تاریخ انتشار:
معافیت مالیاتی برای اشتغال زنان سرپرست
ه نظر میرسد دولت باید در خصوص زنان سرپرست خانوار ابتدا تکلیف خود را روشن کند. بسیاری از کارشناسان در این رابطه، مسائل حمایتی را از مسائل بیمهای جدا میکنند. مثلاً مطرح میکنند که دولت در طرح خود، مسائل بیمهای را تامین کرده و باید به مسائل حمایتی به صورت مجزا رسیدگی کرد
به نظر میرسد دولت باید در خصوص زنان سرپرست خانوار ابتدا تکلیف خود را روشن کند. بسیاری از کارشناسان در این رابطه، مسائل حمایتی را از مسائل بیمهای جدا میکنند. مثلاً مطرح میکنند که دولت در طرح خود، مسائل بیمهای را تامین کرده و باید به مسائل حمایتی به صورت مجزا رسیدگی کرد. اما این استدلال غلطی است و نباید میان حوزه بیمهای و حمایتی تفکیک گذاشت. در چنین شرایطی، یا زنان سرپرست خانوار شرایط درآمدی و اشتغال را دارند که باید بیمه شوند یا توانایی اشتغال ندارند که در این صورت باید پوشش حمایتی شوند.
در حقیقت بیمه مربوط به نیروی مشغول به کار است که با پرداخت حق بیمه، میتواند در آینده از مزایای حمایتی و بیمهای برخوردار شود. در این راستا برای اجرای طرحهای حمایتی و بیمهای از زنان سرپرست خانوار باید آنها را به دو دسته تقسیمبندی کرد. اولین دسته زنان شاغل و دومین دسته زنان فاقد شغل است. در چنین شرایطی باید زنان شاغل را بیمه کرد و از زنان فاقد شغل، حمایت شود. در این میان زنان فاقد شغل نیز به دو دسته تقسیم میشوند. یا زنانی هستند که توانایی اشتغال را دارند یا فاقد امکان اشتغال هستند. در مورد زنانی که پتانسیل اشتغال دارند باید به صورتی رفتار شود که کارفرما تشویق به نگاه داشتن زنان سرپرست خانوار بهعنوان نیروی کار شود. یعنی با برخی مشوقهای مالیاتی مانند معافیت مالیات، کارفرما را تشویق کرد در نیروهای کاری خود از زنان سرپرست خانوار استفاده کنند. در مورد دسته دوم که امکان اشتغال ندارند، باید نظام حمایتی را ایجاد کرد. در حقیقت باید پوشش حمایتی آبرومندی را برای این دسته از زنان بیکار ایجاد کرد تا این افراد نیز مورد حمایت قرار گیرند.
پیش از این برخی حمایتهایی که از این زنان صورت میگرفت به دلیل برخی انگهایی که زده میشد، آبرومند نبود. بهعنوان مثال برخی از افرادی که تحت پوشش نهادهای حمایتی قرار داشتند از آوردن اسم نهاد خودداری میکردند و در نهایت حمایت درستی صورت نمیگرفت. به همین خاطر است که در مورد لایحه حمایت از زنان سرپرست خانوار نیز باید این موارد را رعایت کرد. در حقیقت تا زمانی که مسائل بیمهای و حمایتی از این زنان به صورت همزمان دیده نشود، نمیتوان آن را لایحهای مناسب دانست. البته این لایحه هنوز ارائه نشده و باید تا زمان ارائه نهایی آن صبر کرد تا زوایای مختلفی از آن روشن شود. مساله دیگری که در این میان باید به آن توجه کرد، نبود منابع مالی لازم برای دولت است.
اگر دولت قصد داشته باشد این لایحه را به اجرا برساند، باید زمان مشخصی را برای ارائه و اجرای آن در نظر بگیرد. اگر قرار باشد این لایحه در سال جاری ارائه شود، باید پیشبینی درستی از ردیف بودجهای لازم برای اجرای آن نیز صورت بگیرد. در حقیقت به نظر میرسد که دولت در سال جاری، منابع مناسب و مشخصی برای اجرای لایحه حمایت از زنان سرپرست خانوار در اختیار ندارد. برخی معتقدند دولت میتواند در این راستا از منابع در نظر گرفتهشده برای زنان خانهدار استفاده کند اما باید توجه کرد که این منابع نیز به اندازهای نیست که بتوان از آن برای اجرای لایحه حمایتی استفاده کرد.
بخش دیگر حمایتهایی که باید از زنان سرپرست خانوار صورت گیرد، مربوط به مسائل فرهنگی است. بهعنوان مثال، طبق آخرین آمار 81 درصد زنان سرپرست خانوار بیسواد هستند. نباید فراموش کرد که هرچه سطح سواد زنان سرپرست خانوار کمتر باشد، امکان اشتغال این زنان هم کمتر میشود. در چنین شرایطی دولت باید در لایحه حمایتی خود، بحث سوادآموزی و دیگر مسائل مشابه آن را نیز لحاظ کند.
با این حال، نکته مهم معیشت زنان سرپرست خانوار است. در مواردی گفته میشود زنان سرپرست خانوار باید از حمایتهای بیمهای برخوردار شوند. اما در واقعیت دیده میشود که این زنان حتی به نان شب خود نیز محتاج هستند. چنین افرادی بهطور طبیعی امکان اشتغال نیز ندارند. در همین حال، دولت در وعدههایی که در خصوص زنان سرپرست خانوار میدهد ادبیاتی را مطرح میکند که بیشتر مربوط به زنان شاغل است. این در حالی است که بسیاری از زنان سرپرست خانوار شاغل نیستند. اینها مسائلی است که باید تحت لایحه حمایت از زنان سرپرست خانوار به آن پرداخته شود.
دیدگاه تان را بنویسید