آیا کشورهای عربی با توافق هستهای ایران کنار خواهند آمد؟
جهان عرب و توافق هستهای
پس از ایجاد روابط حسنه میان ایران و غرب که منجر به توافق هستهای شد، بسیاری از اعراب این احساس را داشتند که این توافق، به جای اینکه ایران را خلع سلاح کند، این کشور را به داشتن سلاح هستهای نزدیکتر خواهد کرد.
پس از ایجاد روابط حسنه میان ایران و غرب که منجر به توافق هستهای شد، بسیاری از اعراب این احساس را داشتند که این توافق، به جای اینکه ایران را خلع سلاح کند، این کشور را به داشتن سلاح هستهای نزدیکتر خواهد کرد. این توافق شاید یک نظارت دقیق روی تاسیسات هستهای ایران اعمال کرده و اقدامات دیگری نظیر بازرسی رآکتورهای هستهای، سانتریفیوژها و غنیسازی اورانیوم را نیز دربر خواهد داشت.
با وجود این، دیگر قدرتهای منطقه نظیر عربستان سعودی بر این عقیدهاند که این توافق باعث اجتناب ایران از توسعه و دسترسی به برنامه نظامی هستهای خود نخواهد شد و تنها از فعالیت آشکار این کشور برای مدتی جلوگیری خواهد کرد.
دولتهای منطقهای از ایران هستهای نمیترسند. آنها گمان میکنند که توافق هستهای نتیجه تلاش طولانیمدت ایران بوده است و چنین رویکردی ایران را برای دستیابی به انرژی هستهای به منظور اهداف صلحجویانه مشتاق خواهد کرد.
نگرش کشورهای حاشیه خلیج فارس این است که توافق میان ایران و غرب طبیعتاً منجر به ایجاد روابط بهتر میان ایران و غرب خواهد شد و به تبع آن تهران در افغانستان و عراق نقش بیشتری ایفا خواهد کرد.
بعد از سقوط رژیم صدام، نگرانی کشورهای عربی از افزایش نقش و نفوذ منطقهای ایران تشدید شده است. آنها نگران بودند که سقوط صدام که دروازه غربی اعراب و سدی بود که مانع از نفوذ ایران میشد، باعث گسترش نفوذ ایران در منطقه شود.
با این حال هدف ما از توضیحات بالا این بوده که پرسش اصلی دنیای عرب اکنون تغییر کرده است. این پرسش دیگر این نخواهد بود که آیا ایران به سلاح هستهای دست پیدا خواهد کرد یا خیر. برای اعراب، پرسشی که باید پاسخ داده شود این است که چه زمانی ایران به عامل ثبات در منطقه تبدیل خواهد شد؟
شرح توافق هستهای
توافق هستهای میان غرب و ایران به جای یک مانعی برای گسترش سلاح هستهای، ممکن است به عنوان یک معامله بر اساس تبادل منافع در نظر گرفته شود. شاید بررسی اعتبار تعهدات ایران به شرایط زیاد مهم نباشد، مساله اساسی در این رابطه اعتبار تعهدات غرب است که اجازه فرورفتن خاورمیانه به درگیریهای بیشتر را در آینده نخواهد داد.
بسیاری از مردم فکر میکنند که دیدگاه آمریکا دستکاری تعادل جمعیتی منطقه و تمرکز روی ایجاد تغییر از طریق فرقهافکنی و عوامل قومی بوده است.
پذیرش اقلیتی که به جای دموکراسی، آرزوی رسیدن به قدرت را دارند موجب ایجاد ثبات در منطقه نخواهد شد و شرایطی را به وجود خواهد آورد که آشفتگی را در خاورمیانه افزایش خواهد داد که بهار عربی یکی از عواقب آن بود.
در حالی که شرایط خاورمیانه همچنان با عدم ثبات همراه است، معادلات درگیری تغییر کرده و به وسیله متحدان جدید مختلف تحت تاثیر قرار گرفته است. تعادل قدرت در منطقه نیز دستخوش تغییر شده است. برای شناسایی گستردگی اثراتی که توافق هستهای و به تبع آن لغو تحریمها روی منطقه خواهد گذاشت باید به سه نکته توجه کرد: نقش ایران، تاثیر ایران و متحدانش در منطقه و تلاش ایران برای ایجاد نفوذ در خاورمیانه.
اختلال در اعتبار درگیری
اگر چه جمهوری اسلامی ایران تجربه کنترل کردن بسیاری از تناقضات را دارد، ولی تحریمها منجر شده بود تا اقتصاد این کشور با مشکلات عدیدهای دستوپنجه نرم کند. مصالحه با غرب به عنوان یک استراتژی برای لغو تحریمها و کمک به اقتصاد نحیف این کشور بوده است.
این توافق مزایای بزرگی برای ایران خواهد داشت، ولی رویکرد تاکتیکی این کشور را که به دیپلماسی وابستگی شدیدی دارد تضعیف خواهد کرد، در عین حال به گسترش و نفوذ ایران در منطقه از طریق کمک به حزبالله و شبهنظامیان عراقی و شیعیان یمن منجر خواهد شد.
این سیاست که ایران برای افزایش تاثیر خود در منطقه در پیشگرفته است، موجب شده شک و تردید دولتهای عربی به اعتبار ایران برای ایجاد ثبات در منطقه بیشتر شود.
نقش ایران در مشکلات منطقه عرب نظیر حمایت از دولت یمن، پشتیبانی از رژیم بشار اسد در بحران سوریه و تقویت سیاستهای مالکی در عراق باعث شده تا اعراب بر این ادعا باشند که ایران به جای اینکه عامل ثبات در منطقه باشد در خاورمیانه ایجاد آشفتگی میکند.
به دلیل توانایی ایران در مدیریت تناقضات و معضلات، کشورهایی در خاورمیانه وجود دارند که از هر قدمی که ایران برمیدارد احساس ترس میکنند، بنابراین این کشورها به توافق هستهای به دید یک معضل مینگرند که در نتیجه آن ثبات اقتصادی در ایران به وجود خواهد آمد و موجب گسترش قدرت نفوذ ایران در کشورهای منطقه و ایجاد ناآرامی در مرزها و خارج از مرزهای جهان عرب خواهد شد. این در حالی است که پس از تیره و تار شدن روابط دیپلماتیک ایران و عربستان و به تبع آن اعراب حامی عربستان به دلیل اقدام رژیم سعودی در اعدام شیخ نمر، ترس دولتهای عربی از ایران بیشتر شده است.
با این حال، قطع روابط دیپلماتیک ایران و عربستان هم بر آتش این اختلاف افزوده است. مهمترین نتیجه تشدید اختلافات میان ایران و عربستان در تلاشهای دیپلماتیک آمریکا برای پایان دادن به جنگ داخلی در سوریه نمایان خواهد شد. گفته میشود که تاکنون نزدیک به 250 هزار نفر در این جنگ کشته شدهاند. نیروهای مستشاری ایران در سوریه، حامی دولت بشار اسد هستند. این در حالی است که عربستان به شدت از نیروهای معارضی که علیه اسد میجنگند، حمایت میکند. دومین نتیجه قطع روابط ریاض-تهران در تضعیف تلاشها برای مبارزه با داعش خود را نمایان خواهد ساخت. در شرایطی که آمریکا و اروپا مبارزه با داعش را به عنوان اولویت راهبردی در خاورمیانه تعریف میکنند، قرار گرفتن کشورهای عرب منطقه پشت سر عربستان نشان میدهد که این کشورها ایران را -و نه داعش را- دشمن اولیه خود میدانند.
رسیدن به ثبات بعد از توافق هستهای دو سناریو را در آینده دنبال خواهد کرد: نخست، اینکه توافق هستهای میان ایران و غرب موجب ظهور متحدان جدیدی برای این کشور در منطقه خواهد شد و این در حالی است که ایران در کنار ترکیه و عربستان سعودی از قدرتهای منطقه محسوب میشوند.
این اتحاد و ائتلاف موجب افزایش نفوذ و قدرت در منطقه میشود. این در حالی است که در سپتامبر 2014، عربستان سعودی در برابر گروههای حوثی یمن از قدرت نظامی استفاده کرد که موجب انتقاد بسیاری از کشورهای حامی حقوق بشر شد. ترکیه نیز در مرزهای سوریه و عراق در نبرد با داعش و دیگر گروههای مسلح کرد بوده است. این سناریو ممکن است با توجه به لغو تحریمها و موقعیت جدید ایران به باز شدن روابط اقتصادی و سیاسی بدون خشونت، هرج و مرج و تقابل منجر شود.
سناریوی دوم در این خصوص آشوب و درگیری خواهد بود. لغو تحریمها ممکن است موجب شود تا برخی کشورها از ابزارهای خشونت و آشوب برای نشان دادن تاثیر خود در منطقه و به منظور جلب توجه قدرتهای بزرگ استفاده کنند. این موضوع ممکن است به یک رقابت تسلیحاتی منجر شود. در این سناریو هیچ قدرتی قادر به کنترل آینده خاورمیانه نخواهد بود و جنگهای داخلی باعث نابودی و تباهی منطقه خواهد شد. این جنگها ممکن است در منطقه و سطوح بینالمللی نیز گسترش پیدا کند، به ویژه اگر ایران به حل و فصل اختلاف خود با رژیم صهیونیستی از طریق اعمال زور و تقابل اقدام کند.
رفتار ایران پس از برجام، بسیار مهم و حیاتی خواهد بود. اگر این کشور به حمایت خود از متحدانش در جنگهای داخلی کشورهای دیگر ادامه داده و از اقتصاد خود برای ایجاد ثبات در منطقه استفاده نکند، سناریوی دوم محتمل خواهد بود.
دیدگاه تان را بنویسید