جنگ بسیار سرد
اجتناب از آشوب در قطب جنوب
قطب جنوب تنها قارهای است که هنوز چهره جنگ را به خود ندیده است. پیمان قطب جنوب که در سال 1959 و در اوج جنگ سرد به امضا رسید به مدت شش دهه صلح را در این سرزمین یخی حفظ کرد. طبق این پیمان، قطب جنوب یک منطقه غیرنظامی و مختص تحقیقات علمی محسوب میشود. اما نظامی که بر قطب جنوب حکمفرماست همانند پوشش یخی آن دچار مشکل شده، چون گرمایش جهانی امکان دسترسی به منابع معدنی بکر را فراهم کرده است. هفت کشور از جمله بریتانیا، آرژانتین، استرالیا و نروژ ادعای مالکیت در قطب جنوب دارند. تقسیمبندی این قاره بازتابی از دنیای اوایل دهه 1900 است. بریتانیا که در آن زمان اقتدار دریایی داشت به همراه مستعمرههایش حدود 60 درصد و نروژ که کاشفانش برای اولینبار به قطب جنوب رفته بودند اندکی کمتر از 20 درصد آن را گرفتند.
این ادعاها با توازن ژئوپولیتیک امروزه همخوانی ندارند و دیگر قدرتها از قبیل چین آن را نمیپذیرند. چین احساس میکند که به زور از رقابت اولیه برای تصاحب قطب جنوب بیرون رانده شده بود. آمریکا و روسیه هم آن ادعاها را قبول ندارند و برای خود این حق را قائل هستند که در آینده ادعای مالکیت کنند. تنها چیزی که مانع رقابت همگانی برای تصاحب منطقه یا حتی بروز مناقشه میشود همان پیمان قطب جنوب است که در زمان بهاجرا گذاشته شدن در سال 1961 تمام ادعاهای مالکیت قلمرو را مردود اعلام و کشورها را از طرح ادعاهای جدید منع کرد. اما تلاشهای جدید وضعیت ثابت کنونی را تهدید میکنند.
شمار فزایندهای از قدرتهای جهان تلاش دارند حضور خود را در منطقه آغاز کنند یا آن را گسترش دهند. در سال جاری روسیه دهمین پایگاه، چین پنجمین پایگاه و هند سومین پایگاه خود را در آنجا برپا کردند. ترکیه نیز برای اولین پایگاهش برنامهریزی میکند. ایران از امضاکنندگان آن پیمان نیست و میگوید خواستار تاسیس یک پایگاه است تا «حق مالکیت» داشته باشد. اگر این شورواشتیاق کنونی با روحیه آن پیمان هماهنگ میشد و همگان به دنبال تحقیقات علمی صلحآمیز به نفع کل بشریت بودند و به ممنوعیت فعالیتهای نظامی احترام میگذاشتند اوضاع بسیار خوب میشد. اما متاسفانه در واقعیت به نظر میرسد که فشار بلندپروازیهای کشورها در قطب جنوب آن پیمان را در معرض فروپاشی قرار میدهد.
یک دلیل آن است که کشورها از یک شکاف قانونی سوءاستفاده میکنند و پایگاههایشان را مخفیانه به حالت نظامی درمیآورند. آن شکاف قانونی ارسال تجهیزات یا نیروی نظامی با هدف پژوهش علمی را بلامانع میداند. وزارت دفاع آمریکا در سال 2022 چین را متهم کرد که فناوریها و تاسیسات دارای کاربری دوگانه را در قطب جنوب مستقر میکند تا توانمندیهای ارتش آزادیخواه خلق را افزایش دهد.
دلیل دوم برای نگرانی آن است که ممکن است کشورها به منابع بالقوه نفت، گاز، مس و دیگر مواد معدنی قطب جنوب چشم دوخته باشند. چین و روسیه خود را برای بهرهبرداریهای آینده آماده میکنند. آنها پایگاههایشان را در مناطق غنی از منابع مستقر کرده و تحت پوشش پژوهشهای علمی به مطالعات زمینشناسی روی آوردهاند. پیمان قطب جنوب هرگونه حفاری معدنی غیرقابل ترمیم را تا سال 2048 ممنوع میکند، اما ممکن است در آن تاریخ استخراج معدنی با هدف تامین منابع لازم برای گذار سبز توجیهپذیر شود. اگر چنین نیازی در یک بسته قانونی لازمالاجرا دیده نشود فعالیتهای معدنی به بروز آسیبهای اکولوژیک منجر خواهد شد و شاید کشورها برای اعمال ادعای مالکیت وارد جنگ شوند.
بهترین راهحل آن است که پیمان قطب جنوب بازآفرینی و معاهده جهانی جدیدی برای مدیریت آن منطقه منعقد شود. چنین اصلاحاتی به حمایت همگانی نیاز دارد و روسیه و چین آن را دریغ خواهند کرد. جایگزین عملی آن است که آمریکا و متحدانش پیمان کنونی را به اجرا گذارند و همزمان پیشنویس مجموعهای از قوانین مربوط به مسائلی مانند حفاظت از محیط زیست و گردشگری را تدوین و امضا کنند تا الگوی بهتری برای حکمرانی قطب جنوب تهیه شود. در آن زمان تمام کشورها میتوانند مناقشات قطبی را کنار بگذارند و شرایط جدید را بپذیرند.