شناسه خبر : 47505 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

چالش‌های یونس

آیا فروپاشی رژیم حسینه به دموکراسی و ثبات می‌انجامد؟

 

محمدحسین باقی / نویسنده نشریه 

یکم) پیشینه خبر

استعفای حسینه و رهبری موقت یونس

سه روز پس ‌از آنکه «شیخه حسینه»، نخست‌وزیر بنگلادش مجبور به استعفا و فرار به هند شد، «محمد یونس»، اقتصاددان برنده جایزه نوبل صلح، به ‌عنوان رئیس دولت موقت بنگلادش سوگند یاد کرد. یونس ۸۴ساله پنجشنبه‌شب (۱۸ مردادماه) در مراسمی در کاخ ریاست‌جمهوری در داکا که با حضور رهبران سیاسی، رهبران جامعه مدنی، ژنرال‌ها و دیپلمات‌ها برگزار شد، سوگند یاد کرد. یونس هنگام ادای سوگند از سوی رئیس‌جمهور «محمد شهاب‌الدین» گفت: «من مدافع قانون اساسی بوده و از آن محافظت و پاسداری می‌کنم.» بیش از ۱۲ نفر از اعضای کابینه او (که عناوین آنها «مشاور» است نه «وزیر») نیز سوگند یاد کردند، زیرا دولت موقت اکنون به دنبال بازگرداندن صلح و آماده شدن برای انتخابات جدید است. از جمله این مشاوران می‌توان به «ناهید اسلام» و «آصف محمود»، رهبران ارشد گروه دانشجویان علیه تبعیض، اشاره کرد که تظاهرات چند هفته اخیر را که به سرنگونی حسینه منجر شد رهبری می‌کردند. هیچ نماینده‌ای از حزب «عوامی لیگ» حسینه در این مراسم حضور نداشت. یونس که جایزه نوبل صلح ۲۰۰۶ را به خاطر فعالیت‌هایش در توسعه «بازارهای اعتبارات خُرد» دریافت کرد، برای بازی‌های المپیک ۲۰۲۴ در پایتخت فرانسه بود که برای ایفای نقش در دولت موقت انتخاب و به کشور دعوت شد و اوایل روز پنجشنبه تحت تدابیر شدید امنیتی در فرودگاه داکا به خانه بازگشت. او در اولین اظهارنظرهای خود پس از ورود، در یک نشست خبری گفت که اولویت او برقراری نظم خواهد بود. او گفت: «بنگلادش یک خانواده است. ما باید آن را متحد کنیم. این کشور امکان بسیار زیادی دارد.» «تنویر چودری»، خبرنگار الجزیره، در همین مورد نوشت: «یونس می‌خواهد مردم احساس امنیت کنند. او از مردم خواسته است که به دنبال انتقام یا تلافی نباشند.» این گزارشگر افزود: «بیشتر مردم می‌گویند که اگر دولت موقت برای مدت طولانی بر سر کار بماند تا سیستم را پاک‌سازی کند، خوب است.» چودری همچنین گفت که مردم خواهان یک قوه قضائیه و کمیسیون انتخابات مستقل برای «سیاست‌زدایی از سیستم» هستند. او گفت: «هر زمان که یک حکومت سیاسی وجود دارد، افراد زیادی که به آن دولت وفادار هستند مقام بالاتری می‌یابند و کل آن نظام را فاسد می‌کنند.»

دوم) فروپاشی رژیم خودکامه و آغاز راه سخت

ماه‌ها بحران، اعتراض و درگیری‌های مرگبار در بنگلادش، در نهایت شیخه حسینه را سرنگون و وادار به ترک کشور کرد. حسینه در ۲۰ سال حکمرانی خود با «مشت آهنین» به اداره کشور پرداخته و تمام اعتراض‌های قبلی را با زور مشت آهنین «تار و مار» کرد. اقدامات او بسیاری از بنگلادشی‌ها را خشمگین کرد. این خشم در تابستان جاری به اوج خود رسید. دور اول اعتراضات بر سر تعیین سهمیه‌های شغلی برای بستگان کهنه‌سربازان استقلال -که منبع اصلی حمایت سیاسی برای حسینه و حزب او بودند- آغاز شد. این اعتراضات از سوی حزب به‌شدت اقتدارگرای «عوامی لیگِ» حسینه سرکوب شد و یک آرامش موقت را به ارمغان آورد. دولت حسینه تصور کرد که از طریق «سرکوب» و پس از کاهش تعداد مشاغل اختصاص داده‌شده از سوی «دیوان عالی»، مشکل را حل کرده است.

«جاشوا کورلانتزیک»، کارشناس مسائل جنوب و جنوب شرق آسیا در «شورای روابط خارجی» معتقد است، حسینه و دولتش اشتباه کردند. انزجار از سرکوب وحشیانه -هزاران دستگیری، شکنجه، قتل‌های غیرقانونی، هجوم نیروهای امنیتی به بیمارستان‌ها برای ربودن مظنونان و...- همراه با سال‌ها ناامیدی از حکومت بی‌رحمانه حسینه به اعتراض‌های گسترده‌تر منجر شد. جمعیت عظیمی در پایتخت داکا و سایر نقاط کشور تجمع کردند و این‌بار خواسته‌ها فقط تغییر سهمیه‌ها نبود، بلکه اعتراضات گسترده‌تر علیه رژیم به رهبری حسینه بود. او به یکی از سرکوبگرترین رهبران جنوب آسیا تبدیل شده بود. در دوران حکومت او، بنگلادش به محیطی خطرناک برای روزنامه‌نگاران، نویسندگان، هنرمندان، دانشجویان، دانشگاهیان، سیاستمداران مخالف و هر کس دیگری که حسینه و حزب او را زیر سوال می‌برد تبدیل شده بود.

اعتراضات اخیر بر حکومت مستبدانه و اقتصاد ضعیف متمرکز بود و تنها با کناره‌گیری حسینه یا با سرکوب شدیدترِ رژیم می‌توانست حل شود. ارتش که همیشه نقش قابل ‌توجهی در سیاست بنگلادش داشت، این‌بار بر سر یک دوراهی قرار گرفت و مجبور شد تصمیم بگیرد که چگونه پاسخ دهد. به نظر می‌رسد که نیروهای امنیتی مایل به همراهی با یک سرکوب خونین نبودند. سرانجام با فرار حسینه و اشغال کاخ نخست‌وزیری، فرماندهی ارتش «وکرالزمان» خبر از تشکیل دولت موقت و تحقق و اجرای عدالت برای کشته‌شدگان اعتراضات اخیر داد.

حسینه کشوری را پشت سر به‌جا گذاشت که وعده‌های زیادی در آن سر داد اما به طرق مختلف مانع تحول و البته تحقق آن وعده‌ها شد: از سرکوب فرهنگ سیاسی و جامعه مدنی پرجنب‌وجوش گرفته تا تضعیف بخش اقتصادی و حیاتی پوشاک و ناتوانی در جذب سرمایه‌گذاری در سایر بخش‌ها. اسلام‌گرایان اکنون قدرت بیشتری دارند و فرهنگ سیاسی کشور نسبت به ۲۰ سال پیش روندی خشن‌تر و خطرناک‌تر به خود گرفته است. اما در مورد کناره‌گیری ارتش از سیاست هم باید جانب احتیاط را نگه داشت. در سال‌های اخیر مداخله نظامی در سیاست در آسیای جنوبی و جنوب شرقی روند رو به رشدی یافته است. گروه‌های اسلام‌گرا که به‌طور فزاینده‌ای قدرتمند و خطرناک می‌شوند نیز نیرویی چالشی خواهند بود. رفع اشتباهات حاکمیت حسینه زمان می‌برد و او سیاست و اقتصاد کشور را در وضعیتی خطرناک رها کرد. اگرچه آزادی سریع رهبر اصلی مخالفان گامی روبه‌جلو بود اما دموکرات‌ها در بنگلادش که از سوی قدرت‌های منطقه‌ای مانند هند و ژاپن، و ایالات‌متحده و اروپا حمایت می‌شوند، باید برای بازسازی دموکراسی پرجنب‌وجوش و جامعه مدنی که پیشتر وجود داشت، تلاش کنند. سپردن امور به محمد یونس تازه اولین گام برای حرکت روبه‌جلو است. او با چالش‌های زیادی مواجه خواهد شد: از اصلاح ساختار گرفته تا رفع بحران‌های اجتماعی و بیکاری؛ از مسئله جریان‌های قدرتمند اسلام‌گرا گرفته تا برقراری روابط بهینه و تعامل با قدرت‌های پیرامونی (چین و هند) و فراپیرامونی.

سوم) خوش‌بینی محتاطانه برای آینده بنگلادش

«شفقت ربی»، مقاله‌نویس بنگلادشی-آمریکایی در امور ژئوپولیتیک و از اعضای هیات‌علمی دانشگاه «دالاس» در الجزیره نوشت، با تمام معیارهای قابل ‌اندازه‌گیری، شیخه حسینه، نخست‌وزیر معزول بنگلادش، مسلط‌ترین و بی‌رحم‌ترین دیکتاتوری بود که این کشور از زمان استقلال به خود دیده بود. او اکثر همتایان سیاسی خود را همچون سایر مستبدان در جنوب آسیا زندانی، تبعید و حذف کرد. او تمام شاخه‌های دولت بنگلادش را با چنان کارآمدی تحت فرمان خود درآورد که در مقطعی خودش به یک «دولت» تبدیل شد. با این ‌حال، یک جنبش بدون رهبر متشکل از دانشجویان، او را با راهپیمایی‌های خود به چالش کشیدند. این جوانان انقلابی در عرض چند هفته ملت را به خیابان‌ها کشاندند تا جایی که حسینه مجبور شد با هلی‌کوپتر فرار را بر قرار ترجیح دهد. این دانشجویان به چیزی دست یافتند که رقبای سیاسی حسینه با بیش از یک دهه تلاش نتوانستند به آن دست یابند. در حقیقت، مخالفان حسینه به‌طور مداوم با شکست مواجه می‌شدند.

«آغازِ پایان» حسینه زمانی بود که گروهی از جوانان خواستار حذف نظام سهمیه‌ای ناعادلانه در توزیع مشاغل شدند. آنچه می‌توانست با وعده‌های ساده اصلاحات آتی فروکش کند، با اظهارنظرهای نابخردانه نخست‌وزیر و سرکوب خشونت‌بار نیروهای امنیتی او شعله‌ور شد. اما سازمان‌دهندگان تظاهرات دقیقاً می‌دانستند که باید چه انتظاری داشته باشند. شش سال پیش، بسیاری از آنها نوجوانانی بودند که در موج گسترده دیگری از تظاهرات که بر بخش حمل‌ونقل بی‌قانون کشور متمرکز بود، شرکت کرده بودند. این اعتراضات پس ‌از آنکه یک اتوبوس دو دانشجو را زیر گرفت، آغاز شد. خودرویی که باعث این مرگ‌ها شد متعلق به یک شرکت مرتبط با یکی از بستگان یکی از وزیران بود. درست مانند سال ۲۰۲۴، در سال ۲۰۱۸ هم جوانان از سوی شبه‌نظامیان حسینه، یعنی شاخه دانشجویی حزب «عوامی لیگ»، بی‌رحمانه مورد ضرب‌و‌شتم قرار گرفتند. استفاده از خشونت توانست اعتراضات را سرکوب کند، اما این نسل از انقلابیون تجربه کافی در سازمان‌دهی اعتراضات موفق، ایجاد ساختارهای فرماندهی جایگزین، استفاده از تکنیک‌های ارتباطی و... داشتند. همه این مهارت‌ها به آنها در تلاش موفقیت‌آمیزشان برای سرنگونی بی‌رحم‌ترین دیکتاتور تاریخ بنگلادش کمک کرد.

چالش‌های یونس

یک دولت موقت به ریاست یکی از دشمنان حسینه، دکتر محمد یونس، تنها برنده جایزه نوبل بنگلادش، در ۸ آگوست، سه روز پس از فرار حسینه، تشکیل شد. دکتر یونس، یکی از معدود شخصیت‌های سیاسی برجسته است که در سراسر کشور مورد احترام است. او «مشاور ارشد» خواهد بود؛ عنوانی معادل نخست‌وزیر. هیات ۱۶نفره مشاوران (معادل وزرای کابینه) که او انتخاب کرد شامل افراد برجسته جامعه مدنی هستند که چندین نفر از آنها مورد وثوق بین‌المللی هستند. دکتر یونس و مشاوران منتخب او تاکنون مورد استقبال رسانه‌ها و استقبال عمومی قرار گرفته‌اند، اما کار دشواری در پیش دارند. در حال حاضر، سازمان‌دهندگان تظاهرات دانشجویی خواستار پاک شدن سیاست بنگلادش از وجود سیاستمداران مرتبط با فساد و سوء‌مدیریت هستند؛ البته نه‌فقط در زمان حکومت حسینه، بلکه در دولت‌هایی که قبل از او بودند. مشکل اینجاست که DNA سیاسی حسینه تقریباً در هر گوشه‌ای از کشوری که او به‌جا گذاشت یافت می‌شود، به این معنا که قضات، بوروکرات‌ها، پلیس و فرماندهان نظامی دستچین شده او هنوز هم به نمایش قدرت می‌پردازند. پذیرفتن دولت جدید نزد مردم مستلزم یک روند دشوار تغییرات اداری، خاتمه کار و دستگیری مستقیم نیروهای حسینه است؛ روندی که آغاز شده است.

ژنرال «زمان» در اولین سخنرانی تلویزیونی خود وعده داد که برای قربانیان قتل‌های بی‌رویه از سوی دستگاه دولتی در طول حکمرانی حسینه عدالت را اجرا خواهد کرد. مشاوران تازه منصوب‌شده دولت موقت نیز این هدف را تکرار کردند. با این‌ حال، این فرآیند پاسخگویی مطمئناً طولانی خواهد بود و مشخص نیست که آیا می‌توان اصلاً آن را انجام داد یا خیر. اصلاح پلیس، بوروکراسی مدنی و فرماندهی نظامی برای بازگرداندن اعتماد مردم به هر فرآیند انتخاباتی آینده نیز زمان می‌برد. دکتر یونس همچنین باید به چالش‌های مختلفی در روابط با دو همسایه بزرگ بنگلادش یعنی هند و چین بپردازد. هند، کشوری که مدافع اصلی حسینه در صحنه جهانی بود، از رفتن او هم شوکه و هم غمگین است. این کشور نگرانی‌های امنیتی در مورد از بین رفتن احتمالی نظم و قانون، و سرکوب هدفمند جمعیت بزرگ هندوهای بنگلادش دارد.

«گوبیندا چاندرا پرامانیک»، یکی از برجسته‌ترین رهبران جامعه هندوی بنگلادش، به دنبال کاهش ترس هندی‌ها بوده و اظهار داشت که هندوها به‌اندازه سایر گروه‌ها با هرج‌ومرج روبه‌رو هستند و با فعال شدن داوطلبان احزاب سیاسی بزرگ برای محافظت از جامعه هندو اوضاع به‌تدریج آرام می‌شود. کابینه مشاوران و احزاب سیاسی بزرگ به‌طورکلی ممکن است نیاز به این داشته باشند که فشار هند را همواره در نظر بگیرند تا نیروهایی که تهدیدهای جدی امنیت ملی را متوجه هند می‌کنند به قدرت برنگردند. آن مذاکره پیچیده خواهد بود. صفحه شطرنج ژئوپولیتیک حسینه همانا پرداختن به نگرانی‌های آمریکا در مورد حقوق بشر از طریق توجه به ترس‌های امنیتی هند و تعامل با منافع تجاری چین بود. اکنون، دولت آینده ممکن است با رفع نگرانی‌های آمریکایی‌ها در مورد چین، مشغول رفع نگرانی‌های امنیتی هند باشد. سازمان‌دهی این رقص ژئوپولیتیک از پذیرش گسترده بین‌المللی که دکتر یونس به ارمغان می‌آورد نفع خواهد برد، اما اجرا و عملیاتی کردن آن ممکن است همچنان دشوار باشد.

تحلیلگر الجزیره می‌افزاید، وظیفه اصلی دولت موقت سازمان‌دهی یک انتخابات عمومی جدید است. درخواست برای تشکیل دادگاهی به ‌منظور بررسی هزاران مرگ غیرقانونی و نقض فاحش حقوق بشر چه در سطح محلی و چه در سطح بین‌المللی ممکن است شرایط را برای شرکت «عوامی لیگ» در انتخابات ملی آینده پیچیده کند. با توجه به اتهامات جنایی سنگینی که از سوی حسینه علیه مخالفان سیاسی‌اش مطرح شد تا آنها را فاقد شرایط لازم برای شرکت در انتخابات کند، همه احزاب دیگر نیز باید مشکلات قانونی را مدنظر قرار دهند. این شامل «طارق رحمان»، رهبر واقعی «حزب ملی‌گرای بنگلادش» هم می‌شود که به دلیل نقش داشتن در طرح ترور حسینه در سال ۲۰۰۴ در حال گذراندن حبس ابد است. بزرگ‌ترین حزب سیاسی اسلامی بنگلادش، «جماعت اسلامی» هم در ۳ آگوست ممنوع شد و از سال ۲۰۱۳ از شرکت در انتخابات منع شده است. با توجه به موانع بسیار زیاد، این احتمال وجود دارد که دولت موقت فعلی بنگلادش به رهبری یونس چندین ماه -اگر نگوییم حداقل یک سال- دوام بیاورد. در همه‌جا شورونشاط و امید به آینده‌ای بهتر وجود دارد. اما باید در مورد خوش‌بینی احتیاط به خرج داد. اینکه انقلاب اخیر در بنگلادش عادلانه‌تر، آزادتر و دموکراتیک باشد، به عملی بودن خواسته‌های انقلابیون و مهارت دولت جدید (نه‌تنها در مورد مدیریت آنها، بلکه همچنین مدنظر قرار دادن فشار نیروهای خارجی) بستگی دارد.

در مسیر واسلاو هاول

«نیلادری سرکار» هم در روایتی متفاوت در نشریه «د ویک» نوشت، زمانی که دانشجویان معترض به محمد یونس برای ریاست دولت موقت بنگلادش روی آوردند، این برنده جایزه نوبل چندین نمونه پیش‌روی خود داشت که می‌توانست در حین بررسی گزینه‌های خود به آنها مراجعه کند. یکی، ژان پل سارتر، فیلسوف فرانسوی بود که از رهبری جنبش دانشجویان و کارگران در سال ۱۹۶۸ خودداری کرده بود. دومی، الکساندر سولژنیتسین، نویسنده روسی، بود که از ادامه ریاست‌جمهوری در دوران پساشوروی خودداری کرد. سومی، واسلاو هاول بود که راه دیگری را پیش گرفت. او پس از انقلاب مخملی در سال ۱۹۸۹ پیشنهاد ریاست‌جمهوری چکسلواکی را پذیرفت. یونس اما راه هاول را دنبال کرد و رئیس دولت موقت شد و به ‌عنوان «نامزدی ایده‌آل» برای پر کردن خلأ قدرت شناخته شد.

یکی از استادان دانشگاه داکا که در نشست مشترک یونس با جمعی از معترضان، فرماندهان نظامی و دیگران حضور داشت به شرط ناشناس ماندن به این نشریه گفت: «یونسِ ۸۴ساله در میان هر بخش از جامعه قابل‌ قبول است. او برنده نوبل است و به بنگلادش در بازگرداندن هویت بین‌المللی‌اش کمک خواهد کرد.» «محمد سراج‌الاسلام»، یکی از مدیران پرافتخار بنگلادشی به «د ویک» گفت: «ما بسیار خوشحالیم که دکتر یونس برای رهبری ما انتخاب شده است. ما مطمئن هستیم که او هر کاری را که برای رفاه و توسعه بنگلادش لازم است انجام خواهد داد.» او جوایز و افتخارات زیادی از جمله «مدال آزادی ریاست‌جمهوری» (بالاترین جایزه غیرنظامی در ایالات‌متحده) و جایزه «رامون مگزایسای» را دریافت کرده است. علاوه بر این، او یکی از اعضای بنیان‌گذار «The Elders» [بزرگان] بود؛ گروهی که نلسون ماندلا برای رسیدگی به چالش‌های جهانی تشکیل داد.

مردم بنگلادش امیدوارند که دولت یونس تحت تاثیر ارتش، احزاب سیاسی یا جریان‌های مذهبی قرار نگیرد. «رشیده چودری»، که از سال ۲۰۰۷ تا ۲۰۰۹ مشاور دولت موقت به رهبری فخرالدین احمد بود، به «د ویک» گفت: «فکر نمی‌کنم ارتش بتواند بر دولت موقت تاثیر زیادی بگذارد. این عمدتاً به این دلیل است که این‌بار ما شاهد یک انتقال قدرت هستیم که کاملاً مثبت است.» «علی ریاض»، عضو شورای آتلانتیک و استاد دانشگاه ایالتی ایلینوی هم می‌نویسد، انتخاب یونس گواه روشنی است که برخلاف موارد قبلی که احزاب سیاسی با مشورت ارتش و بوروکراسی تصمیم می‌گرفتند چه کسی ریاست دولت را بر عهده بگیرد، این بار یک نیروی سیاسی جدید تصمیم می‌گیرد: دانشجویان به‌عنوان مرکز قدرت ظاهر شده‌اند و به دنبال اعمال این قدرت در انتخاب کابینه دولت موقت خواهند بود. اکنون به نظر می‌رسد نظام سیاسی مشروعیت خود را در همراهی با جنبش دانشجویی می‌بیند. 

دراین پرونده بخوانید ...