سواد مالی
براساس یک پژوهش که مارتین وان رویج و همکاران وی انجام دادند تفاوت‌های کوچک در دانش مالی اشخاص باعث می‌شود تا تفاوت‌های چشمگیری در ثروت آنها به وجود آید.
براساس یک پژوهش که مارتین وان رویج و همکاران وی انجام دادند تفاوت‌های کوچک در دانش مالی اشخاص باعث می‌شود تا تفاوت‌های چشمگیری در ثروت آنها به وجود آید. مارتین رویج از بانک مرکزی هلند به کمک آناماریا لوساردی در مدرسه عالی بازرگانی جرج واشنگتن و راب آلیسی در دانشگاه گرونینگن و موسسه تین‌برگن یک بررسی درباره رابطه بین سواد و دانش مالی افراد و برنامه‌ریزی برای دوران بازنشستگی و ثروت خانوار انجام دادند. نمونه مورد بررسی آنها متشکل از مردم هلند بود که مشخص شد تنها دو نفر از هر پنج نفر می‌توانند به پرسش‌های ابتدایی پاسخ دهند که سواد مالی آنها را اندازه‌گیری می‌کند و این که چنین عاملی یک تاثیر روشن بر ثروت آنها دارد. یافته‌های مشخص آنها نشان داد خالص ثروت یک شخص معمولی که دانش و مهارت مالی کسب کرده است 80 هزار یورو بیشتر از ثروت یک شخص معمولی بدون سواد مالی است. پژوهشگران پنج پرسش مطرح کردند که قدرت محاسباتی شرکت‌کنندگان و نیز دانش مربوط به بهره مرکب، تورم، ارزش زمانی پول و ارزش‌های اسمی در برابر ارزش واقعی را اندازه‌گیری می‌کرد. نتایج به شرح زیر به دست آمد:
1- افرادی که سواد مالی دارند30 درصد احتمال بیشتری می‌رود برای دوران بازنشستگی خود برنامه‌ریزی کنند و در هنگام پیری ثروتشان افزایش بیشتری می‌یابد.
2- افرادی که سواد مالی دارند 17 درصد احتمال بیشتری می‌رود که در بازار سهام سرمایه‌گذاری کنند. این عامل گویای منافع سرمایه‌گذاری در دارایی‌های پربازده است و فرصت‌هایی که برای متنوع‌ساختن ریسک دارایی ایجاد می‌کند.
3- داشتن تحصیلات اقتصادی هنگامی که فرد جوان است باعث دانش مالی وی در بزرگسالی می شود. از منظر سیاستگذاری، منافع سواد و تبحر مالی بیشتر یافتن، روشن است. تبحر مالی یافتن هزینه جمع‌آوری و پردازش اطلاعات را پایین آورده و هزینه‌های برنامه‌ریزی را کاهش می‌دهد. چنین شایستگی باعت تسهیل در تصمیم‌گیری مالی شده و مقاومت اقتصادی و روان‌شناختی برای گسترش برنامه‌های پس‌انداز بازنشستگی را پایین می‌آورد. مصرف‌کنندگانی که دانش مالی دارند آماده‌تر و مجهزتر می‌شوند تا برای بقیه عمر خویش، مسوولیت بهتری در زمینه زندگی مالی برعهده گیرند. پس یکی از منافع مهم دیگر سواد مالی این خواهد بودکه شانس وابسته شدن به پشتیبانی دولتی را هنگامی که افراد گرفتار مشکلات مالی شده یا بدون قوانین بازنشستگی کافی وارد دوره بازنشستگی می‌شوند کاهش می‌دهد.
