سفیر اسبق ایران در عراق داعش را برخاسته از خوی مداخلهجویانه واشنگتن و ریاض میداند
اعراب و آمریکا خوابهای جدیدی برای عراق دیدهاند
داعش را حاصل سیاستهای حمایتی کشورهای غربی و ارتجاعی منطقه از بروز ناامنی و بیثباتی در سوریه و عراق میداند و معتقد است ماهیت وجودی این کشورها در پشتیبانی از گروههای تروریستی است والا خیلی زود از دایره قدرتهای منطقهای حذف میشدند.
داعش را حاصل سیاستهای حمایتی کشورهای غربی و ارتجاعی منطقه از بروز ناامنی و بیثباتی در سوریه و عراق میداند و معتقد است ماهیت وجودی این کشورها در پشتیبانی از گروههای تروریستی است والا خیلی زود از دایره قدرتهای منطقهای حذف میشدند. حسن کاظمیقمی، سفیر سابق ایران در عراق همچنین با بیان این مطلب که قطعاً یکی از هدفهای حمایت از داعش تهدید جمهوری اسلامی است، متذکر میشود: «ما تعارف نداریم و میدانیم که اگر آمریکاییها موفق میشدند سیاستهایشان در عراق را اجرایی کنند حتماً نوک پیکان حملهشان را به سمت ایران نشانه میرفتند.» وی میافزاید: «البته این بحث امروز و دیروز و داعش و گروههای دیگر نیست. این گروه آلت دستی برای کشورهای ارتجاعی منطقه و غرب است که با هدف براندازی نظامهای منطقهای و از جمله ایران طراحی شده است.»
داعشیها با داعیه برپایی احکام شریعت اسلامی در سوریه و عراق جنایتهای فراوانی به راه انداختهاند و چهره خوفناکی را از اسلام ترسیم کردهاند. در حالی که مسلمانان جهان با ابراز انزجار از جنایتهای این گروه بر عدم انطباق اصول داعش با موازین اسلامی تاکید میکنند.
عبارت دولت اسلامی عراق و شام که داعشیها از آن استفاده میکنند نشاندهنده خواست اعضای این گروه برای ایجاد یک دولت و نظام سیاسی جدید است که معنای براندازی نیز در آن مستتر است. کلمه «دولت» گویای این دیدگاه است که داعشیها نظام سیاسی عراق را قبول ندارند و با زیر سوال بردن قانون اساسی این کشور به دنبال تغییر نظام این کشور و براندازی نظام سیاسی آن هستند. به کار بردن لغت «اسلامی» در عبارت داعش نیز نشان میدهد اعضای این گروه با سوءاستفاده از اسلام به دنبال جذب افرادی با انگیزههای دینی هستند. هرچند که معتقدم عملکرد آنها به هیچوجه با موازین دینی و اسلامی همخوانی ندارد. قتل و جنایت و تجاوز در هیچ یک از مباحث دینی ما توجیهپذیر نیست و خداوند مومنان را از آن بر حذر داشته است. داعشیها با جهاد نکاح و کشتاری که در شهرهای مختلف سوریه و عراق به
راه انداختهاند نشان دادهاند که اسلام را آنچنان که خود میخواهند تعریف میکنند و نه اصول این دین را. حال سوال این است که چرا این گروه که خود را ملتزم به اجرای موازین اسلامی نمیداند مدعی ایدئولوژی آن است؟ داعشیها با طرح تشکیل دولت اسلامی عراق و شام میخواهند این مفهوم را متبادر سازند که دایره حکومتداریشان محدود به یک واحد سیاسی نمیشود و شامات هم فقط محدود به سوریه نیست بلکه شامل لبنان و اردن و عراق و البته فلسطین نیز میشود. مشابه این ادعا در ظهور طالبان نیز وجود داشت که با عنوان امارات اسلامی به روی کار آمد. تسلط بر مناطقی که در نقشههای گذشته تحت عنوان شام و عراق شناخته میشد از اهداف داعش در احاطه بر کشورهای منطقه است. گروهی که مدعی برپایی شریعت اسلامی است و حوزه فعالیتش را هم در کل کشورهایی که به آنها اشاره کردم میداند. هرچند که با نگاهی اجمالی به اعضای این گروه میبینیم حتی به ظاهر نیز بسیاری از آنها مسلمان نیز نیستند. بر اساس آمار منتشر شده دستگاههای اطلاعاتی غربی از کل اعضای گروه داعش 1300 نفر از اتباع کشورهای اروپایی هستند که تنها 300 نفر از اعضای آن را شهروندان کشور آلمان تشکیل میدهند.
البته این آمار رسمی از تعداد اعضای اروپایی داعش است و آمار غیررسمی میتواند بسیار بیشتر از این رقم باشد. تحرکات و فعالیتهای این افراد به اندازهای غیرانسانی است که برخی از کشورهای اروپایی با ابراز نگرانی از بازگشت این اتباع به کشورهای متبوع خود میگویند که واهمه دارند این بازگشت با موجی از ترور و خشونتهای فرقهای و مذهبی در اروپا همراه باشد. این در حالی است که کشورهای غربی با حمایت حکومتهای ارتجاعی منطقه اصلیترین حامیان داعشیها هستند. اما در رابطه با اینکه چرا داعشیها میخواهند چهره خوفناکی از اسلام ترسیم کنند که مبنای سوال شما هم بود باید بگویم اصل و مایه شکلگیری این گروه ایجاد شکاف و اختلاف میان برادران شیعی و اهل تسنن است. آنها میخواهند با تقویت این اختلافات غلیان احساسات را در شیعیان علیه اهل سنت به وجود آورند و به همین دلیل هم با ورود به شهرهای مختلف در وهله نخست نسبت به کشتار شیعیان اقدام میکنند.
ایجاد شکاف و اختلاف میان مسلمانان اساساً به سود چه کسی است؟
به سود کشورهای فرامنطقهای و حکومتهای ارتجاعی منطقه است. شاید طرح این سوال چندان هم نابجا نباشد که بپرسیم آیا داعش به تنهایی و بدون حمایتهای مالی و لجستیکی کشورهای دیگر میتوانست تا این اندازه پیشروی کند؟ در داخل عراق چه کسانی به این گروه کمک میکنند؟ سلاحهای پیشرفته را چه قدرتهایی در اختیارشان قرار میدهند و همه این حمایتها با چه هدفی صورت میگیرد؟ من به شما میگویم که همه و همه این اقدامات با هدف ایجاد ناامنی منطقهای و بروز مشکلات امنیتی انجام میشود اما به جد نیز معتقدم که قطعاً عراق از تمامی این موانع به سلامت عبور میکند. ارزیابی من از وضعیت فعلی عراق این است و امیدوارم در آینده نزدیک شاهد تحقق آن باشیم.
شاید به دنبال ایجاد تعارض سیاسی در کشورهای منطقه و براندازی هستند؟
قطعاً همینطور است. عملکرد داعش نشان میدهد که این گروه، یک گروه معارض سیاسی نیست. کشتارهای این گروه با موازین یک گروه سیاسی همخوانی ندارد. یک گروه سیاسی ولو با مشی مسلحانه این کشتارهای فجیع را انجام نمیدهد و زنان و کودکان را قتلعام نمیکند. اما جالب است که کشورهای غربی که همواره با داعیه حمایت از حقوق بشر در امور داخلی کشورهای دیگر دخالت میکردند حالا کجا هستند؟ چرا جنایتهای این گروه توسط آنها محکوم نمیشود؟ آیا جنایتهای داعشیها را نمیبینند که به طور حتم با حجم گسترده اخبار و تصاویری که از جنایتهای این گروه منتشر میشود از دید آنها پنهان نمیماند اما تنها به سبب ایجاد ناامنی در منطقه و توجیه حضور مجدد خود در کشورهایی که زمانی آنها را اشغال کرده بودند صدایشان خفه شده است. کشورهای غربی از هر نوع ایدهای که به ایجاد هرجومرج منطقهای و به خطر افتادن کشورهای این حوزه منجر شود استقبال میکنند و البته از ایجاد ثبات در کشورهای افغانستان و سوریه که فکر میکردند میتواند پایگاه امنی برای توجیه حضور منطقهایشان باشد،
ناخشنود هستند.
شما میگویید داعشیها با حمایت کشورهای غربی و ارتجاعی منطقه به دنبال ایجاد ناامنی منطقهای هستند. این گروه در سال 2004 شکل گرفته است اما چرا حالا در عراق به تاختوتاز میپردازد؟
چون نیروهای آمریکایی در سالهای اخیر از عراق خارج شدهاند و انتخابات این کشور هم به تازگی برگزار شده است. مطمئناً اینکه مجلسی و دولتی برخاسته از رای مردم در عراق به روی کار آید خوشایند کشورهای غربی و حکومتهای ارتجاعی منطقه نیست بنابراین سیاستهای خود را از طریق کمک به فعالیت گروههایی چون داعش دنبال میکنند. این کشورها به چشم دیدند که بشار اسد با کسب 86 درصد از آرای مردم سوریه در حکومت باقی ماند و نوری مالکی هم توانست در انتخابات اخیر عراق پیروز شود، همین موضوعات به ایجاد حس ناخشنودی آنها دامن زد و موجب شد تا با حمایتهای مالی و اطلاعاتی از داعشیها به ایجاد ناامنی و آشوبهای منطقهای بپردازند.
اما برخی از غربیها مدعی هستندداعش تهدیدی خودساخته از سوی حکومتهای مرکزی سوریه و عراق است تا با قوت گرفتن حس ناامنی مردم را به سوی خود جلب کنند؟
این تحلیل ناشی از یک برداشت سطحی و نادرست است. چطور ممکن است حکومتی که برای حیات سیاسی خود نیازمند آرا و حمایتهای مردمی است بیاید و با کشتار مدافعانش محیط ناامنی را برای خود مهیا سازد یا با به وجود آوردن سایه تهدید بخواهد امنیت خود را تضمین کند؟ داعشیها پایههای امنیت سوریه و عراق را منهدم میکنند و با حمله به سامرا احساسات شیعه را به غلیان میآورند.
یعنی تنها هدف داعش ایجاد اختلاف فرقهای و مذهبی است؟
داعش جریان معارض و وابستهای است که تنها به دنبال ایجاد ناامنی است و از جنگهای فرقهای حمایت میکند. این همان خواسته کشورهای ارتجاعی منطقه است که آرامش عراق را نمیخواهند و از سال 2003 تا به امروز همواره به دنبال به وجود آوردن شرایط نابسامانی در این کشور بودهاند. حمایت این کشورها از تروریسم جدی بوده است و به هر بهانهای آن را به ثمر رساندهاند. این کشورهای ارتجاعی که فاقد دموکراسی هستند از عراقی که کارنامه قابل قبولی داشته باشد و از نظامی مردمی تشکیل شود واهمه دارند و آن را نمیپذیرند.
گفته میشد که این حکومتهای ارتجاعی به سرکردگی بندر بن سلطان، رئیس اداره اطلاعات پادشاهی سعودی از فعالیتهای تروریستی در منطقه حمایت میکنند. حال که این فرد از روند فعالیتهای اجرایی عربستان کنار گذاشته شده است پشتیبانی از گروههای تروریستی چون داعش به چه شکل صورت میپذیرد؟
اینکه بخواهند با ایجاد یک فضای ناامن روانی نشان دهند در عراق و سوریه ثبات و امنیت وجود ندارد به هیچوجه وابسته به عملکرد یک فرد و شخص نیست. همین حضور ناو جدید آمریکایی در منطقه نشان میدهد کشورهای غربی و دوستان آنها خوابهای جدیدی برای عراق دیدهاند.
یعنی این ناو برای فعالیت جدید نیروهای آمریکایی در عراق راهی منطقه شده است؟
به گمان بنده اینطور است. اگر آمریکاییها معتقدند که دولت شکل گرفته عراق خود باید به حل و فصل مشکلاتش اقدام کند چرا این ناو را راهی منطقه کردهاند و اگر میخواهند به دولت این کشور کمک کنند چرا با وجود برخورداری از سیستم ماهوارهای پیشرفته مکان اعضای این گروه را در اختیار ارتش عراق قرار نمیدهند. واقعاً ناو آمریکایی با چه هدفی راهی منطقه شده است؟ برای جنگ با داعش؟ فکر نمیکنم اینطور باشد. آمریکاییها که تاکنون از محکوم کردن حملات داعشیها خودداری کردهاند با چه توجیهی ادعای کمک به حل مناقشات عراق را با راهی کردن ناو جنگی خود مطرح میکنند. علاوه بر این باید بدانید که از حرکتهای گروههایی چون داعش صهیونیستها هم حمایت میکنند چرا که اساساً از اینکه کشورهای اسلامی با مشکلات داخلی مواجه باشند، خوشحالاند.
پس معتقدید این ناو برای حمایت از داعش راهی منطقه شده است.
در واقع برداشت من این است.
حمایت از داعش چه عایدی برای آمریکاییها دارد؟
امنیت منطقه را تحت تاثیر قرار میدهد و امنیت کشورهای این حوزه را با چالش مواجه میکند. البته تمامی این اقدامات نیز به ناکامی آمریکا در به کرسی نشاندن سیاستهای پایهای خود برای ایجاد حکومتی دستنشانده در عراق بازمیگردد. آمریکاییها با راهاندازی غائله مبارزه با تروریسم در حادثه یازدهم سپتامبر اینگونه نشان دادند که صلح جهانی به خطر افتاده است و به بهانه مبارزه با تروریسم با پوششی امنیتی وارد منطقه شدند. داعیه رهبری جهان به قدری در آمریکاییها قوی بود که حتی حاضر نشدند برای حمله به عراق از مجوز شورای امنیت برخوردار شوند. واشنگتن در آن زمان این پیام را به دنیا مخابره کرد که رویههای بینالمللی تغییر کرده است و امروز عملکرد نهادهایی چون شورای امنیت و سازمان ملل دیگر مفهومی ندارد. آنها میخواستند نشان دهند که اکنون این آمریکاست که تصمیم میگیرد دنیا بر چه خطی قرار گیرد و به چه صورت سیاستهای جهانی را به حرکت درآورد. از سال 2003 تا 2014 برآیند عملکرد آمریکا این بود که منویات خود را در عراق، افغانستان و پس از آن سوریه عملیاتی سازد. در عراق میخواست دولتی
کاملاً آمریکایی را روی کار بیاورد، حضور نظامیاش را تثبیت کند و ساختار نظامی و سیستم دفاعی عراق را کاملاً آمریکایی سازد. اما در همه این موارد ناکام ماند. در عراق ناکام ماند، در سوریه ناکام ماند و در افغانستان هم راهی از پیش نبرد. باور من این است که آمریکاییها با عدم موفقیت سیاستهای پیشینشان در این کشورها سناریوی جدیدی را برای منطقه ما طراحی کردهاند تا منطقه درگیر موضوعات امنیتی شود و به اسم جنگ شیعه و سنی سناریوی جدیدی را به راه اندازند.
خطر این سناریو برای ایران چیست؟
قطعاً یکی از هدفهایشان جمهوری اسلامی است. ما تعارف نداریم و میدانیم که اگر آمریکاییها موفق میشدند سیاستهایشان در عراق را اجرایی سازند حتماً نوک پیکان حملهشان را به سمت ایران نشانه میرفتند. البته این بحث امروز و دیروز و داعش و گروههای دیگر نیست. این گروه آلت دستی برای کشورهای ارتجاعی منطقه و غرب است که با هدف براندازی نظامهای منطقهای طراحی شده است.
موضع ایران نیز در زمینه اقدامات داعش بسیار شفاف است. معتقدم ایران در برابر این پدیده از میان یک ناظر بیطرف یا یک بازیگر فعال قطعاً یک بازیگر فعال است. اما مفهوم بازیگر فعال این نیست که ما در امورکشورهای دیگر مداخله میکنیم. دیگر شرایط مانند گذشته نیست و ایران میتواند کمکهای خود از دولت منتخب عراق را در شکل و قالبهای حمایتی نشان دهد.
حمایتهای لفظی و کلامی؟
خیر در چارچوب همکاریهای نظاممند. که گاهی مشاوره است. گاهی همکاریهای لجستیکی.
این همکاریها هم احتمالاً با مخالفت کشورهای دیگر مواجه میشود؟
همین کشورهایی که شما به آنها اشاره میکنید در تضعیف امنیت عراق نقش اساسی داشتهاند. در چند سالی که آمریکاییها در عراق حضور داشتند اجازه ندادند که ارتش این کشور شکل بگیرد و نیروهای نظامی آن توانمند شوند چرا که در غیر این صورت دیگر نیازی به حضور آمریکاییها نبود. اما با وجود تمامی این تلاشها مطمئن باشید که امروز دولت منتخب عراق با بسیج مردمی و با حمایت مرجعیت میتواند در برابر داعش مقاومت کند. این بهترین زمانی است که ایران به نیاز عراق پاسخ دهد و اگر نیاز به آموزش نیروهای نظامی این کشور وجود داشته باشد آن را به سرانجام برساند. در مقطع زمانی فعلی مشاورههای نظامی یا همکاریهای لجستیک بیشترین کمک به نیروهای نظامی عراق است که در چارچوب همکاریهای دوجانبه صورت میگیرد.
یک دولت قانونی میتواند از کشور دوست و همسایه خود درخواست کمک کند و ما نیز میتوانیم در راستای روابط دوجانبه خود به این کشور کمک کنیم. البته همواره در زمانهایی که انتخاباتی در عراق برگزار میشود موضوع دخالت ایران در این کشور توسط کشورهای دیگر مطرح میشود که همه ما میدانیم این مباحث با چه هدفی طرح میشود. این کشورها همواره هر گروهی را که با اقبال عمومی مردم عراق مواجه میشود، متهم به همکاری با ایران میکنند. اما باید بدانند که اگر قرار باشد روزی ایران به همکاری با عراق بپردازد آن را به صورت علنی ابراز میکند.
ناو آمریکایی بر چه اساسی وارد منطقه شده است؟
برای اینکه نشان دهند با حضور آمریکا در منطقه اوضاع رو به بهبودی میرود. دریغا که این مباحث حاکی از این واقعیت است که سیاستهای آمریکا در منطقه شکست خورده است و تمامی این تلاشها برای تغییر سناریوی منطقهای آمریکاییهاست. واشنگتن به دنبال آن بود که با حضورش در عراق گام نخست تشکیل خاورمیانه جدید را بردارد و به نام دموکراسی، هژمونی سلطه خود را به پیش برد. آمریکا خوابهای بزرگی برای منطقه ما دیده بود که نتوانست آنها را عملیاتی سازد و حال به دنبال اجرای این سیاستهاست.
خطر داعش برای ایران چقدر جدی است؟
به طور حتم اگر آن را رها کنیم خطر جدی برای ما خواهد بود. اما داعش مشکل اصلی ما نیست. دشمنان اصلی خود را در پوسته این گروه مخفی کردهاند و میخواهند با به راه انداختن جنگهای مذهبی و فرقهای نیات خود را عملیاتی سازند. آنها اگر میتوانستند منطقه را به صورت دو فاکتو به رسمیت بشناسند قطعاً به حمایتهای خود از داعش ادامه میدادند.
دیدگاه تان را بنویسید