شاید بتوان ادعا کرد که در تاریخ ایران، به دلایل واضح و از جمله تحریمهای اخیر، هیچگاه اقتصاد کشور تا به این حد به سیاست خارجی گره نخورده بوده است.
حجت قندی / اقتصاددان
شاید بتوان ادعا کرد که در تاریخ ایران، به دلایل واضح و از جمله تحریمهای اخیر، هیچگاه اقتصاد کشور تا به این حد به سیاست خارجی گره نخورده بوده است. ما این گره کور را، البته بیش از هر چیز دیگری، مدیون سیاست خارجی دولت احمدینژاد هستیم. سعی دولت روحانی این است که سیاست خارجی ایران را به همان نقطهای برساند که قبل از دولت احمدینژاد قرار داشت. هدف اصلی هم لغو تحریمهاست. چند نکته در اینجا به ذهن من میرسد: اول اینکه، برگشت به نقطه گذشته از همان مسیرِ آمده نمیگذرد، برای انتخاب مسیر باید ابتکارات جدیدی به خرج داد. به عبارت دیگر، اینکه فقط بگوییم دولت قبلی رفته است و سیاست خارجی ما همان است که 9 سال قبل بود ایران را به نقطهای در سیاست خارجی نمیرساند که 9 سال پیش در آن قرار داشت. تحریمهای اخیر به این آسانی برداشته نمیشوند. البته مسیری که دولت روحانی انتخاب کرده مسیر هوشیارانهای به نظر میرسد. نکته مهم این است که دنیا باید این انتخاب مسیر جدید را به وضوح ببیند. به همین دلیل، نحوه حضور و سخنرانی روحانی در سازمان ملل اهمیت بسیاری پیدا میکند. البته برداشت شخصی من این است که سخنرانی آقای روحانی یک سخنرانی
بسیار متوسط بود اما به نحوه حضور ایشان و مقدمات قبل از آن نمره بسیار بهتری میدهم. دوم اینکه، فرض کنیم دولت روحانی بتواند ایران را از نظر سیاست خارجی به نقطه 9 سال پیش برساند، که البته دستاورد بزرگی خواهد بود. مساله این است که آن نقطه هم نقطه مطلوبی نبود. همان 9 سال پیش هم تحریمهای شدیدی بر اقتصاد ایران حاکم بود، مثلاً قطعات هواپیما یا خرید خود هواپیما با مشکلاتی مواجه بود، یا اینکه سفر به خارج از کشور برای ایرانیان با موانع متعدد روبهرو میشد، و در خرید سرویس و کالاهایی که به تکنولوژیهای جدید مربوط میشد با مشکلات عدیدهای روبهرو بودیم و غیره. هدف دولت روحانی باید این باشد که نه فقط تحریمهای جدید، که همه تحریمها برداشته شوند. نکته سوم اینکه، برای رسیدن به این هدف، دولت روحانی با موانع متعددی روبهروست، که از جمله آنها میتوان به ذینفوذهایی در آمریکا مانند مک کین و گراهام، و صاحب نفوذهایی در ایران مانند افرادی در راست افراطی اشاره کرد که تحریم چندان آزارشان هم نمیدهد. راه مقابله با سنگاندازی گروههای افراطی، تبیین مساله به صورت واقعگرایانه و به صورت گسترده است. به همین دلیل است که کمپین ضدتحریم
اهمیت بیشتری پیدا میکند. نکته سوم: همانگونه که ذکر شد، اقتصاد ایران به شدت به سیاست خارجیاش گره خورده است. به همین دلیل تحلیل شرایط اقتصادی آینده ایران، بدون درکی درست از سیاست خارجی، بسیار دشوار است. به همین دلیل است که تحلیل شرایط آینده اقتصادی توسط اقتصادخواندهای مانند من مشکل میشود. آنچه به ذهن من میرسد این است که دولت روحانی، سعی در تغییر مسیر سیاست خارجی در جهت درستتر دارد و همین مرا به آینده اقتصادی ایران به صورت محتاطانهای امیدوارتر میکند. محتاطانه به این دلیل که مسیر جدید راه چندان همواری هم نیست. آنچه میتوان گفت این است که با توجه به آنکه دولت روحانی از تیم اقتصادی بهتری استفاده میکند، در صورت موفقیت در رفع تحریمها، آینده اقتصادی ایران بسیار بهتر از گذشتهاش خواهد بود.
دیدگاه تان را بنویسید