مزیت فرزندان اوبر
نقش تاکسیهای آنلاین در حملونقل درونشهری
تا همین چند سال گذشته، مالکیت بخشی از هویت آدمها بود. هرکه پول بیشتری داشت تلاش میکرد مالک داراییهای بیشتری باشد تا در طبقه اجتماعی جذابتری قرار بگیرد. اما جنبشهای مینیمالیستی در نسل جدید و همزمانی آن با توسعه تکنولوژی و اقتصاد مشارکتی این نگرش را تا حد زیادیتغییر داده است.
سهم تاکسیهای اینترنتی از بازار حملونقل عمومی شهرهای بزرگ چقدر بزرگ است؟ چرا نمیتوان نقشآفرینی و حضور آنها را نادیده گرفت؟
تا همین چند سال گذشته، مالکیت بخشی از هویت آدمها بود. هرکه پول بیشتری داشت تلاش میکرد مالک داراییهای بیشتری باشد تا در طبقه اجتماعی جذابتری قرار بگیرد. اما جنبشهای مینیمالیستی در نسل جدید و همزمانی آن با توسعه تکنولوژی و اقتصاد مشارکتی این نگرش را تا حد زیادیتغییر داده است.
اجاره و قرض دادن آپارتمان و خانه، وامدهی فردبهفرد، فروش اجناس دست دوم، فضاهای کار اشتراکی و... همه نمادهای اقتصاد مشارکتی هستند که در این سالها شکل گرفتهاند. تاکسیهای آنلاین هم مثال دیگر این داستاناند که نهفقط گسترش اینترنت بلکه نگاه متفاوتی که در جوامع مختلف در دنیا شکل گرفته است به توسعهشان کمک میکند.
اما تاکسیهای آنلاین، ضمن اینکه فضای رشد زیادی دارند، چالشهای زیادی هم پیش روی خود دارند. از اعتراض و اعتصاب و تهدید سنتیها گرفته تا تهدید تازهواردان که به راحتی به واسطه وجود اینترنت میتوانند وارد شوند و بعد هم قوانینی که به اندازه توسعه تکنولوژی رشد نکرده است.
از طرف دیگر صنعت تاکسیرانی آنلاین به اندازهای جوان است که هنوز زمان کافی برای اینکه سهم بازار زیادی را در حملونقل عمومی از آن خود کند، نداشته است. بنابراین در زمان تصمیمگیریها ممکن است نادیده گرفته شود یا در حقش کوتاهی شود یا نسبت به وجود آن هنوز مقاومتهایی وجود داشته باشد که این موضوع در ایران با توجه به عمر کوتاهتر این کسبوکارها، طبیعتاً کمی پیچیدهتر و حادتر از بسیاری کشورهای دنیاست.
اما بد نیست پیش از هر تصمیمگیری در مورد یک کسبوکار، مزایایی که برای جامعه و اقتصادش ایجاد میکند و همینطور ابعاد فعلی و آتیاش را بدانیم.
صنعت تاکسیرانی آنلاین حدوداً چهار سال است که در ایران شکل گرفته، در همین مدت کوتاه برآوردی که از تعداد سفرهای آنلاین روزانه دو بازیگر اصلی تاکسیرانی آنلاین (تپسی و اسنپ) وجود دارد، حدود دو میلیون سفر است و باز در همین مدت، ناوگان این دو بازیگر در تهران حدوداً سه برابر ناوگان تاکسیهای سنتی در این شهر شده است. در کنار این دو بازیگر بیش از 60 بازیگر محلی و کشوری دیگر از اتحادیه کشوری کسبوکار مجازی مجوز حملونقل هوشمند گرفتهاند که بخش زیادی از آنها ارائهدهنده سرویس تاکسیرانی آنلاین هستند و این نشان از اقتصاد و رقابت سالمی دارد که در صنعت تاکسیرانی آنلاین ایجاد شده است.
علاوه بر این، صنعت تاکسیرانی آنلاین مزایای اجتماعی-اقتصادی قابل توجهی برای جامعه به همراه دارد. مزیت اول راحتی است. مسافر لازم نیست برای گرفتن تاکسی از خانه خارج شود یا سوار هر تاکسی بینام و نشانی شود. میتواند در خانه بماند و هویت راننده و ماشین و شماره پلاکش را قبل از هر سفر بداند. جدیداً با توجه به امکان امتیازدهی به راننده، رانندهها فیلتر شده و حتی بهتر از قبل مناسبسازی میشوند. راننده هم لازم نیست به دنبال مسافر بگردد و بر اساس موقعیتی که دارد تخصیص مسافر برایش صورت میگیرد. امکان پرداخت غیرنقدی و امنیتی که ایجاد میکند مزیت دیگر است. نه مسافر نیاز به حملونقل پول نقد دارد و نه راننده. کارآفرینی هم یکی از بدیهیترین مزایایی است که این کسبوکارها برای کشور به همراه داشتهاند.
ارزانی مورد دیگر است. در رقابت آزادی که ایجاد شده، تاکسیهای آنلاین تلاش میکنند با حاشیه سود پایینتر و کیفیت بالاتری به مسافر سرویس بدهند. ارزانی نتیجهاش درخواست بیشتر و در نهایت صرفه بیشتر هم برای راننده و هم مسافر است. ضمن اینکه با توجه به کیفیت نسبتاً نامناسبی که سایر شیوههای حملونقل عمومی در کشور دارند این ارزانی دو مزیت محسوب میشود. دولت در سال 97 ادعا کرده است حملونقل عمومی در برنامهریزیهای کلان کشور در اولویت قرار دارد و بودجه 26 میلیاردتومانی به توسعه حملونقل عمومی در کلانشهرها به شهرداری اختصاص داده است که با آن 52 اتوبوس تک کابین نو خریداری شود. این در حالی است که گفته میشود تهران به 6000 اتوبوس نو نیاز دارد و در حال حاضر از 6200 اتوبوس موجود، 3500 دستگاه فرسودهاند. عین این داستان برای مترو هم وجود دارد. با این وصف، یک سرویس حملونقل عمومی که ارزان و راحت باشد، مورد توجه مسافر قرار میگیرد. منطقاً دولت نیز به واسطه وظیفهای که دارد باید قدردان چنین سرویسی باشد که در اختیار جامعه قرار میگیرد.
دیگر مزیتی که هم برای مسافر جذاب است هم میتواند برای دولت جذاب باشد، امکان کنترل و شفافیتی است که به واسطه فناوری اطلاعات شکل میگیرد. مسافر بعد از هر سفر به راننده امتیاز میدهد و رانندگان با امتیازهای کمتر از ناوگان خارج میشوند. کلیه اطلاعات مسیرها، تراکنشها و... ثبت و ضبط میشود و هم خود شرکت میتواند بر عملکرد ناوگانش نظارت کند و هم دولت به راحتی میتواند بر عملکرد کسبوکار نظارت داشته باشد.
در نهایت بد نیست برای پی بردن به ارزش یک کسبوکار در کلیت کشور و در درون خودش نگاهی به یک نمونه خارجی که بلوغ بیشتری دارد هم بیندازیم. اوبر (Uber) معروفترین پلتفورم حملونقل آنلاین در دنیاست و یکی از سریعترین رشد استارتآپی در دنیا را داشته است. یعنی از میان همه استارتآپها در همه صنایع، این استارتآپ مربوط به تاکسیرانی آنلاین سریعترین رشدها را داشته است. به لحاظ ارزشی، در سال 2015 ارزش این شرکت، 68 میلیارد دلار برآورد شده است. یعنی اوبری که در آن زمان شش سال بیشتر نداشت بیش از شرکتهای صدسالهای مانند جنرالموتورز و فورد ارزشمند بوده است. اکنون که در سال 2018 هستیم برآورد میشود که با ورود اوبر به IPO برای عرضه اولیه سهامش، ارزش این شرکت به 120 میلیارد دلار برسد. اوبر به تنهایی دو میلیارد سفر در سال دارد و درآمد ماهانه رانندگانش میانگین 634 دلار است. مهمترین دلایلی که رانندگان، اوبر را انتخاب میکنند درآمد بالاتر و انعطافپذیری زمانی است که برایشان ایجاد میشود. 14 درصد رانندگان اوبر هم زنان هستند. به گفته فوربس یکی از مزایای غیرملموس اوبر، کمک به کل تاکسیرانیهای آنلاین و سایر کسبوکارهای آنلاین در کشورها به واسطه آشنا کردن مردم با ابزارهای آنلاین بوده است.
جمعبندی اینکه شاید در کشور ما فرصت کافی برای رشد کسبوکارهای آنلاین و خصوصاً حملونقل آنلاین که دیرتر هم شروع به کار کرده وجود نداشته باشد اما جامعه به لحاظ ذهنی و موقعیت زمانی که در آن قرار دارد نیاز دارد که این کسبوکارها را در اختیار داشته باشد. دولت هم وظیفه دارد که از پاسخی که برای این نیاز ایجادشده حمایت و به توسعه و رشد هر چه بیشتر آن کمک کند. ضمن اینکه این حمایت شامل حال شاغلانی هم هست که به هر دلیلی دولت از فراهم کردن شغل مناسب برایشان ناتوان بوده و حالا توانستهاند به واسطه کسبوکارهای آنلاین اشتغال داشته باشند. در همین راستا خوب است این روزها که سهمیهبندی بنزین و افزایش قیمت سوخت خودرو مورد بحث قرار گرفته است دولت نگاه مثبتتری به کسبوکارهایی داشته باشد که با حاشیه سود پایینتری به جامعه سرویسدهی میکنند. ضمن اینکه در هیچ جای دیگری دولت نمیتواند برای نظارت بهتر هرگونه اطلاعاتی را که لازم دارد با شفافیت زیاد در اختیار داشته باشد.