جدال راست و چپ در انتخابات آمریکا
تغییر بزرگ در ینگه دنیا
انتخابات ریاستجمهوری آمریکا در این دوره بسیار متفاوت است. برای اولین بار در تاریخ آمریکا راست و چپ به معنای واقعی کلمه در یک جدال نفسگیر با هم وارد شدهاند.
انتخابات ریاستجمهوری آمریکا در این دوره بسیار متفاوت است. برای اولین بار در تاریخ آمریکا راست و چپ به معنای واقعی کلمه در یک جدال نفسگیر با هم وارد شدهاند. در یک سوی میدان، راستگراترین راستگرایان تاریخ آمریکا ایستاده است و روح ریگان همچون شبحی بر بالای سر جمهوریخواهان میچرخد؛ در سوی دیگر میدان، برنی سندرز رسماً خود را سوسیالیستِ دموکراتیک مینامد. از اینرو، انتخابات آمریکا یک جدال سرنوشتساز حتی برای آینده تاریخ بشریت شده است. آیا این بار سوسیالیسم با چهرهای متفاوت و دموکراتیک ظهور میکند یا باید منتظر یک ریگانیسم خشنتر باشیم؟ برنی سندرز شخصیتی است که توانست طی یک دوره کوتاه با یک کمپین مردمی و با استفاده درست از رسانههای جدید، خصوصاً شبکههای اجتماعی موج عظیمی در حمایت از خود به راه بیندازد. او به کمکهای کوچک مردمیاش تکیه کرد نه سوپرپکها. او به والاستریت نه گفت تا کارگران را در کنار خودش داشته باشد. در روزهای اول رقابتها، رسانههای بزرگ او را بایکوت کردند. اما در نهایت همین رسانهها مجبور شدهاند، حضور پررنگ او را بپذیرند. اتفاقی که در شبکههای اجتماعی برای حمایت از سندرز افتاده یکی از
جالبترین کمپینهای تبلیغاتی است. در تبلیغات سندرز روی خود مردم تاکید دارد نه روی شخص نامزد. او میگوید این کمپین شماست نه کمپین من. در کنار همه اینها برنامههای سندرز مورد توجه مردم آمریکا به ویژه جوانان طبقه متوسط و کارگر قرار گرفته است.
سندرز به صراحت در سخنرانیهای پُرجمعیتش میگوید: «سوپرمیلیاردرها باید مالیات بدهند. شرکتهای بزرگ باید مالیات بیشتری بدهند. برای تامین هزینههای آموزشی و بهداشتی همه شهروندان باید بیشتر تلاش کرد. دیگر باید به این روند که میلیاردرها پولدارتر شوند و فقرا فقیرتر پایان بدهیم.» حاضران هم شعار میدهند: «کافی است کافی است /Enough is Enough» نکته مهم دیگری که در برنامههای سندرز در مورد برخورد با کارگران وجود دارد این شعار است: «دستمزد برابر برای کار برابر بدون در نظر گرفتن جنسیت و نژاد» شعاری که این روزها از طرف فعالان حقوق زنان و فعالان حقوق مدنی رنگینپوستان با استقبال فراوانی مواجه شده است. در کنار این موضوع تبعیض نژادی در سیستم کار و اقتصاد آمریکا زیاد است. سندرز در این مورد میگوید: شهروندان رنگینپوست (غیرسفیدپوستان) سختتر کار پیدا میکنند. همچنین از همتایان سفیدپوست خود دستمزد کمتری میگیرند. این یک نوع نژادپرستی (راسیسم) است. باید اصلاح شود.» در آن سوی میدان در میان جمهوریخواهان اما رقابت اصلی بین ترامپ و کروز است. این در حالی بود که ترامپ با فاصله خودش را بالا کشیده است. اما کاندیداهای مورد علاقه
قدیمیهای حزب جمهوریخواه یعنی جب بوش و مارک روبیو چندان وضعیت خوبی ندارند. اما جب بوش بعد از مدتها توانست خودش را جزو پنج نفر اول بیاورد و این برای زنده نگه داشتن کمپین بوش کافی است فعلاً! با توجه به بر هم ریختگی عجیب و غریب درون حزب جمهوریخواه هنوز نمیتوان در مورد وضعیت این حزب اظهارنظر جدی کرد. تنها میتوان گفت که تمام کاندیداهای این حزب مواضع ضدایرانی شدیدی دارند. در این میان شاید عجیب باشد که تنها ترامپ از بقیه قابل تحملتر است. چون با روحیه میلیاردر کاسبکارانه شاید به خاطر منافع اقتصادی هم که شده چندان اهل راه انداختن بحران و جنگ نباشد. اما دیگر کاندیداهای جمهوریخواه بارها علیه توافق هستهای با ایران حرف زدهاند.
حال با این حضور قوی اولیه سندرز باید دید که در ادامه این سوسیالیست در میان یانکیها به کجا میرسد؟ یا باید منتظر یک معجزه بسیار بزرگ باشیم؟ آیا باید یک سوسیالیست را سکاندار بزرگترین اقتصاد سرمایهداری جهان ببینیم؟ همه این سوالات تا چند ماه دیگر محلی از نزاعهای جدی خواهند بود. اما یک چیزی روشن است. نگاه به چپ دوباره در جهان طرفدار پیدا کرده است و شاید چپ از زیر آوارهای دیوار برلین بیرون آمده. شاید این بار در قلب سرمایهداری چهرهای دموکراتیک از سوسیالیسم را شاهد باشیم.
دیدگاه تان را بنویسید