تاریخ انتشار:
در وضع مالیات باید به چه مواردی توجه کرد؟
مالیات بر دخانیات
مالیات بر حسب تعریف سازمان همکاری و توسعه اقتصادی(OECD) پرداختی است الزامی و بلاعوض. مالیات ممکن است به شخص، موسسه، دارایی و غیره تعلق گیرد. چنین تعریفی پرداختهای تامین اجتماعی را هم در بر میگیرد، حال آن که بر حسب مقررات و عرف مالیاتی ایران اصطلاح مالیات پرداختهای اخیر را شامل نمیگردد.
مالیات بر حسب تعریف سازمان همکاری و توسعه اقتصادی (OECD) پرداختی است الزامی و بلاعوض. مالیات ممکن است به شخص، موسسه، دارایی و غیره تعلق گیرد. چنین تعریفی پرداختهای تامین اجتماعی را هم در بر میگیرد، حال آن که بر حسب مقررات و عرف مالیاتی ایران اصطلاح مالیات پرداختهای اخیر را شامل نمیگردد.
مالیات در واقع انتقال بخشی از درآمدهای جامعه به دولت و یا بخشی از سود فعالیتهای اقتصادی است که نصیب دولت میگردد زیرا ابزار و امکانات دست یابی به درآمد و سودها را دولت فراهم ساختهاست.
اقتصاددانان معمولاً از مالیات بر مصرف در مقابل مالیات بر درآمد حمایت میکنند،به عنوان مثال سیگار از جمله کالاهایی است که دولتها برای جلوگیری از مصرف آن مالیاتهای سنگین بر آن وضع میکنند،البته برخی نتایج پژوهشی نشان می دهد مبالغی که برای معالجه عواقب استعمال دخانیات بر سلامتی در بخش درمانی هزینه می شود به مراتب بیش از درآمد دولت ها از اخذ مالیات بر سیگار است. در نتیجه، ترک استعمال دخانیات سود بیشتری برای کشورها خواهد داشت.برخی دیگر اما جدی نگرفتن دولت در مبارزه با دخانیات را به دلیل درآمد مالیاتی ناشی از تولید این کالا می دانند.اما وضع مالیات بر محصولات مختلف آن طور که تصور میرود، آسان نیست. مالیات ابزاری است که میبایست اهداف مختلفی را در بازار محصول و همچنین اقتصاد کلان دنبال کند و از همین رو به سادگی نمیتوان به یک نظام مالیاتی مطلوب و نرخ مالیاتی کارا دست یافت. مالیات بر سیگار و محصولات دخانی نیز از این قاعده خارج نیست.
اهداف مالیات بر سیگار
انتخاب میزان و نوع مالیات بر سیگار میبایست دوهدف را به طور همزمان دنبال کند. از یک سو میبایست به افزایش سلامت عمومی کمک کند و در عین حال به ارتقای درآمد عمومی یاری رساند. این مورد آخر اغلب از دید سیاستگذار پنهان میماند در حالی که میتواند به اندازه سلامت عمومی اهمیت داشته باشد. میتوان شرایطی را در نظر گرفت که مالیات حاصل از مصرف دخانیات بتواند هزینههای ناشی از آثار منفی آن را پوشش دهد و باز بخشی از مالیات باقی بماند که دولت آن را مثلاً برای ارتقای بیشتر سلامت عمومی استفاده کند. این شرایط بهتر از زمانی است که فرضاً مالیات آنچنان بالا رود که دیگر کسی دخانیات مصرف نکند. بنابراین تنها کاهش مصرف دخانیات از طریق وضع مالیات مطلوب نیست بلکه میبایست هر دو هدف سلامت عمومی و بیشینهسازی درآمد مالیاتی با وضع مالیات دنبال شود.
بنابراین مالیاتی که به طور کامل تولید محصولات دخانی را ممنوع کند، اصولاً مالیات مطلوبی حتی برای سلامت عمومی نیست، ضمن آنکه اصل اختیار و آزادی انتخاب افراد را نیز زیر پا میگذارد. از این رو، هدفگذاری مالیات بر محصولات دخانی وقتی مطلوب خواهد بود که به جز سلامت عمومی، بیشینهسازی درآمد مالیاتی را نیز در نظر گیرد.
نقش مالیات بر مصرف
فرض بر آن است که با افزایش مالیات بر سیگار، به علت بالا رفتن بهای آن میزان تقاضا و مصرف کاهش مییابد و در این حالت سلامت افراد افزون میشود. با وجود این تحقیقات بسیاری نشان دادهاند که این استدلال همواره صحیح نیست و افزایش مالیات به خصوص از سطوح مشخصی به بالاتر میتواند روی سلامت افراد اثر معکوس گذارد. تحقیقاتی که در مورد محصولات دخانی و مشروبات الکلی شده است، این واقعیت را تایید میکند. اما علت چیست؟
اثر افزایش مالیات
افزایش مالیات دو اثر درآمدی و جانشینی دارد. در اثر درآمدی، به علت افزایش قیمت یک نوع سیگار مشخص، قدرت خرید مصرفکنندگان کاهش یافته و آنان کمتر از آن نوع سیگار مصرف میکنند. اما در اثر جانشینی فرد ممکن است مصرف این نوع سیگار را با سیگاری دیگر معاوضه کند و در این حالت، به احتمال زیاد سیگار ارزانقیمت کیفیتی به مراتب پایینتر خواهد داشت و کیفیت پایین توتون مصرفی خود اثر سوء بیشتری نسبت به سیگار قبلی خواهد داشت.
از این رو هر چند افزایش مالیات بر محصولات دخانی میتواند در کل باعث کاهش مصرف سیگار شود، اما اثر جانشینی افزایش مالیات با افزون ساختن مصرف سیگارهای نامرغوب برای سلامت عمومی خطرناک خواهد بود. تعیین مالیات به گونهای که سیگارهای نامرغوب مورد توجه مصرفکنندگان قرار نگیرد، موضوع دیگری است که سیاستگذار میبایست بدان توجه کند.
مالیات و قاچاق
آمار رسمی نشان میدهد که قریب یکسوم سیگار مصرفی در کشور قاچاق است و از همین رو، وضع مالیات باید به گونهای باشد که علاوه بر موارد فوق موجب تشویق بیشتر قاچاق سیگار نشود. از همین رو شاید شیوه بهتر مالیاتستانی در این مورد، گرفتن آن از خردهفروشان باشد. هر چند این کار دشوار است، اما دولت میتواند مطمئن باشد که با وضع مالیات خود به قاچاق بیشتر که تبعات خود را دارد دامن نمیزند.
در حالی که حجم قابل توجهی از بازار دخانیات زیر سایه قاچاق است، هر گونه سیاست مالیاتی که نتواند این بخش از بازار را زیر لوای خود درآورد، تنها موجب افزایش بازار سیگار قاچاق میشود. بیتردید هر چه سیاستگذار بتواند، سیگارهای قاچاق را مشمول مالیاتستانی کند، قدرت بیشتری در افزایش نرخ مالیات خواهد داشت. بیتوجهی به حجم بازار قاچاق در وضع مالیات، نهتنها در کاهش مصرف محصولات دخانی شکست میخورد بلکه درآمد مالیاتی چندانی را هم عاید دولت نمیکند.
انواع مالیات
دو نوع مالیات بر سیگار وضع میشود. یکی مالیات بر ارزش افزوده که مانند سایر کالاها از سیگار و محصولات دخانی گرفته میشود و دیگر مالیاتهای خاص. این مالیاتهای خاص خود میتواند شامل دو نوع مختلف باشد، یکی مالیاتی ثابت بر هر بسته از سیگار و دیگری مالیاتی که وابسته به ارزش محصول دخانی است. البته اگر سیگار به شکل واردات نیز باشد، مالیات بر واردات نیز میتواند شامل حال آن شود. در حال حاضر 90 درصد کشورهای جهان بر سیگار مالیات وضع میکنند و بیشتر کشورها، مالیاتی که تنها بر سیگار وضع میکنند (به غیر مالیات بر ارزش افزوده) اغلب بالاتر از 50 درصد قیمت سیگار است. جدول ذیل میزان مالیات را در برخی از کشورهای دنیا نشان میدهد.
البته که نمیتوان تصور مالیاتی به میزان کشورهای اروپایی را بر سیگار داشت، زیرا با وجود حجم قاچاق احتمالاً این سطح مالیاتی تنها به بازار بیشتر سیگارهای قاچاق دامن میزند اما شاید کانال 30 درصد با واقعیات اقتصادی ما همخوانی داشته باشد، اگر بتوان همه بازار را تحت لوای وضع مالیات قرار داد. این میزان مالیات میتواند به طور محسوسی بر قیمت موثر باشد و مصرف دخانیات را کاهش دهد. از آنجا که به نظر میرسد کشش قیمتی تقاضای سیگار در ایران کمتر از یک است، افزایش قیمت محسوسی نیاز است تا بتواند به طور موثری از مصرف بکاهد.
دیدگاه تان را بنویسید