ساعت شنی
چرا ایران در بازگشت به مذاکرات برجام تعلل میکند؟
فرزین زندی: «ابهام» اصلیترین ابزار سیاستورزی در ایران است. ما به عنوان شهروندان این کشور و همچنین طرفهای غیرایرانی درگیر با سیاست ایران، همگی تجربه مشترک از مواجهه با مسائل سیاسی ایران داریم؛ «هیچ چیز شفافی وجود ندارد». همین مساله که نمودهای فراوان آن را در بسیاری از حوزههای سیاست داخلی و حتی مسائل غیرسیاسی (همانند فرآیند مواجهه با بحران کرونا و واکسیناسیون) میتوان دید، آشکارا نشان میدهد که عنصر «ابهام» چگونه میتواند با به تعلیق درآوردن وضعیت، راه را بر هر پیشبینی و تحلیلی ببندد. از همینرو، برنامه هستهای ایران و آنچه با کوشش فراوان، به توافق تاریخی اما شکننده برجام منتهی شد در همین هاله غبارآلود همیشگی شکل گرفت و کماکان به حیات نباتی خود ادامه میدهد. پس از خروج ایالات متحده از برجام، ایران مسیری متفاوت و این بار در بستر «صبر استراتژیک» در پیش گرفت. در همین مسیر، در حوزه مسائل سیاسی در داخل، در ارتباط با طرفهای درگیر برجام، اقدامات منطقهای و همچنین تلاشهای اقتصادی برای دور زدن تحریمها و بیاثرسازی فشار حداکثری آمریکا و در نهایت، تاکتیکی که ایران برای نظارت آژانس بینالمللی انرژی اتمی در نظر گرفت، همگی درجه اقدامات پرابهام ایران را تا حدی بالا برد که گزارش اخیر کنگره ایالات متحده آمریکا با عنوان «برنامه هستهای ایران: پایبندی تهران به تعهدات بینالمللی» اذعان دارد «اینکه آیا ایران NPT را نقض کرده است یا خیر، اساساً مشخص نیست. این معاهده، فاقد مکانیسمی کارآمد برای تعیین نقض تعهدات طرفهای دولتی است». این سطح از ابهام حتی در روند استراتژی مواجهه برجامی با ایالات متحده نیز ادامه یافته است. پس از تغییر دولت در آمریکا، بهرغم شعارهای انتخاباتی، بایدن اما کماکان بر ریلگذاریهای دوره دونالد ترامپ حرکت کرد. به همین دلیل، ایران با در پیش گرفتن روندی تصاعدی در غنیسازی اورانیوم از یکسو و محدودسازی نظارت بازرسان آژانس از سوی دیگر، درجه ابهامآمیزی فعالیت خود را افزایش داد تا از این راه، به طرفهای مقابل، فشار بیشتری وارد کند. از طرف دیگر، حضور امیرعبداللهیان در راس دستگاه دیپلماسی نیز به ابهامات موجود افزوده است. هنوز اعضای تیم مذاکرهکننده مشخص نشده و زمزمههایی از احتمال انتقال دوباره پرونده هستهای ایران از «وزارت امور خارجه» به «شورای عالی امنیت ملی» به گوش میرسد. سیگنالهای ارسالی از سوی وزیر جدید امور خارجه مبنی بر پیگیری مذاکرات از دو تا سه ماه آینده نیز وضعیت را به شکلی پیش خواهد برد که گویی ایران به دنبال خرید وقت برای اهدافی است که احتمالاً بتواند زمینه لازم را برای آمادگی بیشتر در راستای نشستن سر میز مذاکره با طرفهای برجامی به ویژه ایالات متحده فراهم کند. این وسط، نباید از نقش مخرب اسرائیل به عنوان اصلیترین مخالف برجام و بازوی اعمال فشار (و خرابکاری هستهای) آمریکا علیه ایران چشم پوشید؛ همچنین دوستنمایانی چون روسیه و چین که بیشترین سود ممکن را از تحریمهای شدید علیه ایران میبرند. بازی برجام به گردنه حساسی رسیده است که این روزها با کمتر شدن محبوبیت عمومی بایدن و افزایش امیدهای دست راستیها به امکان حضور مجدد دونالد ترامپ در آیندهای نزدیک در کاخ سفید، ایران راهی جز طرح یک بازی پایدار و مطمئن در پیش ندارد.