سرنوشت تقابل ایران و عربستان به کجا خواهد انجامید؟
جنگ سرد خاورمیانه
تنش در روابط دیپلماتیک میان ایران و عربستان و به موجب آن قطع این روابط، نقطه عطف خطرناکی در مسائل سیاسی خاورمیانه بوده است، منطقهای که در حال حاضر به شدت ناپایدار و جنگزده بوده است.
تنش در روابط دیپلماتیک میان ایران و عربستان و به موجب آن قطع این روابط، نقطه عطف خطرناکی در مسائل سیاسی خاورمیانه بوده است، منطقهای که در حال حاضر به شدت ناپایدار و جنگزده بوده است. مشکلی که عواقب آن در ادامه سال جاری گریبانگیر این دو کشور و حتی کل منطقه خواهد شد. اعدام شیخ نمر باقر النمر از سوی دولت عربستان سعودی که یک روحانی مخالف با سلطنت آلسعود بود، آتش این اختلاف را شعلهور کرد. اما اثرات قطع روابط میان این دو رقیب استراتژیک به سراسر خاورمیانه کشیده شده است.
تنش میان دو کشور از چندین دهه قبل وجود داشته است، اما پس از انقلاب اسلامی ایران در سال 1357 این موضوع بیش از پیش آشکار شد. مقامات جمهوری اسلامی ایران، در سخنرانیها از سرزنش خاندان سلطنتی سعودی خودداری نکردند، و به سرعت ایران در جهان به عنوان «قهرمان مظلومان» در برابر «نیروهای استکبار» معرفی شد. منظور آنها از استکبار جهانی، آمریکا و متحدان او در منطقه یعنی عربستان و اسرائیل بود.
با وجود این، در حالی که رقابت و عداوت رنگ و روی ایدئولوژیک به خود گرفته است، در راس تمامی این مشکلات و اختلافات منافع منطقهای نهفته است. به دلیل نگرش سیاسی ایران، جهان عرب در راستای منافع دشمنان ایران خدمت میکند، این موضوع باعث شده تا کشورهای عربی ایران را به عنوان کشوری تلقی کنند که از هر فرصتی برای گسترش نفوذ و تاثیر خود در منطقه استفاده کند. عربستان مدعی است که بازیگران غیردولتی ایران از تظاهرات مردمی شیعیان در مکه، نیروهای حزبالله در لبنان به منظور نبرد با اسرائیل حمایت کرده و اخیراً نیز در برابر گروههای شورشی مورد حمایت عربستان در سوریه مبارزه میکنند.
تا آغاز قرن جاری، پاسخ عربستان سعودی در برابر قدرتنمایی ایران در منطقه سست و بیتاثیر بوده است: آلسعود به دنبال ایجاد مشروعیت خود از طریق اجرای دقیق مسائل دینی در داخل کشور و حمایت از آزادی مسلمانان در خارج از کشور به ویژه در افغانستان و بوسنی بوده است. ولی در دهههای اخیر، جنگ سرد میان دو قدرت منطقه (ایران و عربستان) در حال گرمتر شدن است.
بعد از حمله آمریکا به عراق در سال 2003، که منجر به تشکیل دولت شیعه در بغداد شد، حاکمان عربستان سعودی خطر گسترش نفوذ ایران در خاورمیانه را احساس کردند. در سال 2006، نیروهای حزبالله در نبرد 88 روزه با اسرائیل به شدت مقاومت کرده و پیروز شدند. سپس در سال 2014، معترضان حوثی یمن (که بنا بر اظهارات مقامات عربستان مورد حمایت ایران هستند) پایتخت یمن را به تصرف خود درآوردند. در کاخ سلطنتی ریاض، چشمانداز قیام مورد حمایت ایران در بحرین -یا در خود عربستان سعودی- باعث شده نگرانی آنها در مورد قدرتنمایی ایران در منطقه بیشتر شود.
در سال 2015 اوضاع به شکل دیگری پیش رفت؛ زمانی که ایالات متحده و پنج عضو دائمی شورای امنیت سازمان ملل (به علاوه آلمان) با ایران به توافق هستهای دست پیدا کردند، موافقت شد تا تحریمهای اقتصادی علیه این کشور برداشته شود و ایران اجازه پیدا کرد تاثیر خود بر منطقه را مجدداً به دست آورد. با توجه به عملیات نیروهای متحد و مورد حمایت ایران در سوریه، عراق، لبنان و یمن، رهبران عربستان سعودی احساس میکنند که به شدت مورد محاصره قرار گرفتهاند. از زمان پادشاهی سلمان بن عبدالعزیز آلسعود در ژانویه 2015، هدف اصلی استراتژیک پادشاهی عربستان کم کردن تاثیر ایران در منطقه (با کمک آمریکا یا بدون کمک آن) بوده است. از سوی دیگر با توجه به تاثیرگذاری بالای عربستانیها بر بانکهای جهانی و سرمایهگذاران خارجی، و باز شدن بازارهای جهانی به سوی ایران پس از لغو تحریمها، این موضوع میتواند تهدیدی برای حرکت رو به جلو و کمکهای مالی نهادهای کسبوکار برای سرمایهگذاری در ایران باشد.
در سال جاری نیز میدانهای رقابت اصلی جمهوری اسلامی ایران و عربستان، دو کشور سوریه و یمن خواهد بود. در سوریه، عربستان سعودی خود را به عنوان یکی از مخالفان اصلی بشار اسد (یکی از متحدان اصلی ایران) مطرح کرده و درصدد خارج کردن او از قدرت است، این کشور همچنین به منظور متحد کردن گروههای مخالف سازماندهینشده تلاش میکند. با وجود این در سوریه، جمهوری اسلامی با کمک روسیه همچنان از بشار اسد حمایت خواهد کرد.
پیشنهاد توافق برای تقسیم قدرت میتواند اسد را با یکی از متحدانش جایگزین کند و یک مشتری طولانیمدت عربستان سعودی را به عنوان نخستوزیر انتخاب کند. ولی در حالی که عربستان به قبول این توافق مشتاق است، پس از عدم حمایت حزبالله از این دو نامزد، ایران نیز از قبول این توافق سر باز زده است. جنگ در حال وارد شدن به منجلابی عمیق است و این جنگ احتمالاً در سال جاری پیچیدهتر شود. این در حالی است که با توجه به اینکه هیچکدام از دو طرف دعوا قادر نخواهند بود به نشانه تسلیم دستهای خود را بالا ببرند، خشونت در منطقه همچنان ادامه خواهد داشت. تلاشهای اخیر ایالات متحده در برقراری قرارداد صلح در لبنان، این امید را در دلها زنده کرده که چنین رویدادی در سوریه نیز امکانپذیر خواهد بود، اما با توجه به عدم اعتماد میان ایران و عربستان، احتمال صلح در سوریه نیز بسیار کمتر خواهد شد.
در یمن، عربستان سعودی و متحدان اهل سنت این کشور یک کمپین نظامی در ماه مارس 2015 به راه انداختند که به سرعت در بنبست دیگری گرفتار شد. مبارزان حوثی و نیروهای وفادار به رئیسجمهور سابق علی عبدالله صالح به مبارزه با نیروهای نظامی یمن جنوبی که تحت حمایت عربستان، نیروی هوایی امارات و نیروهای ویژه هستند، مشغول شدند و این جدال در سال جاری نیز ادامه خواهد داشت. مذاکرات برای حل این تعارض با مشکل مواجه شده و ازهمپاشیده شد. در غیاب یک تهاجم همهجانبه (که به دلیل پتانسیل تلفات در مقیاس بزرگ، بعید به نظر میرسد) جنگ در یمن احتمالاً مدت زمان زیادی به طول خواهد انجامید.
اعدام شیخ نمر باقر النمر بخشی از سرکوب گستردهتر مخالفان داخلی از سوی عربستان سعودی بوده است. شیخ نمر یکی از 47نفری بوده که به اتهام ارتکاب اعمال تروریستی یا حمایت از تروریسم در عربستان اعدام شدند، تمامی این 47 نفر به جز چهار تن از آنها نظامیان سنی بوده که متهم به حمایت از القاعده بودهاند. عکسالعمل ایران و حمایتکنندگانش (اعتراضات علیه رژیم آلسعود نهتنها در تهران که سفیر عربستان از ایران اخراج شد، بلکه در عراق و بحرین نیز معترضان به خیابانها ریختند) نشاندهنده عمق اختلاف میان ایران و عربستان بوده است. حوادثی که منجر به قطع روابط دیپلماتیک میان این دو کشور شده و در آینده نیز این موضوع مشکلات بسیاری را برای دو کشور و مردمان آنها در جوامع بینالمللی و در عرصههای مختلف به همراه خواهد داشت.
در کوتاهمدت، پاسخ ایران باعث سودمندی حکام عربستانی خواهد شد، عملی که موجب صفآرایی نیروهای تندرو در داخل و خارج کشور برای خاموش کردن مخالفان افراطی خود خواهد شد. ولی بدون وجود برخی مداخلههای خارجی برای کشاندن این دو کشور پشت میز مذاکره، رقابت عربستان و ایران، تمامی تلاشها را برای ایجاد ثبات در خاورمیانه از بین خواهد برد و موجب افزایش و گسترش تنش در منطقه شده و جو بد حاکم بر منطقه را خرابتر میکند. با تمام این تفاسیر، بعید به نظر میرسد که جنگ سرد ایجادشده میان این دو قدرت خاورمیانه، تبدیل به جنگ نظامی شود.
دیدگاه تان را بنویسید