آیا چین سرمایههای خود را به خاورمیانه خواهد آورد؟
استراتژی چین در خاورمیانه
در روز نوزدهم دسامبر ۲۰۱۵، شی جینپینگ رئیسجمهور چین از عربستان سعودی دیدار کرد، ملاقاتی که قبل از دیدار وی با همتایان مصری و ایرانی خود به عنوان بخشی از سفر مهم او به این منطقه، به منظور تقویت حضور چین در خاورمیانه رخ داد. حفاظت از دسترسی حیاتی چین به نفت خلیج فارس و حفظ وضع موجود در منطقهای که عمیقاً تحت تاثیر آشفتگیهای
در روز نوزدهم دسامبر 2015، شی جینپینگ رئیسجمهور چین از عربستان سعودی دیدار کرد، ملاقاتی که قبل از دیدار وی با همتایان مصری و ایرانی خود به عنوان بخشی از سفر مهم او به این منطقه، به منظور تقویت حضور چین در خاورمیانه رخ داد. حفاظت از دسترسی حیاتی چین به نفت خلیج فارس و حفظ وضع موجود در منطقهای که عمیقاً تحت تاثیر آشفتگیهای سیاسی است، یکی از مهمترین چالشهای آشکار برای پکن در ادامه سال 2016 خواهد بود.
عدم ثبات در منطقه که توسط حرکتهای سیاسی عمیقی نظیر ظهور داعش و ایجاد تنش میان دو شریک تجاری مهم چین در خاورمیانه (ایران و عربستان)، ایجاد شده به راحتی میتواند دسترسی انرژی پکن را به خطر بیندازد. علایق تجاری چین در منطقه بسیار زیاد است و یکی از دلایل ملاقات چین از این کشورها امنیت بخشیدن به همکاری استراتژیک این کشور با شرکای مهم خود نظیر عربستان و ایران بوده است.
چین در حال تجربه تقاضای عظیمی برای نفت است که انتظار میرود در سال جاری و با رشد احتمالی اقتصاد این کشور، این تقاضا بیشتر از حال حاضر شود. تقاضای چین برای سوختهای فسیلی در سالهای اخیر به شدت افزایش یافته و این کشور را از یک صادرکننده خالص نفت به دومین مصرفکننده بزرگ دنیا در سال 2009 تبدیل کرده است. میزان واردات نفت خام چین در سال 2015 با رسیدن به 49 /29 میلیون تن، از واردات نفت سالانه آمریکا نیز فراتر رفته است.
به خاطر این دلایل، امنیت انرژی به عنوان مهمترین نگرانی حزب کمونیست چین (CCP) باقی مانده است و دیدارهای شی از کشورهای خاورمیانه نشانگر تلاش آشکار این کشور برای اطمینان بخشیدن مجدد شرکای تجاری پکن در مورد تعهدات استراتژیک چین در منطقه خواهد بود.
رئیسجمهور شی جینپینگ در سال 2016 نیز در راستای اهداف بلندپروازانه چین، به دنبال گسترش روابط خود در خاورمیانه خواهد بود. اهدافی که نهتنها شامل ایجاد شبکه زیرساختی گسترده به منظور تسهیل معاملات خواهد شد بلکه ایجاد خطوط لوله نفت و گاز به منظور دور زدن تنگه مالاکا (پاشنه آشیل پادشاهی خاورمیانه) از دیگر اهداف چین خواهد بود. تحت این پروژه بلندپروازانه، چین یک استراتژی جدید را با رویکردی جدید و پویاتر در خاورمیانه به عنوان ستون اصلی استراتژی امنیت انرژی چین کلید خواهد زد. شرکتهای چینی حضوری تلفیقی در ایران داشته و نقش محوری در گسترش سطح زیرساختی مورد نیاز برای یکپارچهسازی راهبردی خط عرضه انرژی تهران به پکن ایفا میکنند. پروژهای که در حال حاضر با ایجاد کریدور اقتصادی چین-پاکستان افتتاح شده است.
خاورمیانه به مرکز تحولات اخیر تبدیل شده است، تغییرات استراتژیک جهانی، سقوط و از همپاشیدگی سوریه، گسترش داعش در منطقه و ورود روسیه برای حفاظت از منافع استراتژیک و حیاتی خود در مقابل هزینههای واشنگتن، باعث تحولات ژئوپولتیک جالبی در منطقه شده است.
علاوه بر این، بیمیلی واشنگتن برای مداخله بیشتر در بحران سوریه پس از ایجاد منجلابی در جنگهای افغانستان و عراق، فاز جدیدی را نشان میدهد که در آن قدرتهای بزرگ و همچنین بازیگران جدید، سطح تعهدات و دخالت خود را در بحران سوریه تنظیم کردهاند.
بیثباتیهای سیاسی در کشورهای حوزه خلیج فارس، که مسوول عرضه نفتی نیمی از تقاضای داخلی چین خواهد بود، منبع ثابت نگرانی پکن بوده است. ناظران چینی همگی بر این عقیدهاند که به منظور دستیابی به وضعیتی با قدرت بیشتر، چین نیاز خواهد داشت تا حضور خود را در مناطق استراتژیک جهان، نظیر خاورمیانه (جایی که دارایی بزرگی برای چین محسوب شده و نقش محوری در استراتژی امنیت انرژی پکن دارد) استحکام بخشد.
از گذشته تاکنون، چین به سیاست سنتی عدم دخالت خود وابسته بود که بر اساس پنج اصل همزیستی صلحآمیز در عصر مائو توسعه یافته بود. هرچند اخیراً رهبری حزب کمونیست چین استفاده بیشتری از سیاست خارجی مثبت کرده که همترازی با نگرش سیاستهای صلحجویانه چین دارد، که این موضوع باعث شده پکن نقش جدیدی را به عنوان یک قدرت مسوول ایفا کند.
از زمان آغاز به کار شی در نوامبر 2012، گفتمان جوانسازی مجدد چین به دکترین رسمی حزب کمونیست چین تبدیل شده است. این نگرش سیاسی جدید بر اساس این ایده شکل گرفته است که چین سردمدار رفاه و توسعه در کشورهای منطقه بوده است. این نگرش به شدت توسط رهبری جدید حمایت شده و نشاندهنده یک تغییر مشخص در سیاست خارجی سنتی و منسوخ چین بوده که تحت تاثیر جنگ سرد ایجاد شده بود.
در حالی که چین در حال تجربه کردن تغییر مشخصی در استراتژی سیاست خارجی خود است، چگونگی مداخله پکن در آشفتگیهای سیاسی مناطقی که چین در آنها منافع ویژهای دارد (نظیر خاورمیانه) به بحث اصلی حزب کمونیست چین تبدیل شده است.
معمای شی
با توجه به نقش رو به رشد چین در منطقه، به نظر میرسد که در سال جاری پکن آماده سرمایهگذاری روی روابط طولانیمدت با عرضهکنندگان نفتی نظیر عربستان و ایران خواهد بود. کشورهایی که شرکای ارزشمندی برای توسعه بیشتر شبکه زیرساختی تجاری چین خواهند بود.
ملاقات میان روحانی و شی فرصتهای مهمی را در اختیار پکن قرار خواهد داد، به ویژه بعد از اجرایی شدن برجام که بازارهای ایران بعد از نزدیک به سه دهه تحریم اقتصادی به روی سرمایهگذاران خارجی مهم مجدداً بازگشایی خواهد شد. همکاری استراتژیک طولانیمدت چین با ایران، پکن را برای انعقاد پروژههای جدید با تهران مطمئن کرده و به رساندن ظرفیت تولید نفت خام ایران به سطوح قبل از تحریمها و سرعت بخشیدن به ترمیم زیرساختهای راه ابریشم به منظور اتصال آسیا به اروپا کمک خواهد کرد.
علاوه بر این، چین از تهران برای موفقیت در عضویت کامل در سازمان همکاری شانگهای (SCO) حمایت خواهد کرد، موضوعی که به عنوان گام اصلی تاسیس و توسعه یک چارچوب راهبردی جامع به منظور جلوگیری تاثیر واشنگتن در آسیای مرکزی محسوب میشود.
با وجود اینکه استراتژی امنیت انرژی چین به شدت به ثبات سیاسی در خاورمیانه وابسته است، پکن در سال جاری نیز نسبت به بر عهده گرفتن نقش رهبری در حل اختلاقات منطقهای بیتفاوت خواهد بود. حکومت چین به شدت نگران این موضوع است که حضور پررنگتر این کشور در خاورمیانه باعث شود تا تهدیدهای تروریستی درون مرزهای این کشور افزایش پیدا کند.
گسترش سازمانهای تروریستی وابسته به داعش در شینژیانگ، منطقهای با اهمیت استراتژیک برای عرضه انرژی چین، عمیقاً تحت تاثیر حضور گروههای جداییطلب درگیر در این منطقه قرار گرفته است. افزایش فعالیتهای تروریستی خواهد توانست تا استراتژی تحکیم قدرت شی جین پینگ را به مخاطره بیندازد، و این در حالی است که نوزدهمین کنگره حزب ملی CCP در سال 2017 برگزار خواهد شد.
بهطور کلی، رویکرد متعادل چین نسبت به مسائل خاورمیانه نشاندهنده اشتیاق چین به دنبال کردن مسیر بسیار محتاطانه خود بر مبنای گسترش روابط استراتژیک و اقتصادی با ایران و عربستان به منظور رسیدن به اهداف بلندپروازانه خود در سال 2016 خواهد بود. انتظار میرود در ادامه سال، پکن به جای حفظ رویکرد بیطرفانه خود نسبت به امنیت جهان به عنوان ویژگی مشهود سیاست خارجی این کشور از سالهای گذشته تاکنون، به اثبات تواناییهای خود به جوامع بینالمللی در مورد قدرتنمایی خارج از مرزهای این کشور روی آورد.
دیدگاه تان را بنویسید