقابت منفی با بانکها شدهاند؟
با توجه به اینکه خرید بیمه عمر علاوه بر مدیریت ریسک شخصی، نوعی سرمایهگذاری هم هست همانطور که در پاسخ سوال اول عرض کردم یکی از دلایل مهم رشد نسبتاً مطلوب بیمههای عمر در سالهای اخیر ارائه محصولات قابل رقابت با شبکه بانکی است. اما این رقابت امری منفی تلقی نمیشود و مانند همه جای دنیا، مردم با توجه به نیازها و سلایق و ترجیحات خود باید گزینههای مختلف مدیریت ریسک و سرمایهگذاری در دسترس داشته باشند تا حسب مورد یکی را اعم از محصولات بیمهای یا بانکی یا بورسی یا ترکیبی از آنها خریداری کنند. طبعاً در این فرآیند ممکن است رقابتی میان این سه بخش شکل بگیرد هر چند در عین رقابت، سه ضلع اصلی بازارهای مالی یعنی بیمه و بانک و بورس از جهاتی مکمل هم نیز هستند. بیمهها ذخایر خود را در بانکها و بورس سرمایهگذاری میکنند. سرمایهگذاران از طریق بورس سهام شرکتهای بیمه را خریداری میکنند. بانکها نیز میتوانند اعتبارات و مرهونات خود را نزد شرکتهای بیمه، بیمه کنند. رقابت منفی زمانی خواهد بود که مثلاً بیمهها محصولات خود را به قیمتی پایینتر از هزینه تمامشده عرضه کنند. چنین اقدامی از سوی شرکتهای بیمه در سالهای اخیر مشاهده نشده است. ضمن آنکه چنین سیاستی از سوی شرکتهای بیمه عملی و موثر هم نیست چرا که داراییهای بانکها در ایران حدود 47 برابر داراییهای بیمههاست، بنابراین شرکتهای بیمه اگر هم بخواهند فعلاً نمیتوانند دست به رقابت منفی بزنند.
در جریان رو به رشد بیمه عمر چه موانعی وجود دارد؟
دستهای از موانع رشد بیمههای عمر در بیرون صنعت بیمه و دستهای دیگر مربوط به درون این صنعت است. عمدهترین موانع برونزا برای توسعه بیمههای عمر در کشور، فضای کسبوکار نامساعد و از اینرو هزینههای مبادله بالا در اقتصاد ایران و همچنین تورم است. موانع درونزا شامل محدودیتهای فنی و مالی در شرکتهای بیمه، بهرهوری و چالشهای مرتبط با حاکمیت شرکتی است.
آینده بیمههای عمر در ایران را چطور ارزیابی میکنید؟
در صورتی که تورم به خصوص در بازار داراییهای واقعی در وضعیت موجود خود پایدار بماند و شاهد بیثباتیهای عمده در محیط اقتصاد کلان و تورمهای دورقمی بهویژه در بازارهای دارایی نباشیم انتظار میرود بیمههای عمر به رشد فعلی خود کموبیش ادامه دهند.
آیا ظرفیت این بخش در نیمه نخست امسال در همین حد 22 هزار میلیارد ریال بوده یا بیشتر؟ اگر ظرفیت بیشتر بوده، علت عدم استقبال به میزان ظرفیتها را در چه میدانید؟
همانطور که قبلاً عرض شد فقط 2 /14 میلیون نفر از 79 میلیون نفر جمعیت کشور بیمه عمر دارند. بنابراین 82 درصد مردم تحت پوشش بیمه عمر نیستند. به نظر میرسد دلیل این امر وجود تورمهای دورقمی برای سالیان متمادی، گرایش سنتی اکثریت قابل توجهی از مردم ایران به تامین آتیه خود و فرزندانشان از طریق خرید داراییهای واقعی، دولتی و نفتی بودن اقتصاد ایران که باعث مهاجرت بخش قابل توجهی از بازار بیمههای عمر به سمت بیمههای اجتماعی شده است، دولتی و غیررقابتی بودن صنعت بیمه کشور تا قبل از دهه 80 و نهایتاً عدم توجه کافی شرکتهای بیمه به بیمههای عمر و تمرکز آنها بر بیمه اجباری شخص ثالث است. تحولات چندساله اخیر در اقتصاد ایران و حوزه بیمههای عمر و تجربه رشد قابل توجه این رشته بیمهای، شاهدی بر تایید موانع مذکور است.
چطور میتوان مردم را به استفاده بیشتر از بیمه عمر تشویق کرد تا به میزان ظرفیتی که وجود دارد، بیمه عمر داشته باشیم؟
در پاسخ سوالهای قبلی به موانع و عوامل موثر در توسعه بیمههای عمر اشاره کردم که بر آن اساس تنها عنصر تعیینکننده در این ارتباط تشویق مردم نیست و خواستهها و ترجیحات مردم تنها بخشی از قضیه است. اما به هر حال اگر قرار باشد فقط از این طریق توسعه بیمههای عمر را پیگیری کنیم باید مردم را قانع کنیم که به جای تمرکز بر خرید داراییهای واقعی، بهتر و به صرفهتر است که بیمه عمر خریداری کنند. انجام این کار در اصل یک کار فرهنگی است و بالطبع کاری زمانبر و بطئی خواهد بود. به نظرم در عین اینکه باید صنعت بیمه تلاش کند با خدماترسانی مطلوب و آگاهیبخشی به مردم مزیتهای نسبی خود را در جامعه نهادینه کند و با توجه به آثار اقتصادی و اجتماعی توسعه بیمههای عمر، رسانهها هم در این موضوع باید به کمک صنعت بیمه بیایند باید به جامعه نیز فرصت داد به طور طبیعی و تدریجی مسیرها و تصمیمهای صحیح را خودش بشناسد و انتخاب کند.