تاریخ انتشار:
تحزب در کارنامه دولت روحانی در گفتوگو با سیدهادی خامنهای
شکی در تلاش تندروها برای تخریب دولت نیست
«به قولی که به مردم در همه زمینهها دادیم، پایبندیم.» این پاسخ حسن روحانی بود، در روزی که دانشجویان، تحقق وعدههایش را به او گوشزد میکردند. رئیسجمهوری ایران در روز دانشجو، درست بعد از آنکه به مجلس اصولگرا رفت، در جمع دانشجویانی که شعارهایشان متفاوت از شعارهای نمایندگان بود رفت
«به قولی که به مردم در همه زمینهها دادیم، پایبندیم.» این پاسخ حسن روحانی بود، در روزی که دانشجویان، تحقق وعدههایش را به او گوشزد میکردند. رئیسجمهوری ایران در روز دانشجو، درست بعد از آنکه به مجلس اصولگرا رفت، در جمع دانشجویانی که شعارهایشان متفاوت از شعارهای نمایندگان بود رفت و گفت «هر کجا منافع، مصالح و امنیت ملی و حقوق ملت پیش روی ما باشد و بدانیم راهی که میرویم برای احقاق این حقوق است از مخالفتها و تخریبها نمیترسیم و از هیچ فریاد و سر و صدایی باک نداریم.» روحانی این حرفها را در شرایطی گفته که در فضای سیاسی کشور، منتقدانی از میان اصلاحطلبان و حتی اعتدالیون دارد که میگویند، او نتوانسته شعارهایش را در مورد آزادیهای سیاسی و آزادی احزاب محقق کند. بعضیها این نقص را ناشی از کمکاریهای دولت میدانند و بعضی دیگر، جمله محمد خاتمی، رئیسجمهوری پیشین ایران را یادآور میشوند که میگفت مخالفان هر ۹ روز یک بحران را برای دولت ایجاد کردند. در اینباره با سید هادی خامنهای نماینده ادوار مجلس، به گفتوگو نشستیم. او بیشتر از آنکه قائل به ایجاد شکاف بین دولت و مردم در نتیجه عدم تحقق شعارهای حسن روحانی
در حوزه سیاست داخلی باشد، معتقد است که باید اطلاعرسانی به گونهای باشد که مردم نسبت به آنچه اتفاق میافتد آگاه شوند.
بعد از آنکه دولت آقای روحانی به قدرت رسید، این انتظار بین مردم به وجود آمد که فضای بازتری را در حوزه سیاسی ببینند. اما با گذشت بیش از یک سال از کار دولت، هنوز به نظر میرسد نشانههای این تغییر مانند حوزههای اقتصاد و دیپلماسی قابل مشاهده نیست. آیا این اتفاق ناشی از تلاش مخالفان و افراطیون است؟
ببینید! در اینکه بعضی از جناحهای سیاسی با حرکتهای اصلاحطلبانه یا شبهاصلاحطلبانه مردم مخالفتی بنیادین دارند و برای رسیدن به اهداف خود کوششی تمامعیار میکنند، شکی نیست؛ آنها هر کاری میکنند تا انتخابات ریاستجمهوری یازدهم و نتیجه به دست آمده از آن و دولتی که روی کار آمده، به اهداف خود نرسد. اما اینکه آیا آنها میتوانند به هدفشان برسند، مشخص نیست.
اما حداقل در ظاهر به نظر میرسد که دستکم بسیاری از حامیان حسن روحانی به ویژه آنان که فعالیتهای سیاسی و حزبی میکردند، امکان تحرک بیشتر نیافتهاند. آیا در این زمینه فکر میکنید مخالفان دولت به اهداف خود رسیدهاند؟
اتفاقاً به نظر من اینطور نیست. ببینید! آنچه واقعیت دارد این است که رای اکثر مردم به سمت اصلاحطلبی است و مخالفان و گروههای تندرو، کمترین رای را در میان مردم دارند. آنها گرچه تریبونهای قوی دارند که صدایشان را با بالاترین درجه به جامعه میرساند، اما از پشتوانه رای مردمی بسیار اندکی برخوردارند. در این شرایط میتوان انتظار داشت که تلاش آنها در نهایت به جایی نرسد. اما در این بین نباید فراموش کنیم که مطبوعات و دستگاههای تبلیغاتی آنها و خصوصاً صدا و سیما که امیدواریم در دوره جدید مدیریتی منطقیتر از قبل عمل کند، هر تلاشی میکنند تا این ضعف را پوشش دهند اما بدون شک اگر رسانههای این سمت هم به نحوی عمل کنند که مردم روشن شوند بدون شک، آنها به مقصودشان نمیرسند. بار دیگر باید تاکید کنم که گرایش اکثر مردم به سمت اصلاحطلبی بوده، هست و خواهد بود، اما در بعضی مواقع تبلیغات فریبنده و بعضاً دروغ، از یک سو و فشارها، ممنوعیتها و محدودیتهای موجود، از سوی دیگر باعث میشود که نتیجه آرا، چیز دیگری باشد که بعضی تصور کنند گرایش مردم تغییر کرده است؛ اما درواقع این تصوری اشتباه است. در این شرایط اگر اصلاحطلبان و دولت آقای
روحانی بتوانند به درستی مواضع خود را برای مردم روشن کنند و تلاش کنند تخریبهایی را که صورت میگیرد به درستی، هدفمند و هوشمندانه نشان دهند، بدون شک مردم دیگر فریب نخواهند خورد. به نظر من فضای فعالیتهای سیاسی نیز به تدریج بهبود یافته و فضا مطمئناً بهتر از پیش از انتخابات است.
شما خودتان سابقه نمایندگی مجلس را دارید. آنچه حداقل در این یک سال و نیم گذشته در تقابل بین مجلس با دولت دیدیم اگر نگوییم بیسابقه، لااقل کمسابقه بوده است. خب همین نمیتواند عاملی برای کماثرسازی اقدامات دولت در به ثمر رسیدن برنامههای خود در توسعه سیاسی و تحزب باشد؟
ببینید، من بار دیگر تاکید میکنم که اگر اصلاحطلبان و دولتمردان کشور بتوانند به صورت کاملاً هوشمندانه مردم را از کارشکنیهای موجود مطلع کنند بدون شک خیلی از اتفاقاتی را که تاکنون صورت گرفته شاهد نخواهیم بود. اما در شرایطی که این اتفاق صورت نگیرد، آنها میتوانند مخالفتهای خودشان را با آوردن بهانههایی مانند جلوگیری از رشد فساد و رسوخ آنچه آنها با عنوان فتنه یاد میکنند سنگینتر کنند و همین امر مانع فعالیتهایی شود که دولت برای توسعه سیاسی در نظر دارد. حداقل ما میدانیم که این حرفها، اغلب حرفهای نادرستی است که آنها میزنند و متاسفانه عدهای باور میکنند؛ در این بین تنها اطلاعرسانی درست است که میتواند مانع این روند شود و فضا را برای فعالیتهای دولت باز کند. حامیان دولت نیز باید در فضای موجود بیش از گذشته متشکل و هماهنگ عمل کنند. دولت نیز باید تلاش کند تا با بسترسازی مناسب، فضا را برای فعالیت احزاب مهیا کند. به نظرم در این زمینه باید منتظر اقدامات بعدی دولت باشیم.
فکر نمیکنید که دولت بیش از اندازه در مقابل آنها کوتاه میآید؟
ببینید، متاسفانه در بعضی مواقع فضا به گونهای میشود که دولت احساس میکند هیچ پشتیبانی ندارد و احساس دلگرمی نمیکند. وقتی دولت میبیند که عدهای دروغپراکنی میکنند و هیچ کسی در مقابل آن نمیایستد و سکوت میکند، دچار فرسودگی و خستگی میشود. اما اگر دولت بداند خیلیها میدانند که در نتیجه این حرفها، پشتیبانی مردمی همچنان از دولت وجود دارد، بدون شک اوضاعش تفاوت خواهد کرد.
اما بعضیها این را اعتدال بیش از اندازه دولت میدانند!
شاید اینکه میگویند باشد؛ اما چه عیبی دارد؟ اعتدال هر چه بیشتر باشد، بهتر است. اگر تعریف درستی از اعتدال داشته باشیم، هرچه آن را بیشتر اجرا کنیم، بهتر است. اما نباید اعتدال را با سستی مترادف کنیم. اعتدال زیاد، اصلاً بد نیست، اما سستی نباید صورت گیرد.
در پایان میخواستم به نکتهای که درباره تحزب و عملکرد دولت اشاره کرده بودید، بپردازم. فکر میکنید در این زمینه دولت باید چگونه عمل کند؟
به نظر میرسد که برنامههای عملی دولت در زمینه تحزب به ثمر نرسیده باشد. با این حال و با توجه به اقدامات رقبا به دولت توصیه میکنم که در این بخش فعالتر عمل کند، چرا که کندی در این بخش به ضرر مردم وخود دولت خواهد بود.
دیدگاه تان را بنویسید