تجارت ترکیه با ایران چگونه خواهد بود؟
در قلمرو همسایه قدیمی
همگام با گشوده شدن درهای تجارت ایران، به دنبال برداشتن تحریمهای بینالمللی، ترکیه برای حفظ بهرهمندی از بازار جذاب کشور همسایه خود در رقابت با اروپا خواهد بود.
همگام با گشوده شدن درهای تجارت ایران، به دنبال برداشتن تحریمهای بینالمللی، ترکیه برای حفظ بهرهمندی از بازار جذاب کشور همسایه خود در رقابت با اروپا خواهد بود.
ایران همواره ترکیه را ترجیح داده است اما در حال ورود به دورهای است که جایگزینهای قابل توجهی برای سنجش و مقایسه دارد. از جولای 2015 به این طرف بسیاری از کشورهای اروپایی، علاوه بر چین و ژاپن همراه با هیاتهای بزرگ نمایندگی به ایران رفتهاند و این بازدیدها همراه با هیاتهای نمایندگی سیاسی انجام پذیرفته است.
در یک مرور اولیه میتوان گفت دو کشور ایران و ترکیه دارای ساختار اقتصادی قوی هستند و شبکه قابل اعتنایی از روابط سیاسی-اجتماعی بین دو کشور با ارزشها، فرهنگ، عادات مصرفی مشترک و ترکیب جمعیتی مشابه وجود دارد به علاوه حتی پس از انقلاب اسلامی، ایران همواره نگاهی به غرب داشته است. به هر حال ایران نرمهای اقتصادی اروپایی داشته و به عنوان مثال ساختار صنعتیاش از اروپا گرفته شده است. به همین دلیل میتوان گفت ایران ترکیه را علاوه بر لجستیک، از لحاظ همکاری و سرمایهگذاری مشترک مهم میبیند. وقتی از قرابت فرهنگی سخن میگوییم، مقصود تنها استان آذربایجان ایران نیست، بلکه المانهای رسانهای، فرهنگی و قومی به گونهای است که ایران جزو معدود کشورهایی است که در آن زبان ترکی به عنوان مشکل دیده نمیشود. ترکیه یکی از کشورهایی بود که در دوران تحریمهای ایران عملکرد بسیار خوبی در این کشور داشت و نزدیک به 200 شرکت ترکیهای در بخشهای مختلف در این بازه زمانی سرمایهگذاری کردند.
ممکن است پرسیده شود آیا روابط اقتصادی بین دو کشور، از تنشهای سیاسی بر سر عدم توافق در مساله سوریه، متاثر نخواهد شد؟ پاسخ این است که تا به امروز روابط اقتصادی تاثیری نپذیرفته است اما باید واقعبینانه نگریست: اگرچه مناسبات برادرانهای برقرار است اما، روابط اقتصادی در خاورمیانه ممکن است به سرعت از سیاست تاثیر پذیرد. اقتصاد قوانین خودش را دارد، گرچه ایران همواره ترکیه را ترجیح داده است اما همانگونه که پیشتر اشاره شد پس از رفع تحریمها گزینههای متنوعی از شرق دور گرفته تا اروپا که حمایتهای سیاسی کشورهایشان را دارند، در مقابل دولت ایران قرار گرفته است و ایران به عنوان کشوری با اقتصاد متمرکز، ساختار اقتصادیاش به سرعت از تصمیمات دولت تاثیر خواهد پذیرفت.
ترکیه در همه بخشها فعال است و در برخی از آنها به نسبت برتری دارد: قسمت عمدهای از صادرات ترکیه به ایران تولیدات صنعتی است که ادامه خواهد یافت، به غیر از ماشینآلات صنعتی در خصوص بخش ساختمان نمیتوان بسیار خوشبین بود زیرا ایران خود در زیرساختهای عمرانی پیشرفته است با وجود این در موضوع مواد خام ساخت و ساز ساختمانی پتانسیلهایی وجود دارد. در بخش اسکان و هتلداری با توجه به اینکه از سال 1980 به این سو تعداد کمی هتل در ایران ساخته شده است، قاعدتاً تحرک وجود خواهد داشت البته نهتنها در ساخت و ساز بلکه در بخشهای مدیریت و مبلمان نیز جای کار خواهد بود. چنین وضعیتی در مورد بیمارستانها و مراکز خرید نیز برقرار است و ترکیه با تکیه بر تجاربی که تاکنون در مدیریت اینگونه بخشها اندوخته است، میتواند پتانسیل بزرگی داشته باشد. در مورد بنادر و فرودگاهها نیز چنین گزارههایی صادق است اگر چه تجربه پیشین TAV در گذشته چندان خوشایند نبوده است (شرکت مذکور طرحی برای سرمایهگذاری در فرودگاهی در پایتخت ایران داشت که با مداخله مجلس این کشور متوقف شد).
به علاوه، نقل و انتقال محصولات از ایران و به این کشور و همچنین خطوط لوله نفت و گاز بخشی فعال برای سرمایهگذاری در دوره پیش رو خواهد بود. ایران سه شرکت ملی در حوزه نفت و گاز دارد که یکی از آنها (شرکت ملی پتروشیمی) چندین تاسیسات و پالایشگاه نیازمند تجهیز و بهروزرسانی در اختیار دارد.
اما واقعیات دیگری در مورد ایران باید مد نظر گرفته شود. ایران کشوری خودکفا از لحاظ اقتصادی است و به دنبال این است که هرچه نیاز دارد در داخل تولید کند، بنابراین دیوارهای بلندی در مقابل تجارت با این کشور کشیده شده است. ایران عضو سازمان تجارت جهانی نیست و به همین دلیل دشواریهای خاصی از لحاظ رعایت نرمهای قانونی بینالمللی موجود است.
در قبال ترکیه میتوان مدعی شد، ایران خواستار همکاری است همانطور که با شرکای اروپایی خود نیز چنین راهبردی در پیش دارد. با این تفاوت که رقبای اروپایی ما دارای برتری مالی هستند و به همین دلیل صادرات و فناوریهای ترکیهای برای حفظ توان رقابت نیازمند حمایت مالی خواهند بود. ایران همچنان به ترکیه برای بهروزرسانی فناوریهایش متمایل خواهد بود به شرطی که شرکتهای ترکیهای با رویکردی استراتژیک وارد عرصه شوند. منظور از این استراتژی را میتوان با توجه به واقعیات ایران اینگونه بیان کرد که رهبران اقتصادی باید رویکرد خود را در یک ساختار سالم و قوی بنیان نهند. ایران کشوری است که تحت تسلط بنیادها و مراکز و شرکتهای دولتی بسیاری است. دولتها و رهبران اقتصادی باید با طراحی استراتژیک در پی معامله باشند، همانگونه که شرکتهای اروپایی با همراهی با نخستوزیران، وزرا و هیاتهای عالی کشورهایشان به دنبال سرمایهگذاری در ایران هستند. با این تفاسیر آنها رقبای جدی ما در ایران خواهند بود اگرچه هنوز اعتقاد دارم شرکتهای ترکیهای به دلیل روابط ریشهدار و توان تطابق با ساختار و شرایط سنتی بازرگانی در ایران از پتانسیل بالایی برخوردار
هستند. ما ساختارهای سنتی مانند شرایط تجارت، شاخصههای رفتاری مردم و... را به خوبی میشناسیم و آگاهی خوبی در طول سالیان از آن به دست آوردهایم. اما از یاد نبریم که قسمت قابل توجهی از ایرانیان که مجهز، مستعد و دارای توان سرمایهگذاری قابل توجهی هستند در فضای جدید به این کشور بازخواهند گشت و این فضا را دگرگون خواهند کرد.
اگر چه ترکیه هر هفته هیاتهای تجاری و اقتصادی را عازم ایران میکند اما به هر حال شرایط داخلی ترکیه و برگزاری دو انتخابات در ترکیه کمی ما را در زمینه تحکیم روابط، با تاخیر مواجه میکند که باید هرچه سریعتر در این زمینه اقدام کرد. این اقدامات نیازمند بسترهای مناسب سیاسی است که در این مورد از مساله سوریه نمیتوان چشم پوشید. اگرچه معتقدم این مساله تاثیر جدی روی روابط اقتصادی نخواهد داشت و ایران، برخلاف دیگر کشورهای خاورمیانه، چندان متمایل به واکنش سریع نیست اما به هر حال ممکن است آنها نیز در شرایطی، ارزیابیهای صریحی داشته باشند.
در کلیت بعد سیاسی میتوان مدعی شد پس از روی کار آمدن رئیسجمهور روحانی، نگرش مثبتتری نسبت به غرب در فضای سیاسی ایران احساس میشود. اگرچه به دلیل سقوط قیمت نفت و گاز این کشور در شرایط نسبتاً دشوار اقتصادی قرار دارد اما ایران خیلی زود خواهد توانست بر این دشواریهای موقت فائق آمده و فعالیت جدی اقتصادی را از سر گیرد. البته شرط مهم و تعیینکننده در گذار به این مرحله کسب قسمت قابل قبولی از کرسیهای مجلس در انتخابات ماه فوریه خواهد بود.
ما و ایرانیان همسایگانی بسیار نزدیک و در عین حال بسیار دور هستیم. گرچه نگرشی منفی در عام نسبت به این کشور وجود دارد اما ایران بسیار ثروتمند با فرهنگ، تاریخ و طبیعت خاص خود است. حیات فرهنگی آن با کنسرتها، نمایشگاهها و گالریها بسیار پویا و از طرفی دارای دیگر زیرساختهای آموزشی بسیار قوی، حتی قویتر از ترکیه است.
از دیدگاه منافع ترکیه و در کوتاهمدت از برآیند آنچه گفته شد میتوان نتیجه گرفت در جامعه تجاری ترکیه علاقه بسیاری به ایران وجود دارد. اما مهمترین چالش در این راه فراهم کردن فاینانس خواهد بود. هرچند در کل هماهنگ کردن تلاشهای بخشهای سیاسی و عمومی از اهمیت بسیار برخوردار است تا در کوتاهمدت نقشه مسیر آماده شود.
دیدگاه تان را بنویسید