چرا عربستان در مسیر تقابل با ایران قرار گرفت؟
جنگ سرد
نزدیک به ۸۵ درصد کل جمعیت مسلمان جهان را اهل تسنن تشکیل میدهند.
نزدیک به 85 درصد کل جمعیت مسلمان جهان را اهل تسنن تشکیل میدهند. اغلب این جمعیت در جایی که به آن اصطلاحاً جهان عرب میگوییم متمرکز شده است. عربستان با وجود آنکه کمتر از یک درصد اهل تسنن را در خود جای داده ادعای رهبری جهان اسلام را دارد. ادعایی که بخش نه چندان اندکی از اهل سنت آن را قبول ندارند و علاوه بر این، عربستان بزرگترین حامی گروههای افراطی مانند داعش محسوب میشود. جنگهای داخلی میان اهل سنت، بزرگترین وجه تمایز آنها با شیعیان است. شیعیان صدای واحدتری دارند و بر سر رهبری ایران نیز موافقت دارند. ایران مرکز فرهنگی، دینی، تاریخی و سیاسی تشیع محسوب میشود. شیعیان در بعضی کشورها از جمله عربستان، به عنوان اقلیت زندگی میکنند و خصوصاً در همین کشور تحت فشار فراوانی قرار دارند. عربستان کلاً در زمینه رعایت حقوق بشر کارنامه درخشانی ندارد و اگر پای یک شیعه در میان باشد اوضاع حادتر هم میشود.
اعدام یک رهبر شیعه عربستانی که بیشتر در زمینه حقوق بشر در این کشور فعالیت میکرد، اختلاف میان دو کشور را دامن زد. تمام کشورهای شیعه، از جمله عراق و لبنان رسماً این اقدام دولت عربستان را محکوم کردند. در تهران سفارت این کشور به وسیله معترضان اشغال شد. اقدامی که به سرعت از طرف رئیسجمهوری این کشور محکوم شد اما عربستان در دو روز بعد از این اشغال، ابتدا روابط سیاسی و سپس اقتصادی خود را با ایران قطع کرد. جدالی به نام مذهب که در واقع بیشتر بوی قدرت میدهد. در واقع این اولین تقابل مستقیم این دو قدرت است وگرنه در سالهای بعد از بهار عربی، تمام جنگهای داخلی و هر نوع درگیری در خاورمیانه و شمال آفریقا را میتوان با همین تقابل توضیح داد.
وقتی در اواسط سال 2014، نفت در جریانی که از ابتدای این سال آغاز شده بود، بیش از 70 درصد قیمت خود را از دست داد، همگان انتظار داشتند اوپک مانند همیشه با تغییر تولید، قیمت را در بازار تنظیم کند. اما برای اولین بار اوپک اعلام کرد در هر سطحی از قیمت به تولید خود ادامه میدهد تا تولیدکنندگانی که هزینه استخراج بالایی دارند (منظور تولیدکنندگان نفت شیل در آمریکا بود) مجبور به خروج از بازار شوند. واقعیت البته این است که اعضای اوپک، کمترین هزینههای تولید ممکن میان تمامی تولیدکنندگان نفت را به خود اختصاص دادهاند. این تصمیم باعث سقوط بیشتر نفت شد. حالا و با تجربه برخورد میان دو کشور ایران و عربستان، به نظر میرسد ممکن است عربستان دلیلی دیگر و حتی مهمتر از دلیل اول برای کاهش ندادن تولید اوپک داشته باشد: تحت فشار قراردادن ایران و متحد آن روسیه.
کاهش قیمت نفت با توجه به آنکه حدود نیمی از بودجه ایران از محل درآمد نفت تامین مالی میشود، قطعاً باعث فشار بر این کشور خواهد شد. اما آیا در وضعیتی که 88 تا 90 درصد بودجه عربستان به نفت وابسته است، این اقدام با هدف زمین زدن ایران منطقی بوده است؟ شاید بتوان گفت بله، عربستان سعودی بعد از چین و ژاپن بیشترین منابع ارزی جهان را در اختیار دارد. علاوه بر این، این کشور از شهروندانش مالیات دریافت نکرده و سوبسیدهای سنگینی، خصوصاً در بخش سوخت پرداخت میکند. دریافت مالیات و افزایش برخی قیمتها در کنار ذخایر ارزی زیاد، میتواند دلیل لازم را به عربستان بدهد که با پایین نگه داشتن قیمت نفت، با یک تیر چند نشان بزند. هم تولیدکنندگان پرهزینه شیل را ورشکسته کند و هم باعث فشاری شدید به رقیب بزرگ مذهبی و خصوصاً سیاسی خود در منطقه بشود، خصوصاً که این رقیب در پی سالها تحریم، ذخایر قابل توجهی هم ندارد.
دیدگاه تان را بنویسید