AI دولتی
کارکردهای سازمان ملی هوش مصنوعی در گفتوگو با امیر محترمی
تاسیس سازمان ملی هوش مصنوعی در آخرین روزهای دولت سیزدهم تحقق وعدهای بود که پیشتر ابراهیم رئیسی آن را اعلام کرده بود. وجود چنین سازمانی برای هر کشور در مسیر توسعه که به آینده میاندیشد قابل توجه و قابل افتخار است. رسانهها درباره این سازمان نوشتهاند: «سازمان ملی هوش مصنوعی ایران (AIO) یکی از سازمانهای تحت نظارت دولت جمهوری اسلامی ایران است و مسئولیت رسیدگی به امور برنامهریزی و هماهنگی موضوعات و مسائل مربوط به هوش مصنوعی در کشور و در سطوح مختلف دولتی را به عهده دارد. این سازمان به عنوان نهادی مستقل تحت نظر ریاستجمهوری فعالیت خواهد کرد.» اما در بدو امر انتقادهای فراوانی به نحوه تاسیس سازمان، چارت سازمانی آن و اقداماتی که در آینده ممکن است صورت دهد وارد شده است.
تاسیس سازمان ملی هوش مصنوعی در آخرین روزهای دولت سیزدهم تحقق وعدهای بود که پیشتر ابراهیم رئیسی آن را اعلام کرده بود. وجود چنین سازمانی برای هر کشور در مسیر توسعه که به آینده میاندیشد قابل توجه و قابل افتخار است. رسانهها درباره این سازمان نوشتهاند: «سازمان ملی هوش مصنوعی ایران (AIO) یکی از سازمانهای تحت نظارت دولت جمهوری اسلامی ایران است و مسئولیت رسیدگی به امور برنامهریزی و هماهنگی موضوعات و مسائل مربوط به هوش مصنوعی در کشور و در سطوح مختلف دولتی را به عهده دارد. این سازمان به عنوان نهادی مستقل تحت نظر ریاستجمهوری فعالیت خواهد کرد.» اما در بدو امر انتقادهای فراوانی به نحوه تاسیس سازمان، چارت سازمانی آن و اقداماتی که در آینده ممکن است صورت دهد وارد شده است. در گفتوگو با امیر محترمی، عضو هیات علمی و کارشناس فناوری اطلاعات به این موضوع پرداختیم که اصلاً آیا این سازمان توان پاسخگویی به وعده طرحشده در سندش را دارد یا خیر و آیا ایران میتواند در این حوزه با کشورهای دیگر بهویژه کشورهای منطقه رقابت کند؟
♦♦♦
در واپسین روزهای دولت سیزدهم، «سازمان ملی هوش مصنوعی» از سوی معاون اول رئیسجمهور افتتاح شد. ما خیلی دیرتر از دیگر کشورها اقدام به ایجاد سازمانی برای هوش مصنوعی کردهایم. این اقدام چه اثری در آینده هوش مصنوعی در ایران دارد؟
مفهوم و پدیده هوش مصنوعی فناوری جدیدی نیست؛ از دهه 50 میلادی بشر به سوی هوش مصنوعی رفته است. تعریف جامع درباره هوش مصنوعی نیز محل اختلاف است. اینکه ماشینی ساخته شود تا مثل انسان فکر و عمل کند، کماکان محل اختلاف است. اینکه ما بتوانیم ماشینها یا نرمافزارهایی ایجاد کنیم تا مثل انسان بتوانند استدلال یا عمل کنند یا روی حل مسئله تسلط داشته باشند، تعاریف مختلف درباره هوش مصنوعی است. در چند سال اخیر اتفاقات هوش مصنوعی بیشتر درباره پردازش متن و زبان طبیعی بوده است و این فناوری به ما امکان داده نرمافزارهایی بسازیم که خیلی طبیعیتر از گذشته با انسان ارتباط برقرار کنند و الگوی استدلال و منطق داشته باشند. در حوزه هوش مصنوعی آزمون تورینگ معروف است که در دهه 50 آلن تورینگ مدعی بود هر زمان بتوانیم یک ماشین بسازیم که انسان یک طرف و کامپیوتر یک طرف دیگر با هم صحبت کنند اما انسان تشخیص ندهد آن طرف انسان است یا کامپیوتر، یعنی هوش مصنوعی خلق شده است.
در مورد هوش مصنوعی و اهمیت تحولآفرین آن هرچه بگوییم کم است و جای خوشحالی است که توجه سیاستگذاران کشورمان به این پدیده جلب شده است. اما به گمان من نحوه برخورد ما با این پدیده بسیار ناپخته و سطحی است. اینکه در کشورهای دیگر سازمان یا حتی در کشوری مثل امارات وزارتخانه هوش مصنوعی تشکیل شده آیا به معنای این است که راهکار ما نیز باید همین باشد؟
اساساً تجربه فناوری اطلاعات در کشور ما نشان داده، تعدد سازمانها و شوراهای دستاندرکار بعضاً اطاله بوروکراسی را سبب شده و با فربه کردن بدنه دولت و درازدستی در فضای کسبوکار فناورانه عرصه برای شرکتهای خصوصی دشوارتر شده و موجب توزیع بیشتر رانت میان شرکتهای خصولتی شده است.
بنابراین نکته مهمتر از پرداختن شکلی به راهاندازی سازمان و دفترودستک؛ محتوا و عملکرد سیاستگذار در حوزه هوش مصنوعی است. به این معنا که اگر بنیادهای توسعه هوش مصنوعی در کشور فراهم نشود، راهاندازی اینچنین سازمانهایی هم دردی دوا نخواهد کرد.
بهطور مثال؛ تقریباً در یک دهه گذشته پیشتازی در حوزه هوش مصنوعی از دانشگاهها به سمت شرکتهای فناورانه منتقل شده و همچنین شاهد گسترش قانونگذاری و سیاستهای ملی کشورها در این زمینه بودهایم. اما آیا این فعالان توانستهاند با شرایط موجود آنطور که خود میخواستند پیشرفت کنند؟
پیش از تاسیس هر سازمان و نهادی، زیرساختهای آن باید فراهم شود. عموماً تجربه نشان داده که ایجاد زیرساختهای لازم برای چنین سازمانی یا نادیده انگاشته میشود یا از اهمیت آن کاسته میشود یا اصلاً در مقدورات مسئولان نیست. جدا از اینکه چرا چنین است، با توجه به آنکه میدانیم هوش مصنوعی در ایران با چه کاستیهای زیرساختی مواجه است، لطفاً به این پرسش پاسخ دهید که به نظر شما سازمان AIO در آینده نزدیک با چه مشکلاتی روبهرو خواهد شد؟
اول آنکه توسعه هوش مصنوعی به شدت وابسته به فراهمسازی کلانداده و همچنین سرمایهگذاری سنگین در زیرساخت پردازشی است که مورد اول به شدت مستلزم ارتباطات بینالمللی و ایجاد شبکههای ملی و اتصال وسیع به شبکههای جهانی است. از سوی دیگر، در حال حاضر نیروی انسانی مهمترین منبع قوت ما در زمینه هوش مصنوعی است که آن هم با مهاجرت وسیع متخصصان به سایر کشورها از جمله کشورهای حاشیه خلیجفارس در معرض تضعیف است. همچنین در زمینه سرمایهگذاری در زیرساخت هم به دلیل مشکلات اقتصادی شدید و همچنین تحریمها که دسترسی به سختافزارهای خاص را به شدت محدود کرده است طبعاً از رقبای منطقهای عقب مانده و خواهیم ماند. در زمینه دسترسی به کلاندادهها نیز به دلیل ضعف در حکمرانی داده و اشتراکگذاری دادهها دچار کندی هستیم. همچنین زیرساختهای قانونی در این حوزه نیز در دنیا در اوایل راه است و طبعاً ما نیز تقریباً فاقد قوانین و سیاستهای جامع در این حوزه هستیم. در نگرشی وسیعتر همانطور که ذکر شد موتور محرک هوش مصنوعی شرکتهای فناورانه هستند که در کشور ما این شرکتها کوچک هستند و به دلیل ساختار اقتصاد دولتی ضعیف ماندهاند. مضاف بر اینها چالشهای فرهنگی و مباحث فیلترینگ، خودسانسوری و... تعارض نهادها در قبال سیاستها نیز وجود دارد.
با این وضعیت سازمان ملی هوش مصنوعی میخواهد این موانع را رفع و کشور را جزو 10 کشور اول کند؟ اساساً ظرفیت و قدرت آن را دارد؟
به نظر من راهاندازی چنین سازمانی بدون در نظر گرفتن مباحث فوق و اصلاح دیدگاه سیاستگذار در حوزه حکمرانی داده و فضای مجازی کارایی مورد نظر را نخواهد داشت. صرفاً آب در هاون کوبیدن است و رویا بر باد دادن. توسعه علم و فناوری زحمت میطلبد و صرفاً با دستور و راهاندازی سازمان و ترسیم چشمانداز محقق نمیشود. گرچه لازم است اما کافی نیست.
آیا تاسیس چنین سازمانی در شرایط فعلی نیاز کشور بود؟
طی سالهای اخیر موجی از مباحث در زمینه رونق و گسترش هوش مصنوعی آغاز شد و سرمایهگذاریهای شرکتی هم در این میان صورت گرفت. این توجهها حتی در سطوح بینالمللی ادامه پیدا کرد و از طریق کنوانسیونهایی که در جهت مسیردهی و کنترل این فناوری است، ایران نشان داد خواهان حضور در این عرصه است. اما هوش مصنوعی ابعاد متعدد و متفاوت مهم دیگری نسبت به آنچه تاکنون ایران برایش تلاش کرده دارد که عمدتاً ناشی از هویت خودش است. هوش مصنوعی فناوری دگرگونساز است. به این دسته از فناوری، فناوری دگرگونساز میگوییم که بخشهای مختلفی از صنایع اقتصاد یا تعاملات اجتماعی را متحول میکنند. الکتریسیته و برق چنین بودند که با ظهورشان در صد و اندی سال قبل صنعت اقتصاد و نوع زندگی انسان را متحول کردند. هوش مصنوعی هم چنین قابلیتی دارد. با گسترش و پیشرفت هوش مصنوعی میبینیم که نقش انسان در بسیاری از کارها کم یا حذف شده است و جای آن را هوش مصنوعی و عاملهای هوشمند میگیرند. عموماً مردم با یکی از ابزارهای هوشمندشده یعنی خودروهای خودران آشنا شدند؛ پس دیگر هرکسی خبر خودرو خودران را هم شنیده باشد یعنی هوش مصنوعی را میشناسد. یا هرکسی که تلفن همراهی دارد احتمالاً نرمافزارهای متعددی هم دارد که از هوش مصنوعی استفاده میکنند. بهطور معمول دستیاران دیجیتالی که در تلفن همراه داریم مصداق استفاده روزمره از AI است. ابزارهای چت جیپیتی نماد بارز این مسئله است و خیلی سخت است که حس کنیم با یک روبات در حال صحبت هستیم. این تحول حوزه هوش مصنوعی از شاخههای مختلف برخوردار است. امروزه در پردازش تشخیص چهره هم چالشهای بسیاری رخ داده و بسیار وسوسهبرانگیز است. اما بحث خیلی پیچیدهتر از اینهاست؛ مثلاً در حوزه پزشکی امروزه هوش مصنوعی برای تشخیص بیماری، تجویز دارو و انجام عملهای سخت به کار گرفته میشود. اکتشافات جدید با روباتهای هوشمند صورت میگیرد و خطوط صنعتی روباتیک با استفاده از فناوریهای همگرایی مثل هوش مصنوعی، کوانتوم، پرینتر سهبعدی و... نوع صنعت و نحوه استفاده از آن را تغییر دادهاند. یا در حوزه آموزش که اکثر جوانان درگیر آن هستند هم هوش مصنوعی تغییرات مهمی اعمال کرده است. این مثالها را زدم تا بگویم این حجم از تغییرات بزرگ دغدغههایی به همراه دارد و بیدلیل نیست که ایران و سایر کشورها به دنبال پاسخ دادن به موضوعات آن و حدس ابعاد ناشناختهاش هستند. از بین رفتن مشاغل، آینده صنعت و... مهمترین موضوعات هستند اما مباحث اخلاقی و امنیتی و قانونگذاری هم در میان است.
ایران تا چه اندازه توان رقابت با کشورهای همسایه مانند امارات و ترکیه را در حوزه AI دارد؟ در سند این سازمان ذکر شده تا دهه آینده ایران جزو 10 کشور اول حوزه AI است، آیا این امر امکانپذیر خواهد بود؟
طبق گزارشهای صندوق بینالمللی پول هوش مصنوعی حدود 60 درصد از مشاغل را در جوامع مدرن تحت تاثیر قرار میدهد (تاثیر مثبت و منفی با هم در نظر گرفته شده است). پیشبینیها هم حکایت از افزایش 14درصدی رشد اقتصادی کل دنیا تا سال آینده دارد که محورش بر پایه هوش مصنوعی خواهد بود. پیشبینی میشود آمریکا با 26 درصد در صدر بوده و چین با 14 درصد رتبه دوم را داشته باشد. متاسفانه در این گزارشها و آمارها، وضعیت ایران چندان مناسب نبود. در گزارش موسسه آکسفورد اینسایت میبینیم که در مورد آمادگی کشورها در حوزه هوش مصنوعی در سال 2022، ایران در رتبه 75 این گزارش قرار گرفته است. در حالی که رقیب منطقهای ما یعنی ترکیه در رتبه 46 قرار دارد. این فاصله حتی نسبت به رقیبمان زیاد است چه برسد به کشورهای پیشتاز. حتی متاسفانه باید گفت رتبه ما در سال 2023 تنزل هم پیدا کرده است. با این اوصاف سیاستگذاران ما در سطح ملی به دنبال انسجام و برنامه ملی توسعه هوش مصنوعی هستند. لازم است بدانیم که امروزه بیش از 70 کشور جهان راهبرد یا برنامه راهبردی هوش مصنوعی برای خود تدوین کردهاند. ایران نیز با سازمان هوش مصنوعی و برنامه راهبردی دنبال این مسیر است. اما همانطور که پیشتر گفتم به گمان من نحوه برخورد ما با این پدیده بسیار ناپخته و سطحی است. ما اگر در این حوزه عقب بیفتیم فقط یک قدم نیست و به صورت چندبرابری تشدید میشود. اگر به جمع پیشتازان بیاییم هم چند برابر پیشرفت میکنیم. این حوزه به زیرساخت سنگین پردازشی و کلانداده نیاز دارد که زمینههای آن در کشور ما فراهم نیست. سیاستمداران اگر میخواهند از این رقابت جا نمانند باید فکر جدی برای این حوزه داشته باشند. از نظر قوانین و دسترسی به فضای بینالمللی باید فعالتر باشیم.
یکی از حوزههایی که گفته میشود در وهله اول هوش مصنوعی میتواند به کمک اقتصاد و محیط زیست ایران بیاید حوزه انرژی است. شما فکر میکنید چگونه میتوان از AI در این حوزه بهره برد؟
بله، همانطور که میدانیم مدیریت توزیع و مصرف انرژی یکی از پرکاربردترین زمینههای هوش مصنوعی در صنعت انرژی محسوب میشود. وقتی صحبت از شبکههای هوشمند مدیریت انرژی (برق و حتی گاز) میشود، محور کار بر جمعآوری و تحلیل دادههای تولید و مصرف انرژی به جهت برنامهریزی توازن بار است که کاملاً مبتنی بر دریافت دادهها و پردازش و دادهکاوی، یادگیری ماشین و موارد اینچنینی است. کشف ناهنجاری، سرقت و هدررفت انرژی در شبکه به کمک ظهور ادوات هوشمند از جمله کنتورهای هوشمند و مراکز تحلیل و پردازش دادههای تولید، توزیع و مصرف میسر است. به عبارتی کل چرخه برنامهریزی تولید، توزیع و مصرف به همراه جنبههای قیمتگذاری و تعرفهبندی و در صورت نیاز سهمیهبندی توزیع انرژی میتوانند به طور مستقیم یا غیرمستقیم مبتنی بر داده و الگوریتمهای هوش مصنوعی قرار گیرند. جمعبندی اینکه؛ هوش مصنوعی در کل فرآیند پیش از تولید، تولید، توزیع، مصرف و کنترل این فرآیند و در تمام انواع انرژیهای تجدیدپذیر و تجدیدناپذیر در تمامی فرآیندهای آبی، بادی، شیمیایی، مکانیکی تولید انرژی و همچنین اقدامات پشتیبان چون فروش، کشف هدررفت یا سرقتها، پیشبینیها و... کاربردهای عملی (نه صرفاً نظری) و تجربهشده دارد.