عرفان و تصوف: ایجاد قدرت در خود
همه جماعات و ملتها از قبایل آفریقایی و سرخپوستی گرفته تا کشورهای بزرگ امروزی همه دارای اشکالی از عرفان و تصوف هستند.
همه جماعات و ملتها از قبایل آفریقایی و سرخپوستی گرفته تا کشورهای بزرگ امروزی همه دارای اشکالی از عرفان و تصوف هستند. این معارف نوعاً در قالبهای ادبی و شعری یا گزارشها و قطعات و شطحیات بیان میشوند. تبار عرفان و تصوف اساساً دینی است اما در جاهایی و با قرائتهایی از دین ناسازگار است. این ناسازگاری معمولاً در جاهایی که عرفان و تصوف با نظم سیاسی مستقر و دستگاه اندیشگی مسلط در تعارض قرار میگیرد، بیشتر نمود مییابد. عارفان و صوفیان علاوه بر معارضه با دستگاههای فقهی ادیان، با دستگاه استدلالی فیلسوفان هم معارضه دارند. بر سر معنا و جوهر عرفان و فلسفه اختلاف نظرها شدید است. برخی این دو را پدیدههایی مفرح و معطوف به دانش در خود و موجب استغنا و تعالی انسان میدانند و برخی دیگر معتقدند عرفان و تصوف موجب رخوت و جمود و تعطیل عقل و عمل میشوند. گروه سومی نیز قائل به این هستند که عرفان و تصوف موجب طغیان میشوند. این گروه اخیر، حتی انقلابات سیاسی را محصول پارهای تفکرات عرفانی میدانند. در بخشهای بعدی، خاستگاهها و انواع گرایشهای عرفانی و صوفیانه و تاثیر برخی از آنها بر رفتارهای سیاسی و اجتماعی افراد بررسی و کتابهای مرتبط با آنها معرفی خواهد شد.
دیدگاه تان را بنویسید