پذیرش تکنولوژی، تقابل پیشبرندهها و بازدارندهها
نقطه تعادل کجاست؟
برخلاف ایجاد تکنولوژی که این روزها سرعت بیشتری پیدا کرده، خیلی از مواقع پذیرش و استفاده از تکنولوژیهای جدید، کند و پیچیده است.
برخلاف ایجاد تکنولوژی که این روزها سرعت بیشتری پیدا کرده، خیلی از مواقع پذیرش و استفاده از تکنولوژیهای جدید، کند و پیچیده است. گرچه میتوان گفت معمولاً بازار تقاضاست که نهایتاً پذیرش یا عدم پذیرش تکنولوژی را مشخص میکند ولی همیشه افراد یا نهادهایی هستند که به واسطه نفعی که از بود یا نبود تکنولوژی میبرند، دانشی که در حوزه تکنولوژی دارند، هزینهای که ورود و پیادهسازی تکنولوژی دارد و...، میتوانند پذیرش تکنولوژی را خیلی کندتر از آنچه معقول است بکنند. برای درک بهتر موانعی که در معرفی، پذیرش و بهکارگیری تکنولوژی وجود دارد بهتر است با چرخه عمر تکنولوژی آشنا شد. چرخه عمر تکنولوژی در سال 1995 از سوی موسسه گارتنر1 تحت عنوان (Hype Cycle) ابداع شد. Hype Cycle گارتنر دو بعد دارد: محور افقی آن گذشت زمان را نشان میدهد و محور عمودی پذیرش و مقبولیت تکنولوژی را. این چرخه سه فاز اصلی را در حیات تکنولوژی معرفی میکند که عبارتند از:
1- معرفی و ایجاد تقاضای تکنولوژی
2- بهکارگیری و نقد تکنولوژی
3- پذیرش و بلوغ تکنولوژی
♦ معرفی و ایجاد تقاضای تکنولوژی: فاز اول معرفی تکنولوژی جدید یا تغییری محسوس در تکنولوژی فعلی است. در این مرحله فشار رسانهای محرک اصلی به شهرت رسیدن تکنولوژی است و در مخاطب ایجاد تقاضا کرده و انتظارات او را نسبت به تکنولوژی بالا میبرد.
♦ بهکارگیری و نقد تکنولوژی: در این مرحله متقاضیان از تکنولوژی استفاده میکنند. تجربههای مثبت و بیشتر منفی در این مرحله شکل میگیرد و تقاضا برای استفاده از تکنولوژی کمتر از گذشته میشود. در این مرحله گاهی پیادهسازی تکنولوژی جدید با شکست هم مواجه میشود.
♦ پذیرش و بلوغ تدریجی: چنانچه تکنولوژی در دو مرحله قبلی حمایت شود و دوام بیاورد وارد این مرحله از عمر خود میشود. تکنولوژی بالغتر شده و تغییرات کمتری دارد و به یک تعادل در تقاضا رسیده است. در این مرحله تجربههای موفق جدیدی از بهکارگیری تکنولوژی جدید منتشر میشود که نتیجه آن شهرت بیشتر و عمومیت یافتن کاربرد محصول است و میتوان از تداوم حیات تکنولوژی با اطمینان سخن گفت.
نکته اینجاست که اگر بتوان از مراحل اول و دوم سالم بیرون آمد، میتوان گفت تکنولوژی پیادهسازی شده است. به همین دلیل در این مقاله موانعی که در مراحل اول و دوم چرخه حیات تکنولوژی وجود دارد بررسی میشوند.
موانع مرحله معرفی و ایجاد تقاضای تکنولوژی
موانعی که میتوانند بر معرفی و ایجاد انتظار از تکنولوژی تاثیر بگذارند عبارتند از:
1- تعداد بازیگران: در حال حاضر تعداد بازیگران که در حوزه حملونقل شهری فعالیت میکنند بسیار کم است. کم بودن تعداد بازیگران رقابت و بهتبع آن انگیزه برای واردکردن تکنولوژیهای جدید را کم میکند.
2- هزینه ورود تکنولوژی: به هر حال کشور در رکود اقتصادی است. شرکتهای تماماً خصوصی، عموماً توانمندی ورودی تکنولوژیهای گرانقیمت را ندارند و حتی شرکتهای خصولتی و دولتی هم ترجیحشان استفاده از منابع مالی برای ورود تکنولوژی نیست و بهبود وضع فعلی در اولویت آنهاست.
3- بهصرفه نبودن نسبت به مقیاس (Economy of scale): ایجاد تکنولوژی به صورت داخلی عموماً به واسطه اینکه قابل گسترش نیست بهصرفه هم نیست. فرض کنید که واگنهای مترو را شرکتی بخواهد در داخل کشور بسازد، چه تعداد واگن میتواند بسازد؟ مشکل این است که نهتنها نیازی که در خود ایران وجود دارد آنقدرها نیست، در صادرات این تکنولوژیها هم توانمند نیستیم. اینقدر خوب نیستیم که کشورهای پیشرفتهتر محصول ما را خریداری کنند ضمن اینکه کشورهای منطقه هم که دسترسی به آنها راحتتر است در وضعیت باثبات اقتصادی و سیاسی نیستند که تمایل به خرید تکنولوژی داشته باشند و در اینجا داستان ارائهدهندگان ایرانی سرویسهای تکنولوژیک با مثلاً سرویسدهندهای مانند اوبر که از آمریکا شروع میکند و بسیاری از کشورهای اروپایی و آسیایی را سرویس میدهد فرق میکند.
4- مقاومت ذینفعان: هر یک از ذینفعان تکنولوژی مقاومت خاص خود را هنگام ورود تکنولوژیهای جدید دارند. در لایه قانونگذاری تلاش میشود محافظهکارانهترین تصمیمات گرفته شود و حتی اگر کوچکترین بخشی از زنجیره عرضه تکنولوژی از سوی قوانین و مقررات فعلی حمایت نشود، ممکن است تکنولوژی متوقف شده و پذیرش آن سالها به تعویق بیفتد که نمونه آن کسبوکارهای کارپولینگ (car pooling) بود که از 10 سال قبل تلاش میکردند فعالیت کنند و نتوانستند که البته خوشبختانه امروز شاهد ظهور برخی استارتآپها در این حوزه هستیم.
موانع موجود در بهکارگیری و نقد تکنولوژی
بعد از اینکه تکنولوژی وارد کشور شد (یا تولید شد) و معرفی و برای آن تفاضا ایجاد شد، تکنولوژی وارد مرحله بعدی میشود. در این مرحله از تکنولوژی استفاده شده و کاربر به واسطه اینکه مشکلات استفاده از تکنولوژی را میبیند، شروع به نقد تکنولوژی یا کنار گذاشتن آن میکند. در این مرحله موانع عبارتند از:
1- زیرساخت مورد نیاز برای استفاده از تکنولوژی: در بسیاری از مواقع زیرساختی که لازم است وجود داشته باشد تا تکنولوژی بهدرستی کار کند وجود ندارد. نگرانی از آسیب مترو به میراث فرهنگی استان اصفهان به خاطر بافت خاصی که شهر اصفهان دارد یکی از این نمونههاست یا نبود دانش کافی برای استفاده از ابزارهای آنلاین حملونقل شهری برای مردم تا حدی محدودکننده استفاده از این ابزارهاست.
2- درگیر شدن نهادها و سازمانهای متعدد: زمانی که تقاضای زیادی برای استفاده از تکنولوژی ایجاد شود، همیشه نهادها و سازمانهای توانمندی هستند که به طمع کسب سود بالا، روی تکنولوژیها سرمایهگذاری میکنند. البته که این موضوع به خودیخود بد نیست و ما شاهد موفقیت برخی استارتآپها به همین دلیل بودهایم اما جایی این موضوع مشکلساز میشود. زمانی که سرمایهگذار به دلیل ناآشنایی با فضای تکنولوژی و سرمایهگذاریهای بیمنطق، بازار را خراب میکند. برخی از ارائهدهندگان سرویسهای تکنولوژیک، تلاش میکنند با بالا بردن مصنوعی تقاضا برای سرویس خود، سرمایهگذاران را وسوسه کنند که روی سرویسهای آنها سرمایهگذاری کنند.
3- فرهنگ کاربر و بحث اعتماد: در همه جای دنیا زمان لازم است تا کاربر به تکنولوژی اعتماد کند. اما ممکن است در ایران بحث اعتماد در حملونقل شهری کمی اوضاع بغرنجتری داشته باشد. با وجود پذیرش و گسترش ابزارهای حملونقل شهری آنلاین که جای تاکسیرانی سنتی را گرفته است هنوز بسیاری از افراد هستند که با تردید از این ابزارها استفاده میکنند یا اصلاً استفاده نمیکنند.
4- قوانین متغیر: آخرین مانع قوانین متغیر است.
در هر حال فرآیند پذیرش و واکنش به تکنولوژیهای جدید فرآیند پیچیده و گاهی زمانبر است. این درباره همه تکنولوژیها و همه کشورها صادق است. اما متناسب با اینکه آن تکنولوژی چقدر به زندگی روزمره مردم نزدیک است و چقدر مشابه آن در جوامع دیگر وجود دارد ممکن است پذیرش تکنولوژی سریعتر انجام شود. تکنولوژیهای جدید در حوزه حملونقل از این جهت شانس بهتری دارند. چون هم در زندگی عادی مردم بیشتر کاربرد دارند و هم مشابه آنها در کشورهای دیگر ایجاد شده و بسیاری از مردم به واسطه سفر یا مشاهده در فیلمها و رسانهها آمادگی بیشتری دارند. البته موانع نهادی و ساختاری که بالاتر به آنها اشاره شد هم اثر کاهنده خود را دارند. در نهایت مهم این است که برآیند نیروهای پیشبرنده و نیروهای بازدارنده در چه زمانی و به چه نحوی به نقطه تعادل برسند.