شناسه خبر : 48824 لینک کوتاه

آمریکا و تعرفه‌ها

سیاست‌ مورد علاقه دونالد ترامپ

فرانکلین دلانو روزولت بیش از 90 سال پیش آسیب‌های ناشی از رکود بزرگ آمریکا را بررسی کرد. او در اشاره به یکی از عوامل آن چنین می‌گوید: تعرفه‌های بسیار بالا دیگر کشورها را به اقدامات تلاقی‌جویانه تشویق کرد و سرمایه‌گذاری‌ها را کاهش داد. به این ترتیب آمریکا در مسیر ویرانی قرار گرفت. چند دهه تلاش‌های جهانی با رهبری آمریکا باعث شد تعرفه‌ها پایین کشیده شوند و بازرگانی یک‌بار دیگر رونق گیرد. آن درس بسیار دردناک بود، اما رئیس‌جمهور دونالد ترامپ آن را نیاموخته است.

دونالد ترامپ در روز اول کاری از اعمال تعرفه‌ها بر کل واردات خودداری کرد. این امر مایه آرامش‌خاطر سرمایه‌گذاران بود. اما اشتباه نکنید، مردی که تعرفه را زیباترین واژه در فرهنگ لغت می‌داند علاقه‌مند است که حمایت‌گرایی را افزایش دهد. به عقیده او تعرفه ابزاری است که می‌تواند اهداف زیادی از جمله کاهش کسری تجاری آمریکا، بازسازی توان تولید و ایجاد جریان درآمدی را برای دولت محقق کند. اما او در تمام این موارد اشتباه می‌کند. اقدام آقای ترامپ در اعمال تعرفه‌ها در دور اول ریاست‌جمهوری‌اش نتوانست کسری تجاری آمریکا را کوچک‌تر کند. یک دلیل آن است که تعرفه‌ها دلار را قدرتمندتر می‌کنند. آنها تقاضای آمریکا را برای کالاهای وارداتی کاهش می‌دهند، در نتیجه تقاضا برای ارزهای خارجی کمتر می‌شود. وقتی دلارهای کمتری فروخته شوند ارزش دلار بالا می‌رود و این امر به نوبه خود تقاضای جهانی برای صادرات آمریکا را سرکوب می‌کند. در نتیجه حتی با وجود اینکه آمریکایی‌ها کالای کمتری از دیگر نقاط جهان خریداری می‌کنند کالای کمتری هم به آنها می‌فروشند.

همچنین، سابقه تعرفه‌های اخیر ثابت می‌کند که آنها به خلق مشاغل در کارخانه‌های آمریکایی کمک نمی‌کنند. از زمان اعمال تعرفه‌ها در دور اول ترامپ، سهم بخش تولید در اشتغال کمتر شده است. شرکت‌های صنایعی مانند فولاد و آلومینیوم که در دولت اول ترامپ مستقیماً تحت حمایت تعرفه‌ای قرار گرفتند درآمد بیشتری به‌دست آوردند، اما این درآمد به بهای نابودی شرکت‌های پایین‌دستی تمام شد که به خاطر افزایش هزینه نهاده‌ها آسیب دیدند.

آقای ترامپ در صحبت‌های هیجانی خود می‌گفت که مالیات بر درآمد را به‌طور کامل با تعرفه‌ها جایگزین می‌کند. اداره «خدمات درآمد خارجی» این اطمینان را ایجاد خواهد کرد که خارجیان -و نه آمریکایی‌های سخت‌کوش- هزینه‌های دولت را می‌پردازند. این گفتمان برای بازاریابی عالی، اما در واقع مزخرف است. این مصرف‌کنندگان آمریکایی هستند که به جای خارجیان هزینه‌های تعرفه را از طریق قیمت بالاتر کالاهای وارداتی می‌پردازند. همچنین تعرفه نمی‌تواند جای مالیات بر درآمد را بگیرد. حتی اگر سطوح واردات ثابت بماند تعرفه 10درصدی فقط یک‌بیستم بودجه فدرال را تامین خواهد کرد. در حقیقت، واردات هم کاهش می‌یابد، چون تعرفه‌های بالا بهای آنها را افزایش می‌دهد. خوش‌بینانه‌ترین فرضیه آن است که ترامپ قصد دارد از تهدید تعرفه‌ها صرفاً به‌عنوان یک ابزار مذاکره استفاده کند. تعرفه‌ها می‌توانند ابزاری قدرتمند باشند. آمریکا به‌عنوان بزرگ‌ترین بازار جهان اهمیت و وزن زیادی دارد. اما تعرفه‌ها به همان نسبت می‌توانند دست آمریکا را ببندند. برداشتن تعرفه‌ها پس از اعمال آنها کاری دشوار است و تکرار استفاده از آنها قابلیتشان را می‌فرساید. برای مثال اگر ترامپ به بهانه عدم فروش تیک‌تاک تعرفه‌های چین را دو برابر کند آیا به بهانه صادرات فنتالین آنها را سه برابر یا به بهانه اعمال قدرت در کانال پاناما تعرفه‌ها را چهار برابر خواهد کرد؟

آقای ترامپ و بسیاری از حامیانش از اواخر قرن 19 به‌عنوان عصر طلایی اقتصاد آمریکا یاد می‌کنند. در آن زمان تعرفه‌های بالا به رشد چشمگیر اقتصادی کمک کرد. اما در واقع، حقیقت چیز دیگری بود. مطالعات نشان می‌دهند که تعرفه‌ها از شرکت‌هایی حمایت کردند که بهره‌وری پایینی داشتند و همچنین هزینه‌های زندگی را بالا بردند. عوامل دیگر از قبیل رشد جمعیت، موفقیت کالاهای غیرتجاری و تعمیق حاکمیت قانون باعث رشد اقتصاد آمریکا شدند. شاید این حرف خیلی فنی و دانشگاهی باشد، اما نمی‌توان از اهمیت آن غافل شد. آقای ترامپ با درک غلط از تاریخ و علم اقتصاد، آمریکا و جهان را به بن‌بست می‌کشاند. 

 

دراین پرونده بخوانید ...