تبیین پیروزی قاطع حزب عدالت و توسعه
جاده باز اردوغان
پس از شکست پنج ماه مذاکرات در راستای دولت ائتلافی و آغاز دور جدید خشونتهای دولت علیه کردها، حزب حاکم «عدالت و توسعه» با کسب اکثریت پارلمانی ۳۱۵ کرسی، در انتخابات مجدد ترکیه پیروز شد.
پس از شکست پنج ماه مذاکرات در راستای دولت ائتلافی و آغاز دور جدید خشونتهای دولت علیه کردها، حزب حاکم «عدالت و توسعه» با کسب اکثریت پارلمانی 315 کرسی، در انتخابات مجدد ترکیه پیروز شد. نگرانیهای امنیتی فزاینده و فلاکت ناامیدکننده اپوزیسیون پارلمانی پیروزی را از آن حزب عدالت و توسعه کرد. حزب ناسیونالیست «حرکت ملی» با کسب 12 درصد آرا بازنده بزرگ بازی بود، امری که زمین را برای حزب عدالت و توسعه خالیتر کرد. حزب چپ سکولار جمهوریخواه خلق نیز همان 25 درصد همیشگی خود را کسب کرد. حزب دموکراتیک خلقها نیز با اینکه توانست حداقل رای لازم برای ورود به پارلمان را به دست آورد، نسبت به انتخابات قبل آن سه درصد رای از دست داد. پیروزی چشمگیر عدالت و توسعه نباید یکی از ضعفهای اساسی نظام سیاسی ترکیه را پنهان کند: یک اپوزیسیون پوک و تهی. با وجود هوای تازهای که کمال قلیچداراوغلو به حزب جمهوریخواه خلق آورد و نیز با وجود رهبری کاریزماتیک صلاحالدین دمیرتاش که حزب دموکراتیک خلقها را به صحنه ملی و بینالمللی کشاند، احزاب اپوزیسیون نقشهای ظاهریشان در نظام سیاسی را بدون هیچ میل واقعیای به کسب قدرت، در خود درونی کردهاند. ماجرای این دو سال گذشته، به خوبی بیانگر موضوع است. نخست، احزاب اپوزیسیون فرصتهای بسیار فوقالعادهای داشتند: بزرگترین رسوایی فساد در تاریخ ترکیه، شکستهای دولت در سیاستهای داخلی و خارجی، سرکوب شدید آزادی بیان و رسانهها، زوال حاکمیت قانون. با این حال، احزاب اپوزیسیون همگی در بسیج رایدهندگان در اقدامی مشترک برای پیشبرد تغییر ناکام ماندند. با وجود اینکه 85 درصد کسانی که در انتخابات شرکت نکردند نزدیک به احزاب اپوزیسیون بودند، رقم شرکتکنندگان در انتخابات هفتم ژوئن فقط ذرهای بالاتر رفت. دوم اینکه، احزاب اپوزیسیون همگی این شانس را داشتند که پس از انتخابات هفتم ژوئن تغییری در سیستم ایجاد کنند؛ سه حزبِ جمهوریخواه خلق، حرکت ملی و دموکراتیک خلقها اکثریت کرسیهای پارلمان را در اختیار داشتند. آنها فرصت تغییر جریان امور را از دست دادند و نتوانستند حزب عدالت و توسعه را به خاطر اتهاماتش به پرسش بکشند، مصوبات و قوانین اقتدارگرایانه آن را در ماههای گذشته لغو کنند، یا کنترل شاخههای قانونگذاری و اجرایی را برای اولین بار پس از 13 سال به دست بگیرند. سرشت کسالتبار اپوزیسیون به صورتی است که این سه حزب هیچگاه نمیتوانند بر یک سخنگوی پارلمان توافق کنند و این به حزب عدالت و توسعه اجازه میدهد بر فرآیند تصویب لوایح و قوانین سلطه داشته باشد. از سوی دیگر، یکی از بزرگترین دستاوردهای سیاسی حزب عدالت و توسعه تا به امروز این بوده که توانسته درک رایدهندگان را از عملکرد و کارکرد خودش در نظام سیاسی کنونی ترکیه شکل دهد. برای بسیاری از رایدهندگان، حزب عدالت و توسعه صرفاً یک حزب سیاسی راستگرا نیست که در معرض فراز و فرود حال عمومی باشد، بلکه بیش از هر چیز به ستون نظام بدل شده است؛ غیاب آن (حتی اگر به معنای یک شریک ائتلافی باشد نه یک دولت تکحزبی) اضطراب رایدهندگان را نسبت به بیثباتی سیاسیای که ممکن است به وجود بیاید، برمیانگیزد. به عبارت دیگر، حزب عدالت و توسعه به نامی برای ثبات بدل شده است. تشدید تنشهای سیاسی و خشونتها به دنبال انتخابات هفتم ژوئن به چنین اضطرابی کمک کرد. در حالی که برای اپوزیسیون، حزب عدالت و توسعه و اردوغان عاملان اصلی تنشهای فزاینده در ماههای اخیر بود، دیگران، بهویژه رایدهندگانی که رای خود را از انتخابات اول تا انتخابات بعدی تغییر دادند، عدالت و توسعه لنگرگاه ثبات بود. حزب عدالت و توسعه به رایدهندگان نگران، به ویژه آنگاه که با یک اپوزیسیون ضعیف بهعنوان آلترناتیو مواجه میشدند، بهترین شانس را برای رسیدن به ثبات سیاسی ارائه میکرد. استدلال باثباتی حزب عدالت و توسعه نهتنها دل ناسیونالیستهای ترک را برد، بلکه برای رایدهندگان کُرد محافظهکار نیز جذاب بود. حزب مجدداً بخشی آرای رایدهندگان کُرد در استانهای شرقی را از آن خود کرد.
دیدگاه تان را بنویسید