لیوان آبی که نیمه پری ندارد
نااطمینانی به زیرساخت بازارها از ناحیه اینترنت چه پیامدهایی دارد؟
در آوریل سال 2013 یک رستوران در شمال ویرجینیا به نام «Serbian Crown» بعد از 40 سال کار کردن مجبور به تعطیل کردن رستوران میشود. این رستوران که غذاهای فرانسوی و روسی سرو میکرد به دلیل اینکه غذاهایش را با گوشتهایی نامعمول درست میکرد شهرت داشت (مثلاً با گوشت خرس زمانی که آزاد بود و بعدها با گوشت کانگورو یا شیر غذایش را درست میکرد) و خیلی از افرادی که اهل ماجراجویی بودند از اقصی نقاط دنیا برای خوردن این غذاها به این رستوران میرفتند. اما چه شد که این رستوران مشهور بعد از 40 سال مجبور شد که تعطیل کند و چه شد که از گوگل شکایت کرد؟
در پاسخ به اینکه در شرایط نااطمینانی به زیرساخت بازارها از ناحیه اینترنت چه بر بازارها میآید بد نیست ابتدا به این فکر کنیم که مگر چقدر رونق بازارها به اینترنت بستگی دارد؟ با یک داستان شروع میکنیم.
در آوریل سال 2013 یک رستوران در شمال ویرجینیا به نام «Serbian Crown» بعد از 40 سال کار کردن مجبور به تعطیل کردن رستوران میشود. این رستوران که غذاهای فرانسوی و روسی سرو میکرد به دلیل اینکه غذاهایش را با گوشتهایی نامعمول درست میکرد شهرت داشت (مثلاً با گوشت خرس زمانی که آزاد بود و بعدها با گوشت کانگورو یا شیر غذایش را درست میکرد) و خیلی از افرادی که اهل ماجراجویی بودند از اقصی نقاط دنیا برای خوردن این غذاها به این رستوران میرفتند. اما چه شد که این رستوران مشهور بعد از 40 سال مجبور شد که تعطیل کند و چه شد که از گوگل شکایت کرد؟
در سال 2012 این رستوران ناگهان با یک کاهش 75 درصد در تعداد مشتریان روبهرو شد، دلیلش هم خیلی ساده بود. گوگل و نقشه گوگل که مشتریان برای پیدا کردن آدرس رستوران از آنها استفاده میکردند ساعت کاری رستوران را اشتباه محاسبه میکرد و در ساعاتی که رستوران باز بود و مشتریان به دنبالش بودند آن را تعطیل نشان میداد! و گویا مدیران رستوران هر چه تلاش کرده بودند نتوانسته بودند صدای خود را به گوگل برسانند تا آنها مشکل را رفع کنند.
بعد از اینکه شکایت این رستوران به دلیل شهرتش رسانهای شد، معلوم شد که گوگل از این دست پروندهها زیاد دارد. این داستان یک نکته دارد و آن این است که حتی بقای یک رستوران 40ساله و مشهور از یک زمانی به بعد به دلیل عادتهایی که در مردم وجود دارد کاملاً به اینترنت و موتور جستوجوی گوگل بستگی دارد.
باز کمی عمقیتر به عادتهای کاربران و مشتریان نگاه کنیم.
تقریباً 95 درصد خریداران نظرات کاربران دیگر را قبل از خرید آنلاین میخوانند (Spiegel Research Center, 2017).
هر روز 12 درصد از کاربران راجع به کسبوکارهای کوچک به صورت آنلاین تحقیق میکنند (BrightLocal, 2017).
بیش از 36 درصد از مشتریان اعتقاد دارند که نظرات گوگل مهمترین شاخص در انتخاب کسبوکار است (Bryan Caplan,2018).
86 درصد از کاربران مکان کسبوکار را روی گوگلمپ نگاه میکنند (BCG, 2017).
82 درصد از کاربران از گوشیهای هوشمند برای استفاده از موتورهای جستوجو جهت پیدا کردن کسبوکار مورد نظر استفاده میکنند (BCG, 2017).
در رابطه با کسبوکارها هم اگر بخواهیم با اعداد و ارقام صحبت کنیم، بد نیست خروجی نظرسنجیای را که در سال 2017 از شرکتکنندگان در کنفرانس CIOArena که هرسال با حضور مدیران ارشد (C-level) شرکتها انجام شده است، ببینیم سوال خیلی ساده است: چقدر کسبوکار شما به اینترنت بستگی دارد؟
8 /50 درصد گفتهاند که برایشان حیاتی است و 19 درصد گفتهاند که اصلاً بدون اینترنت وجود نخواهند داشت و 14 درصد هم گفتهاند که فرآیندهای اصلی کسبوکارشان به اینترنت بستگی دارد. اگر بخواهیم با شاخصهای بیشتری به رفتار کسبوکارها نگاه کنیم هم خروجیهای جالبی وجود دارد:
نزدیک به 56 درصد کسبوکارها از سرویسهای گوگل برای تحلیل وبسایتهای خود استفاده میکنند (w3techs, 2019).
61 درصد از کسبوکارهای کوچک روی مارکتینگ در شبکههای اجتماعی هزینه میکنند (Clutch.co, 2018).
ایمیل، وبسایت و شبکههای اجتماعی قدرتمندترین ابزار تبلیغات و مارکتینگ برای کسبوکارهای کوچک هستند (Clutch.co, 2018).
و احتمالاً مهمترین نکته و شاید دردناکترین آمار اینکه، 93 درصد از هر تجربه آنلاینی که کاربر با کسبوکار دارد با موتورهای جستوجو شروع میشود و 96 درصد از موارد از موتور جستوجوی گوگل استفاده میشود (Clutch.co, 2018).
به نظر میرسد که اینترنت و گوگل هر دو برای بقای کسبوکارها اهمیت دارند.
به گزارش نتبلاکس که یک نهاد جهانی مستقل است و مسوولیت پایش ترافیک جهانی اینترنت و برآورد خسارت ناشی از قطع آن را بر عهده دارد، هزینه هر روز قطعی اینترنت 61.170.648 دلار است که عددی نزدیک به 730 میلیارد تومان میشود. اگر این عدد را ضربدر هفت روز قطعی اینترنت تا زمانی که شرکتها به اینترنت وصل شدند، بکنیم چیزی نزدیک به 420 میلیون دلار که معادل با 5 هزار میلیارد تومان و اگر ضربدر 14 بکنیم (تا زمانی که امیدواریم که همه کشور به اینترنت وصل شوند) چیزی نزدیک به 10 هزار میلیارد تومان برآورد خسارتی است که به واسطه همین قطعی اینترنت به کشور ما وارد شده است.
برآورد خسارت قطعی هفتروزه
در این میان تکلیف کسبوکارهای کوچک که عموماً آنلاین هم هستند مشخص است. جستوجو نشدند، پیدا نشدند، سفارشی نداشتند، اگر سفارشی داشتند امکان پاسخگویی به سفارش برای آنها وجود نداشته، به اندازه نیمی از ماه درآمدی نداشتند. احتمالاً حقوق کارمندانشان (اگر از قبل مشکلی نداشتند) الان با مشکل روبهرو شده و... .
یکی از اپلیکیشنهای اینترنتی که خدمات منزل ارائه میدهد برشی از کنسول تحلیل دادهاش را با عموم مردم به اشتراک گذاشته که بد نیست دیده شود:
اوضاع کسبوکارهای بزرگتر هم بهتر نیست. به هر حال همانطور که گفته شد 93 درصد تجربه آنلاین مشتریان و کاربران با سرچ در گوگل شروع میشود که خب گوگل در دسترس نبود. یعنی اگر کسی میخواست از یک سرویس استفاده کند یا خریدی انجام دهد باید URL سایت را از حفظ میبود تا بتواند وارد سایت شود و اگر همه اینها به خوبی پیش میرفت شاید میتوانست سرویس را دریافت کند و با توجه به اینکه 93 درصد کاربران از قبل عادت داشتند که اسم سایت را جستوجو کنند و URL را حفظ نمیکردند چقدر احتمال داشت که بتوانند خرید موفقی داشته باشند؟
این بود که کسبوکارها مجبور به پرداخت هزینه دیگری شدند که به آنها تحمیل شده بود. به هر کسی که میتوانستند پیامک دادند و URL سایت را یادآوری کردند.
یعنی همان نقش موتور جستوجوی گوگل را برای کاربران و مشتریان بازی کردند. با این حال طی بیانیهای سازمان نظام صنفی رایانهای کشور اعلام کرده که فروش کالا و خدمات از طریق اینترنت با ایجاد محدودیت دسترسی تا ۹۰ درصد کاهش داشته است.
هزینه تحمیلشده به برخی کسبوکارها از این هم فراتر بوده است. برخی شرکتهایی که به شرکتهای خارج از ایران سرویس میدادند مجبور شدهاند برخی از نیروهای خود را به کشورهایی مانند ترکیه بفرستند که از آنجا کارها را دنبال کنند. حتی آنهایی که پول کمتری داشتند از نیروهای خود خواستهاند که
در فرودگاه کار کنند که هزینه هتل را پرداخت نکنند. باز هم از این فراتر برویم، سرمایهگذارانی که قرار بود طی این یکی دو هفته پول به استارتآپها تزریق کنند و پا پس کشیدند. چراکه هر کسی که یک دودوتا چهارتای ساده بلد باشد ریسک سرمایهگذاری روی کسبوکاری را که به اینترنت وابستگی زیاد دارد آن هم در کشور ایران که با اشارهای میتواند اینترنت را از بیخ ببندد، نمیکند.
در مورد بازارهای بالغتر هم قطعی اینترنت یک شوک بزرگ بود. دلار تا بیش از ۱۲۵۰۰ تومان رشد داشت و حتی با اوجگیری موج اعتراضات تا ۱۲۸۰۰ تومان نیز در اواسط هفته بالا رفت. بازار سکه نیز همگام با دلار در حال نوسان بود.
در بازار سهام نیز شوک یکروزه با تشکیل صف فروش در عمده نمادهای معاملاتی وجود داشت که تحلیلی که در این مورد ارائه میشود این است که بازار خودبهخود درست نشده و حمایت همهجانبه حقوقیها بوده که به جمع شدن داستان کمک کرده است. در این بازار شاخص بورس در پایان معاملات آخرین هفته آبانماه با 2097 واحد کاهش، افت 68 /0درصدی داشت. فروش صندوقهای سرمایهگذاری نیز کاهش نزدیک به سه درصد داشتند.
بزرگان بازار بورس هم با افت شاخص مواجه شدند. از ۱۰ صنعتی که در آبان بازدهی منفی را در بورس تهران به ثبت رساندند صنایع بزرگی مانند محصولات شیمیایی افت ۷ /۲درصدی، شاخص صنعت فلزات اساسی افت ۷ /۱درصدی، معدنیها، فرآوردههای نفتی و بانکیها نیز به ترتیب افت ۳ /۳، ۲ /۵ و ۲ /۷درصدی را تجربه کردند.
در این رابطه دبیر کانون نهادهای سرمایهگذاری ایران معتقد است که تنشهای اجتماعی در کوتاهمدت ریسکهای بازار را افزایش میدهد. به ویژه سرمایهگذاران خرد به واسطه ترسی که دارند کمتر وارد معاملات میشوند و روی بازار تاثیر میگذارند و باید ترسید از زمانی که این تنشهای اجتماعی طولانی شوند.
در حال حاضر در بازار بورس همچنان پیشنهاد میشود که سرمایهگذاران غیرحرفهای در معاملات خود رفتار هیجانی نداشته باشند و از معاملات پرریسک پرهیز کنند.
البته بخشی از این نوسانات و هیجانات به خاطر اینترنت است و طبیعتاً بخش بزرگتری از آن به واسطه افزایش ناگهانی قیمت بنزین است که به دلیل همزمانی تفکیک این دو عامل کمی سخت میشود با اینحال از آنجا که با آزادسازی اینترنت معاملات بورس رونق گرفت میتوان گفت که اینترنت نقش کمرنگی نداشته است. مثلاً در تاریخ یکشنبه 3 آذر، در بورس تهران شاخص سهام با رشد ۱۵۲واحدی، به ارتفاع ۳۰۵ هزار و ۷۷۴ واحد رسید.
قطعی اینترنت روی صادرات و واردات کشور هم تاثیر قابل توجهی گذاشته و صادرات را کاملاً با اختلال مواجه کرده است.
رئیس اتاق مشترک ایران و قطر معتقد است که قطعی اینترنت، ضربه سنگینی به صادرات کشور وارد کرده و هم از نظر مالی و هم اعتباری دچار مشکل شده و قابلیت جابهجایی اسناد و ارتباط با دنیا مختل شده است. رئیس کمیسیون کسبوکار اتاق بازرگانی تهران نیز بیان کرده است که گرچه یک بخش از کار را میتوان از طریق تلفن حل و فصل کرد، اما تقریباً تمام کارها حالت متوقف پیدا کرده است.
برای مثال، اگر شما از طرف مقابل کالایی بخواهید یا بخواهید کالایی به مشتری بفروشید، عملاً با قطعی اینترنت امکانپذیر نیست. رئیس سابق اتاق بازرگانی هم معتقد است که با قطعی اینترنت نزدیک به 5 /1 میلیارد دلار خسارت به اقتصاد کشور وارد شده است.
یکی از اعضای هیات نمایندگان اتاق بازرگانی تهران نیز در مصاحبهای گفته است که: «تمامی بنگاههای اقتصادی و کسبوکارهایی که با مشتریانی در خارج از ایران رابطه اقتصادی دارند یا مشتری یک کسبوکار یا محصول در خارج از ایران هستند، چه در حوزه مبادلات مالی که با جریان داشتن تحریم آبباریکه از آن در جریان است، دچار اختلال شدهاند
و چه در حوزه فرستادن و گرفتن اسناد لازم اعم از اسناد مالی، گمرکی و...، همچنین در حوزه پیگیری تجارت در حال انجام نیز از موضوع حملونقل، پیگیری محمولهها، بیمه و موارد دیگری از این دست که با اینترنت ارتباط مستقیمی دارند اختلال ایجاد شده است.»
شرکتهای وارداتی هم در این بین به مشکل برخوردهاند. اختلال در واردات شاید در خیلی از حوزهها در کوتاهمدت رنج و دردی به همراه نداشته باشد اما گزارشهایی که از شرکتهای فعال در حوزه سلامت و بهداشت ارائه میشود نشان میدهد که همین قطعی چندروزه اگر منجر به نرسیدن دارو به بیماری که درد میکشد یا نرسیدن تجهیزات پزشکی شود، چقدر میتواند آسیبزننده باشد.
واقعیت این است: داستان قطعی اینترنت و نااطمینانی به زیرساختهای فناوری اطلاعات برای فعالیت در بازارها، لیوان آبی است که هیچ نیمه پری ندارد. صرفاً هزینه و بیاعتباری و بیکاری و اذیت مردم و بازگشت به عقب است. حتی آن کسبوکارهایی که در رسانههای کشور میگویند که هیچ تاثیر منفیای از قطعی اینترنت ندارند، احتمالاً به این دلیل نیست که دولت تلاش کرده تا آسیب جدی نبینند؟ آیا به این دلیل قطعی اینترنت برایشان خوب نبوده است که رقبای خارجی که سرویسهای بهتری میدادند از راه به در شدهاند و مردم مجبور به استفاده از سرویسهای ضعیف آنها بودهاند؟
اصلاً تحلیل کسانی که کشورشان در یک هفته پنجهزار میلیارد تومان خسارت میبیند و توجه چندانی به این موضوع نمیکنند، چقدر اهمیت دارد؟