مشعلهای آزادی
گاز مایع آمریکا، نجاتبخش اروپا
یکی از کارمندان شرکت چنیر (Chenier) بزرگترین صادرکننده گاز مایع آمریکا با اشاره به کشتی تخصصی حمل گاز در پایانه صادراتی تگزاس میگوید: «یک محموله گاز مایع (LNG) یک میلیون نفر را در اروپا به مدت یک ماه گرم نگه میدارد.» این بنگاه 17 میلیارد دلار برای تاسیسات هزینه کرد و در ماه اکتبر توسعه هشت میلیارددلاری آن را جشن گرفت. گاز مایع بیشتری از تاسیسات بزرگتر شرکت در لوئیزیانا بارگیری میشود. وقتی دولت دونالد ترامپ در سال 2019 سوگند خورد که گاز آزادیبخش را در سرتاسر جهان پخش میکند اقدامش یک گفتمان هیجانی تلقی شد. اما همان گفتمان اکنون به گوش اروپاییان شیرین و خوشایند است. روسیه به دنبال تحریمهای غرب که پس از حمله به اوکراین اعمال شدند عرضه گاز به اروپا را متوقف کرد. به لطف آبوهوای ملایم قیمتها از اوج خود پایین آمدند اما کشورهای اروپایی باز هم درصدد یافتن جایگزینی برای سوخت روسیه هستند. گاز آزادیبخش تنها بلیت رهایی است. اداره اطلاعات انرژی آمریکا برآورد میکند که حجم صادرات گاز مایع آمریکا در نیمه اول سال 2022 به سالانه 12 درصد افزایش یافت که معادل 57 میلیارد مترمکعب در زمان تبدیل مجدد به گاز خواهد بود. آمریکا توانست با پشت سر گذاشتن استرالیا و قطر به بزرگترین صادرکننده گاز مایع جهان تبدیل شود. قرارداد ماه مارس میان آمریکا و اتحادیه اروپا جریان 50 میلیارد مترمکعب گاز مایع اضافی آمریکا به اروپا در این دهه را شامل میشود. روزنامه بریتانیایی دیلیتلگراف در 7 نوامبر گزارش داد که قرار است بریتانیا و آمریکا پس از اجلاس آبوهوایی مصر از یک قرارداد بزرگ LNG رونمایی کنند.
اگر محمولههای تقویتی آمریکا ارسال شوند این آغاز راه خواهد بود. توبی رایس، رئیس شرکت EQT بزرگترین تولیدکننده گاز طبیعی در آمریکا، امیدوار است کشورش صادرات گاز مایع را تا سال 2030 چهار برابر کند و به 6 /1 میلیارد مترمکعب در روز برساند. طبق گفته او این تغییر نهتنها بحران انرژی را آرام میکند، بلکه با جایگزین کردن سوخت کثیف نیروگاههای زغالسنگی در جهان در حال توسعه با تغییرات اقلیمی مقابله خواهد کرد. تبدیل شدن آمریکا به یک ابرقدرت گاز مایع دشوارتر از آرام کردن بحران لحظهای امسال است. آیا چنین چیزی اتفاق میافتد؟
آمریکا گاز زیادی دارد. طبق گفته اداره اطلاعات انرژی آمریکا ذخایر قابل استحصال با روشهای کنونی یک قرن دیگر دوام میآورند. گاز زیادی نیز در منابع شیل قرار دارد. یکی از آنها به نام میدان مارسلوس از مجموع 10 میدان بزرگ گازی متعارف بزرگتر است. بنگاههای گاز مایع جاهطلبیهای زیادی دارند و قصد دارند تا پنج سال آینده تا حدود دوسوم از برنامه 50 میلیارددلاری توسعه ظرفیت در قطر جلو بیفتند. تقریباً نیمی از پروژههای در حال احداث گاز مایع جهان یا پروژههایی که تا سال 2030 ساخته میشوند متعلق به آمریکا هستند.
این صنعت با اعمال استانداردهای ریسکگریزی به شدت در حال نوآوری است. بنگاه ونچر گلوبال (Venture Global) پیشتاز استفاده از تجهیزات مایعسازی مدولار (Madular) است که در کارخانه ساخته و به محل پروژه حمل میشوند. بنگاه نوپای نیو فورترس انرژی (New Fortress Energy) واحدهای مایعسازی سریع میسازد که میتوانند بر روی کشتیها یا دکلها نصب شوند. این تجهیزات هزینهکرد سرمایهای لازم را از میلیاردها دلار به 700 تا 800 میلیون دلار در هر قطعه کاهش میدهند. رویکرد مدولار میتواند دو سال از زمان ساخت که معمولاً پنج سال است کم کند. شرکت ونچر گلوبال اولین تاسیسات را در زمان مقرر تحویل میدهد. این شرکت در ماه می توانست 13 میلیارد دلار برای ساخت تاسیسات بزرگ لوئیزیانا گرد آورد. این تاسیسات تا سال 2024 آماده ارسال گاز خواهد شد. آقای ادنز، رئیس شرکت نیو فورترس میگوید شرکتش میتواند پایانههای کوچکتر گاز مایع را در نصف زمان و با دوسوم هزینه روشهای متعارف راهاندازی کند. آمریکا برای آنکه بتواند با استفاده از ثروت طبیعی، شرکتهای توانمند موجود و کارآفرینان باشهامت به ابرقدرت گاز مایع تبدیل شود باید سه مانع را پشت سر بگذارد. اول والاستریت است که جلوی برداشت بیشتر گاز از زمین را میگیرد. سرمایهگذاران از چرخه رونق و ورشکستگی شرکتهای حفاری شیل بین سالهای 2011 تا 2020 هراس دارند. آنها از مدیران انرژی میخواهند به جای ساخت ظرفیت بیشتر بر سودآوری و بازگشت سرمایه تمرکز کنند. مدیران هم به آنها گوش میدهند. پرداخت سود سهام در مقایسه با سال گذشته افزایش یافته و هیچ نشانهای از عقبنشینی در این نظم جدید سرمایهگذاری دیده نمیشود.
اگر قیمتها همچنان بالا بمانند انگیزه برای حفاری بیشتر میشود اما باز هم بنگاههای گاز مایع باید گاز را از چاهها به تاسیسات مایعسازی ببرند. آمریکا میتواند با استفاده از خطوط لوله موجود و با اتکا به گاز میدانهای فعال تا اواخر دهه 2020 صادرات گاز مایع را دو برابر کند. توسعه بیشتر مستلزم انتقال گاز به جنوب است. از سال 2016 چندین پروژه احداث خط لوله به خاطر مانعتراشی در صدور مجوز یا مخالفت کنشگران متوقف شدهاند. آخرین مانع به اروپا مربوط میشود. از آنجا که پروژههای گاز مایع پرخطر و سرمایهبر هستند تامینکنندگان مالی حاضر نیستند میلیاردها دلار وام به آنها بدهند مگر اینکه وامگیرندگان قراردادهای درازمدتی داشته باشند که بازپرداخت بدهیها را تضمین کند. خریداران در ژاپن و کره جنوبی به آسانی چنین توافقنامههایی را امضا میکنند چون مقرراتی وجود دارد که در صورت افت قیمتها ضرر آنها را جبران میکند. اما تقاضای آسیا برای توجیه هزینهکردهای سنگین افزایش ظرفیت در آمریکا کافی نیست.
با وجود تلاش اروپا برای رهایی از وابستگی به گاز روسیه، امسال فقط چهار شرکت انرژی اروپا با صادرکنندگان آمریکایی قرارداد درازمدت امضا کردند. بسیاری نگراناند که جاهطلبیهای اقلیمی اروپا در نهایت جلوی استفاده از گاز را بگیرد. کسی نمیداند تقاضای اروپا پس از سال 2030 چگونه خواهد بود و از سوی دیگر، برخلاف آسیا، بازارهای آزاد انرژی اروپا خریداران را در معرض فرازوفرود قیمتها قرار میدهند. در میان این ابهامات نمیتوان شرکتهای اروپایی را به خاطر عدم ورود به قراردادهای 20ساله سرزنش کرد. گاز مایع آمریکا میتواند اروپا را نجات دهد اما برای انگیزهبخشی به بنگاه چنیر و دیگر شرکتهای آمریکایی، اروپاییان بیشتری باید وارد صحنه شوند.