ثروتی بادآورده
850 تریلیون مترمکعب گاز قابل استحصال در جهان وجود دارد
منابع جدید گاز میتواند بازارهای انرژی جهان را دگرگون کند اما این دگرگونی سریع و آسان نیست. با وجود بیرنگی، بوی کم و سبکی وزن، گاز طبیعی بر حواس ما تاثیر زیادی ندارد اما به عنوان یک منبع گرما و نیرو بازارهای انرژی را دگرگون میسازد.
منابع جدید گاز میتواند بازارهای انرژی جهان را دگرگون کند اما این دگرگونی سریع و آسان نیست. با وجود بیرنگی، بوی کم و سبکی وزن، گاز طبیعی بر حواس ما تاثیر زیادی ندارد اما به عنوان یک منبع گرما و نیرو بازارهای انرژی را دگرگون میسازد. حدود سال 100 پس از میلاد شاعر رومی پلوتارخ که از آتشهایی ابدی یاد میکند که در عراق کنونی برافروخته بودند. آن آتشها احتمالاً ناشی از گاز متانی بودند که از زمین فوران میکردند و توسط رعد و برق شعلهور شده بودند. آن آتشهای ابدی اکنون بیشتر شدهاند. منابع جدید گاز در آمریکا به زودی در جهان پخش میشوند و عرضه گاز جهانی را افزایش میدهند.
گازی که در مخازن نفتی وجود دارد همانند گاز موجود در منابع زغال سنگ و گاز موجود در میان سنگها به سرعت چشمانداز انرژی آمریکا را دگرگون ساخت. همزمان اکتشاف ذخایر گستردهای از گاز در چاههای قدیمی نفت میزان گاز در جهان را افزایش داده است. گاز تنها نوعی از سوخت فسیلی است که در سالهای پیشرو تقاضا برای آن افزایش مییابد.
مدتها گاز را به عنوان یکی از خویشاوندان نفت به حساب میآوردند. در اواخر قرن 18، ویلیام مرداک، مهندس اسکاتلندی، از گاز برای روشن کردن منزل خود استفاده کرد. چند دهه بعد مصرف گاز برای روشنایی منازل و خیابانها جای کورسوی شمعها را گرفت. در آن زمان بهرهبرداری تجاری از نفت و گاز هم آغاز شد اما گاز فقط یک محصول جنبی و برای ایجاد روشنایی بود و به رغم مصرف فراوان آن در سالهای اخیر، این ماده تا سال 2035 از نفت عقب خواهد ماند. طبق گزارش آژانس بینالمللی انرژی در صورت بهرهبرداری از منابع جدید، گاز در همان سال از زغال سنگ هم پیشی خواهد گرفت. مشکل گاز، دشواری و هزینه زیاد انتقال آن است. این مشکل درباره نفت هم وجود داشت اما پس از ساخت نفتکشها در دهه 1960 پیدا کردن مشتری برای آن در بازار آسان شده است. گاز هنوز نیازمند خریداران آماده و روشی برای تحویل است.
کالایی پرارزش
به خاطر هزینههای انتقال، گاز را نمیتوان یک کالای تجاری دانست. فقط یکسوم از گازها در فراسوی مرزها خرید و فروش میشود. این نسبت درباره نفت دوسوم است.
در آمریکا، استرالیا و بریتانیا تجارت گاز آزاد است و قیمتها به صورت رقابتی تعیین میشوند. در اروپا بازارهای گاز از استحکام بیشتری برخوردارند اما بیشتر گاز از طریق لولهها تحویل داده میشود و فروش آن مطابق قراردادهای درازمدتی است که تحت تاثیر قیمت نفت- به عنوان جایگزین گاز- قرار میگیرند.
آسیا بیشتر به واردات گاز مایع وابسته است. برای انتقال گاز به مقصدهای دوردست آن را تا منفی 162 درجه سرد میکنند و با تبدیل آن به مایع در تانکرهای خاصی ذخیره میکنند. این گاز مایع در مقصد دوباره به حالت گاز برگردانده میشود. برای این منظور هم در مبدا و هم در مقصد کارخانهها و تجهیزاتی وجود دارند که هزینهها را بالا بردهاند.
قیمت گاز در بخشهای مختلف جهان با رویکردهای متفاوت تعریف میشود و در همه جا متفاوت است. در آمریکا که گاز منابع نفتی از زمین فوران میکند قیمت در 10 سال اخیر کاهش یافته است. در مقابل، در آسیا قیمت گاز 10 برابر آمریکاست.
گاز در همه جا
در 30 سال گذشته ذخایر جهانی گاز رو به افزایش بوده است. طبق گزارش انستیتو تکنولوژی ماساچوست طی سالهای 2009-1990 تولید گاز دوپنجم - یعنی دو برابر سرعت تولید نفت - افزایش داشته است. پنج سال پیش به نظر میرسید که ذخایر گاز جهان فقط برای 50 یا 60 سال دوام داشته باشد اما طبق برآوردهای جدید و با اکتشاف گازهای غیرمتعارف میدانهای نفتی و اکتشاف سایر منابع متعارف گاز این دوره به 200 سال یا بیشتر میرسد.
ثروت بادآورده غیرمتعارف، منابع گاز را دو برابر کرد هر چند ممکن است بهرهبرداری از مقداری از این گاز از نظر اقتصادی مقرون به صرفه نباشد. در 2009، آژانس بینالمللی انرژی برآورد کرد که میزان گاز قابل استحصال در جهان 850 تریلیون متر مکعب است.
این رقم در یک سال قبل از آن فقط 400 تریلیون متر مکعب بود. تنها عامل افزایش این رقم، گاز نفتی غیرمتعارف بود. نه تنها آمریکا، بلکه بخشهایی از اروپا، چین، آرژانتین، برزیل، مکزیک، کانادا و چندین کشور آفریقایی هنوز چشمبهراه ذخایر ناشناختهای هستند که میتواند چشمانداز انرژی آنها را دگرگون سازد. فناوری پیشرفتهتر و افزایش قیمت نفت این روند را سرعت دادهاند. صعود قیمت نفت شرکتهای نفتی را واداشت تا برای جست و جوی گاز بیشتر تلاش کنند اما تا هنگامی که یک چاه آزمایشی حفر نشده نمیتوان مطمئن بود که نفت، گاز یا هر دو را میتوان به دست آورد و یا این که در ناامیدی به هیچکدام نرسید. خوشبختانه اخیراً شرکتهای بزرگ نفتی به منابع عظیم گاز رسیدهاند.
نه تنها پیشرفتهای فناوری باعث شد آمریکا بتواند ذخایر گاز نفتی را باز کند بلکه پیشرفتهای حفاری در آبهای عمیق، فرآیند اکتشاف در دریاها را متحول کرده است. استرالیا با عرضه گاز مایع از منابع دریایی خود به یک ابرقدرت گازی تبدیل شده است. گرمایش جهانی و فناوریهای بهتر نیز منابع گاز قطب جنوب را قابل دسترسی ساخته است. اما باید احتیاط کرد. سال گذشته آژانس بینالمللی انرژی گزارشی با عنوان «آیا ما به عصر طلایی گاز وارد میشویم؟» منتشر ساخت. علامت سوال نشاندهنده محدودیتهای بهرهبرداری از گاز نفتی است. به همین دلیل فیث بایرول، اقتصاددان ارشد آژانس شک دارد که توسعه وسیع گاز در آمریکا در جای دیگری تکرار شود. در بهترین حالات، اگر توسعه گاز نفتی به طور مطلوب پیش برود، سهم گاز به نظر آژانس، از 21 درصد امروز به 25 درصد در 2035 خواهد رسید. این افزایش شاید زیاد به نظر نرسد اما تا آن زمان مصرف گاز جهانی افزایشی چشمگیر خواهد داشت. طبق گزارش آژانس، اگر موانع برطرف شوند گاز بیشتر و قیمتهای پایینتر به معنای افزایش 50درصدی تقاضا برای گاز بین سالهای 2010 تا 2035 خواهد بود.
آنچه گاز را محبوب ساخته است افزایش عرضه آن نیست بلکه دامنه وسیع استفاده از آن است. این ماده یک سوخت انعطافپذیر است که برای گرمایش منازل، سوخت صنعتی و ماده اولیه صنعت پتروشیمی برای تبدیل به پلاستیک، کود شیمیایی و سایر مواد مفید کاربرد دارد. حتی از آن به عنوان سوخت کامیونها و اتوبوسها استفاده میشود. اما بیشترین پیشرفتها در تولید برق بوده است. به عنوان یک موفقیت بزرگ، توربینهای گازی حلقه ترکیبی - که محصول جانبی صنعت هوانوردی هستند - اقتصاد این صنعت را متحول کردهاند. تولید برق ارزانتر شده و میزان تصاعد دیاکسیدکربن در مقایسه با زغال سنگ 50 درصد کاهش یافته است. در تلاش دولتها برای کاهش گازهای گلخانهای، استفاده از گاز طبیعی میتواند نتایجی سریع به بار آورد. سهم گاز در ترکیب کلی انرژی از 16 درصد در اواخر دهه 1960 به 21 درصد در دهه 1990 رسید.
ساخت نیروگاههای گازی در مقایسه با نیروگاههای هستهای بسیار ارزانتر است. در بسیاری از موارد این نیروگاهها در مقایسه با نیروگاههای انرژیهای تجدیدپذیر هم ارزانتر تمام میشوند. اتحادیه اروپا امیدوار است تا سال 2050 حدود 97 درصد برق خود را از انرژیهای تجدیدپذیر به دست آورد اما باز هم به منظور حفظ امنیت و انعطافپذیری به نیروگاههای گازی نیاز دارد. اگر گاز به اندازه کافی ارزان بماند و تکنیکهای حبس و ذخیرهسازی کربن از نظر اقتصادی منطقی شوند، گاز طبیعی میتواند مدتهای طولانی در عرصه جهانی نقشآفرینی کند.با وجود این، بهجز در آمریکا، گاز هم اکنون گران و انتقال آن پرهزینه است. بازارهای گاز منطقهای هستند. گاز از طریق لولههایی منتقل میشود که در طول کشورها و قارهها کشیده میشوند. هر کیلومتر از این لولهها میلیونها دلار هزینه دارد. الگوی تجاری توسعه میادین گازی اقتضا میکند تا خریدارانی پیدا شوند که قراردادهای درازمدت را بپذیرند و تضمین کنند که هزینههای تولید و تحویل را میپردازند.
ارتباط با نفت
بیشتر گازی که مبادله میشود با قیمتهایی عرضه میشود که وابسته به قیمت نفت خام هستند. هنگامی که در دهه 1960 گاز به عنوان جایگزین نفت برای گرمایش خانهها به سوختی تجاری تبدیل شد قیمتگذاری آن مطابق قیمت نفت منطقی به نظر میرسید. دلیل دیگر آن بود که قیمت نفت را میشد به عنوان مرجعی برای قیمت گاز هلند در دهه 1960 و گاز نروژ و الجزایر در دهه 1970 به کار برد چرا که هیچکدام از طرفین در آن زمان بر عرضه و تقاضا تاثیری نداشتند. این نظام حتی پس از ورود گاز روسیه به اروپا در دهه 1970 حفظ شد اما به نظر نمیرسد حفظ قیمتگذاری یک کالا بر مبنای کالای تجاری دیگر ادامه یابد.
پس از مقرراتزدایی از صنعت انرژی در دهه 1990، بریتانیا رقابتی را بر اساس عرضه و تقاضا معرفی کرد. سوخت در «نقطه تعادل ملی» مبادله میشود. اقدامات مشابهی در اروپای شمال غرب، بلژیک و آلمان صورت گرفته است. در آمریکا نیز گاز تمام ایالتها به مرکزی در لوئیزیانا منتقل میشود و از آنجا به خریداران عرضه میشود.
بازار رقابتی جهانی بدون شک ارتباط گاز با نفت را قطع کرده و قیمت آن را پایین میآورد اما دستیابی به آن دشوار است. شرکت روسی گاز پروم که 25 درصد گاز اروپا را تامین میکند به شدت مخالف حذف شاخص نفتی قیمت گاز است. اکنون بین خریداران و فروشندگان اختلافنظر وجود دارد. برخی صاحبنظران میگویند گاز باید به یک محصول قابل مبادله جهانی مانند نفت تبدیل شود و قیمتهای منطقهای با عرضه گاز مایع و جبران کمبودهای منطقهای برداشته شوند. دیگران اعتقاد دارند این امر اتفاق نخواهد افتاد.تولیدکنندگان گاز از قیمتگذاری آن بر مبنای نفت خرسند هستند و چنین استدلال میکنند که بدون این کار اقتصاد پروژههای بزرگ گازی از کار میافتد.
اما به عقیده ریک اسمید از شرکت مشاورهای نویگانت، دلایل خوبی برای تحقق این کار و ایجاد قیمت رقابتی گاز وجود دارد. به گفته وی این کار تلاطم قیمتهای منطقهای را کاهش میدهد و برای تولیدکنندگان بازاری فراهم میکند که انعطافپذیر است به جای آنکه آنها متکی به یک خریدار در انتهای لوله انتقال باشند. این کار همچنین انگیزههای لازم برای سرمایهگذاری را ایجاد میکند.اگر گردباد گازی آمریکا به سراسر جهان نفوذ کند مازاد ایجاد شده باعث تسریع در تشکیل بازار جهانی خواهد شد. درست همانطور که قرن 20 عصر نفت بود، قرن 21 میتواند عصر گاز باشد.