حزب محافظهکار چگونه پیروز انتخابات شد؟
کامرون باز هم در مسند قدرت
دیوید کامرون انتخابات اخیر را بُرد و در شرایطی قاطع که حزب ملی اسکاتلند رای حزب کارگر در این کشور را بهشدت کاهش داد و آرای حزب لیبرال دموکرات نیز سقوط کرد، با کسب اکثریت قاطع(۳۲۳ کرسی) جایگاه خود را در داونینگ استریت حفظ کرد.
دیوید کامرون انتخابات اخیر را بُرد و در شرایطی قاطع که حزب ملی اسکاتلند رای حزب کارگر در این کشور را بهشدت کاهش داد و آرای حزب لیبرال دموکرات نیز سقوط کرد، با کسب اکثریت قاطع (323 کرسی) جایگاه خود را در داونینگ استریت حفظ کرد. پیروزی حزب محافظهکار حاصل یکی از کنترلشدهترین کارزارهای انتخاباتی تاریخ بریتانیا بود. در آستانه همهپرسی استقلال اسکاتلند، مسوول کارزار انتخاباتی محافظهکاران، به سرعت این ریسک را علم کرد که حزب کارگر شاید بخواهد با حمایت حزب ملی اسکاتلند به قدرت برسد. این ادعا به سرعت به دستاویز اصلی حمله محافظهکاران در طول کارزار انتخاباتی بدل شد و نقش برجستهای در خفه کردن پیامهای کلیدی حزب کارگر داشت. از سوی دیگر، عملکرد اقتصادی حزب حاکم محافظهکار، قلب پیروزی انتخاباتیشان بود. اساس پیروزی آنها در سال 2010 قرار داشت؛ هنگامی که از فروپاشی درونی حزب کارگر پس از شکست گوردون براون برای حمله به عملکرد اقتصادی این حزب استفاده کردند. پیام اصلی محافظهکاران این بود: «آنها حزبی هستند که اقتصاد را به ویرانی کشاندند. ما حزبی هستیم با یک برنامه اقتصادی بلندمدت.» بریتانیا در دوره دولت ائتلافی حزب محافظهکار و لیبرال دموکراتها، با ارقام بالای اشتغال، شاهد سریعترین نرخ رشد اقتصادی در کشورهای گروه هفت بود. علاوه بر این، محافظهکاران به خوبی میدانستند که دیوید کامرون به مراتب بیش از حزب محبوبیت دارد. در مقابل، حزب کارگر به خاطر چنین مسالهای شکست خورد- اد میلیبند نسبت به حزب خود به مراتب محبوبیت کمتری دارد. محافظهکاران بخش اعظمی از مبارزات انتخاباتی را صرف پرسش از این مساله کردند که شخص میلیبند تا چه اندازه شایستگی رهبری بریتانیا را دارد. با این حال، میلیبند در آغاز کارزار انتخاباتی کوشید جلوه بیرونی خود را بهبود بخشد. اما رتبهبندیها چیز دیگری میگفتند. در حالی که اعتماد مردم به میلیبند افزایش یافته بود، امتیاز کلی او منفی و بسیار عقبتر از امتیاز کامرون بود. تاکتیک دیگر محافظهکاران، بریدن سر لیبرال دموکراتها بود. آنها در حمله به موتلفان سابق خود بسیار سرسختی نشان دادند. با وجود همکاری پنجسالهشان در دولت، در کارزار انتخاباتی دشمن یکدیگر شدند. از 23 کرسیای که لیبرال دموکراتها قصد داشتند به دست بیاورند، 22 کرسی به دستشان آمد، و بسیاری دیگر را همکاران دولتی سابقشان گرفتند. دیوید کامرون در کارزاری کوتاه، مکرراً از اهداف انتخاباتی لیبرال دموکراتها در جنوب غربی انگلیس دیدار میکرد. نیک کلگ، رهبر لیبرال دموکراتها تاکتیک کامرون را فانتزی میخواند و صرف عامل تصدیگری نمایندگان لیبرالدموکرات آن زمان را برای پیروزی در انتخابات کافی میدانست. او سخت در اشتباه بود. دیوید کامرون خطاب به فعالان حزب محافظهکار گفت: «چیزهای بسیاری برای فهمیدن وجود دارد، از جمله این واقعیت که در هر انتخابات ما فکر میکنیم جای لیبرالدموکراتها را در وست کانتری میگیریم و نهایتاً نیز این کار را انجام دادیم.» با این حال، جرج آزبرن خزانهدار، احساس کمی بیشتری درباره دنی الکساندر، دبیر ارشد خزانهداری از حزب لیبرالدموکرات، از خود بروز داد: «من همکاری نزدیکی با او داشتم و حالا از رفتنش ناراحتم.» رقبای محافظهکاران، ماشین انتخاباتی آنها را هم میستودند، هم از آن هراس داشتند. در طول کارزار انتخاباتی 2010، حزب رویکردش را تغییر داد. این بار کارزار تحت تمرکز و نظارت پولادین یک رئیس یعنی لینتون کراسبی قرار داشت. یک منبع آگاه میگوید: «هیچ بینظمیای وجود نداشت، ما یک برنامه داشتیم و به همان چسبیده بودیم. بسیاری از این برنامه بر دوش خود لینتون بود.» سرسختی کارزار انتخاباتی، تاثیر خود را گذاشت. در این میان، نمایندگان کوچک اروپاستیز با دورنمای یک همهپرسی درباره خروج از اتحادیه اروپا دلخوش بودند. بدینصورت، وقتی حزب کارگر را تنشهای درونی پارهپاره کرده بود، محافظهکاران متمرکز کار میکردند. منابع ارشد حزبی میگویند که خطرناکترین لحظه کارزار هنگامی بود که یان کلود یونکر، رئیس کمیسیون اروپا، گفت در اروپا نباید هیچ منعی بر آزادی تغییر مکان باشد.
دیدگاه تان را بنویسید