جرمی کوربین رهبر حزب کارگر بریتانیا شد
بازگشت کارگر به کارگرها
جرمی کوربین، از اعضای جناح چپ حزب کارگر بریتانیا، ۱۲ سپتامبر ۲۰۱۵، به رهبری این حزب رسید.
جرمی کوربین، از اعضای جناح چپ حزب کارگر بریتانیا، 12 سپتامبر 2015، به رهبری این حزب رسید. او بیش از ۵۹ درصد آرای اعضا و هواداران حزب کارگر را به دست آورد. او در اولین اقدام عمومی خود به عنوان رهبر حزب کارگر پس از جلسه حزب به راهپیمایی حمایت از پناهجویان رفت. او از سیاستهای جنگطلبانه و نابرابری اقتصادی در جهان انتقاد کرد و گفت پیام حزب کارگر باید این باشد: «ما یک جهان هستیم.» او گفت فقر و نابرابری مشکلاتی اجتنابناپذیر نیستند، بلکه میتوان اوضاع را تغییر داد، و اوضاع تغییر خواهد کرد. مواضع چپگرایانه و سوسیالیستی کوربین در طول رقابت برای رهبری حزب توجه بسیاری را جلب کرد. از سویی، عدهای به واسطه این مواضع جذب حزب کارگر شدند اما از سوی دیگر، برخی هشدار دادند که چنین مواضع به شدت انتقادی باعث میشود که حزب کارگر نتواند در انتخابات رایدهندگان میانهرو و محافظهکارتر را جذب کند.
کوربین خواهان ملیکردن راهآهن، نظارت بیشتر بر بانکها و موسسات مالی و تعطیلی برنامه تسلیحات هستهای بریتانیاست. او همچنین وعده داده است که با رسیدن به رهبری حزب کارگر به خاطر جنگ عراق در دوران تونی بلر عذرخواهی میکند. جرمی کوربین در حالی به رهبری حزب کارگر رسیده است که در میان ردههای بالای حزب حمایت زیادی نداشت و تنها در دقایق پایانی توانست حمایت نمایندگان لازم را برای نامزد شدن جلب کند. محور اصلی بحثها در انتخابات رهبری حزب این بود که آیا شکست حزب کارگر در انتخابات پارلمانی به خاطر این بوده که اد میلیبند، رهبر سابق حزب، سیاستهایی بیش از حد چپگرایانه را در پیش گرفت، یا این بود که حزب کارگر در واقع موضع روشنی در برابر سیاستهای محافظهکاران و لیبرالها نداشت. جرمی کوربین به صراحت علیه سیاستهای حزب کارگر در سالهای اخیر، به ویژه سیاستهای این حزب در دوران تونی بلر موضع گرفت و این موضعگیری با استقبال گستردهای در میان هواداران حزب کارگر روبهرو شد. دهها هزار نفر عضو جدید به این حزب پیوستند که تصور میشود بسیاری از آنها هوادار جرمی کوربین بوده باشند.
رهبری کوربین یکی از جدلهای قدیمی حزب کارگر را بیدار کرده است. حزب کارگر انگلیس یک متن قانون اساسی مانند دارد که در سال 1918 به تایید حزب رسیده است. مشهورترین ماده این متن «ماده چهار» است که از دهه 50 میلادی به این سو همواره محل نزاع بوده است. در متن این ماده آمده است: «تضمین ثمرات کامل صنایعِ کارگران یدی و فکری برای خود آنها، و تضمین منصفانهترین توزیع این ثمرات، که بر مبنای مالکیت اشتراکیِ ابزارهای تولید، توزیع و مبادله، و در بهترین سیستم دسترسیپذیرِ اداره و کنترل مردمیِ هریک از صنایع یا خدمات ممکن میشود.» تونی بلر -که مارگارت تاچر زمانی او را «بزرگترین دستاورد» خود دانسته بود- هنگامیکه این ماده را مانعی در راه رویکردهای اقتصادی جدید حزب دید، به طرز معناداری آن را تغییر داد: «حزب کارگر یک حزب سوسیالیستی دموکراتیک است. این حزب باور دارد که با تقویت کوشش مشترکمان، به چیزی بیش از آنچه انفرادی به دست میآوریم، میرسیم، برای اینکه برای هریک از ما ابزارهای تحقق پتانسیلهای راستین خود، و نیز جامعهای را بسازیم که در آن قدرت، ثروت و فرصت در دستان اندکشماران نیست؛ جایی که حقوقمان بازتاب وظایفی است که بر
دوش داریم و جایی که در آن آزادانه کنار هم، درون روح همبستگی، رواداری و احترام زندگی میکنیم.» در دهه 50 میلادی هم تلاشهایی برای تغییر این ماده صورت گرفته بود، اما با شکستی سنگین روبهرو شد. اما بلر موفقیت خود را در تغییر این ماده مدیون جهان پساشوروی بود؛ جهانی تکقطبی که سیاستمداران آن همه از مرگ سوسیالیسم سخن میگفتند. کوربین در مصاحبهای مدعی شده که میخواهد این اصل را به اساسنامه حزب برگرداند. با این حال، باید دید نزاع بر سر ایدئولوژی حزب به کجا میانجامد. آیا در نهایت بلریها پیروز خواهند شد، یا سوسیالیستها؟
دیدگاه تان را بنویسید