تله جذابیت
چگونه جذابیت بر قضاوت مردم تاثیر میگذارد؟
باوری عمومی در میان مردم رایج است که میگوید «هرچه زیباست، خوب است». همان باوری که مردم را متقاعد میکند که یک فرد جذاب حتماً انسان خوبی است. اما آیا اقتصاد رفتاری این باور را تایید میکند؟
پژوهشهای روانشناسی نشان داده است که ما 100 میلیثانیه پس از برخورد با چهره افراد در مورد آنها قضاوت میکنیم (ویلیس و تادوروف، 2006). این یعنی جذابیت افراد نوعی «اثر هالهای» همراه دارد، به عبارت سادهتر مردم اینگونه تصور میکنند که یک ویژگی مثبت بهطور قطع با ویژگیهای مثبت دیگر در آن فرد همراه است. برای مثال در تحقیق آلبرایت و همکارانش در سال 1988 از نظر مردم، افراد جذاب برونگراتر و در تحقیق دیگری آنها خونگرمتر بودند (دیون، 1972). بهطور قطع چنین باوری هیچ ارتباطی با واقعیت شخصیتی مردم ندارد اما شکی نیست که به دیدگاه رایجی در جامعه تبدیل شده است. به چنین پدیدهای «اثر هاله جذابیت» (Attractiveness Halo effect) میگویند. برای درک بهتر این اثر، کافی است فرد جذابی را تصور کنید، در نگاه مردم چنین فردی هاله درخشانی دور سرش است که فقط یک ویژگی مثبت ندارد، او انسانی بینقص و کامل است که از هر بدی مبراست.
زمانی تصور میشد که جذابیت ظاهری افراد نشاندهنده سلامت جسمی و سیستم ایمنی خوب آنهاست ولی تاثیر «اثر هالهای جذابیت» تا جایی پیش رفت که طرفداران جنبش اصلاح نژادی (Eugenicists) بهطور علنی اعلام کردند که افراد زیبا ذاتاً انسانهای بهتری هستند. حتی ایدئولوژی حزب نازی نیز بر این باور استوار بود که چشمان آبی و موهای بلوند، ویژگیهای متمایزکننده نژاد برتر یعنی نژاد آریایی است که نماد فرهیختگی و اخلاق بود. جنبش اصلاح نژادی که در کشورهای غربی ریشه گرفته بود ارزش ذاتی انسان را منوط به ویژگیهای ظاهری و جسمی او میکرد و مدعی بود فقط افراد زیبا و سالم باید اجازه فرزندآوری داشته باشند.
خوشبختانه جنبش اصلاح نژادی خیلی زود با شکست روبهرو شد ولی «اثر هالهای جذابیت» همچنان تاثیری بسیار عمیق و گسترده در جامعه مدرن دارد. این تاثیر از معاشرتهای روزانه و روابط اجتماعی فراتر رفته و به روابط کاری و حرفهای افراد هم رسیده است. این باور توانسته است برای افرادی که جذابیت ظاهری بیشتری دارند موفقیت بیشتر به ارمغان بیاورد، از ارتقای شغلی و رشد حرفهای گرفته تا تحصیلات و حتی احکام زندان سبکتر. نتایج یک تحقیق نشان داد اعضای هیات منصفه ساختگی که در تحقیق، مورد مطالعه و بررسی قرار گرفتند، با احتمال کمتری یک متهم جذاب را گناهکار تشخیص دادند (مازلا و فاین گلد، 1994). حتی پس از محرز شدن جرمِ متهمی که جذاب بود، حکم پیشنهادی آنها نسبت به زمانی که متهم، جذابیت ظاهری کمتری داشت، سبکتر بود.
در اقتصاد نیز به پدیده «اثر هالهای جذابیت» پرداخته شده است و اقتصاددانان سالهاست به تاثیر زیبایی افراد بر درآمد آنها و تبعیضهای موجود در بازار کار پرداختهاند و مطالعات گوناگونی در این زمینه انجام دادهاند.
اثر هالهای جذابیت در بازار کار
اقتصاددانان مدتهاست در تحقیقات خود به تاثیری که جذابیت ظاهری افراد بر دستمزد آنها میگذارد، پی برده و این پدیده را «مزیت زیبایی» نامیدهاند. این پدیده حتی در مشاغلی که زیبایی هیچ تاثیری بر عملکرد کاری افراد ندارد نیز قابل مشاهده است. تحقیقات نشان داده که مردان و زنان زیبا درآمد بیشتری دارند. برای مثال، وکلای جذاب نسبت به سایر همکاران خود با سابقه کاری یکسان، درآمد بیشتری کسب میکنند (بیدل و هامرمش، 1998).
دنیل هامرمش نویسنده کتاب «زیبایی پرداخت میکند: چرا افراد جذاب موفقترند؟» و استاد دانشگاه تگزاس، در مقالهای در والاستریت ژورنال از مزایای قائلشده برای افراد زیبا نهتنها در هنگام استخدام بلکه در طول دوره کاریشان میگوید. تحقیقات او نشان داده است زنان و مردانی با ظاهر زیبا حدود سه تا چهار درصد بیشتر از افراد معمولیتر درآمد دارند. این یعنی درآمدی معادل 230 هزار دلار بیشتر در طول زندگی کاری. حتی یک کارگر معمولی با ظاهری جذاب میتواند در طول دوره کاریاش 140 هزار دلار بیشتر درآمد داشته باشد. دو اقتصاددان به نامهای «مارکوس موبیوس» از دانشگاه هاروارد و «تانیا روزنبالت» از دانشگاه وسلیان تحقیقی در سال 2006 انجام دادند که اثر «مزیت زیبایی» را بررسی کنند. در مطالعه آنها رفتار دو گروه از دانشجویان در نقش کارفرما و نقش افراد جویای کار برای کاری که فقط منحصر به حل کردن چند معما میشد مورد مطالعه قرار گرفت. در ابتدا نمونه ساده از معمایی را که باید حل شود در اختیار داوطلبان کار قرار دادند و پس از آن از متقاضیان خواسته شد تا تخمین بزنند در طول دوره کاری 15دقیقهای خود چه تعداد از این معماها را میتوانند حل کنند. این سوال به عنوان معیاری از میزان اعتمادبهنفس متقاضیان کار در نظر گرفته شد.
در مرحله بعد دانشجویانی که نقش کارفرما داشتند باید افراد واجد شرایط را از میان داوطلبان انتخاب میکردند. گزینش این افراد با چند روش مختلف انجام میشد: از طریق مطالعه رزومه آنها، رزومه و عکس، رزومه و مصاحبه تلفنی، رزومه و مصاحبه تلفنی و عکس و در نهایت رزومه و مصاحبه تلفنی و مصاحبه رودررو. قرار بود کارفرمایان کسانی را انتخاب کنند که میتوانند بیشترین تعداد معما را در 15 دقیقه حل کنند.
نتایج مطالعه موبیوس و روزنبالت نشان داد، اول اینکه، افرادِ زیبا لزوماً در حل کردن معما بهتر از بقیه نبودند اما با وجود یکسان بودن مهارتشان با بقیه، اعتمادبهنفس بیشتری نسبت به تواناییها و عملکرد خود داشتند. زیبا بودن تاثیر زیادی بر اعتمادبهنفس افراد میگذارد، که این ویژگی برای کارفرمایان بسیار جذاب است. دوم اینکه، وقتی کارفرمایان کارمندان را فقط بر اساس رزومه ارزیابی میکردند، ظاهر فیزیکی طبیعتاً هیچ تاثیری بر انتخابهای آنها نداشت اما در بقیه روشهای گزینش، از مصاحبه تلفنی تا مصاحبه رودررو، افراد زیبا بیشترین میزان برآورد بازدهی را از طرف کارفرمایان دریافت کردند. جالب اینجا بود که کارفرمایان حتی در مصاحبههای تلفنی با افراد زیبا تصور میکردند که آنها باید بازدهی بیشتری نسبت به بقیه داشته باشند. به نظر میآمد که اعتمادبهنفس این افراد حتی در مصاحبههای تلفنی آنها هم تاثیرگذار بود. حتی وقتی محققان، عامل اعتمادبهنفس افراد را کنترل کردند (از آنها خواسته شد رفتارهایی حاکی از بی اعتمادبهنفسی داشته باشند) باز هم کارفرمایان بازدهی آنها را بیشتر از بقیه تخمین میزدند. موبیوس و روزنبالت به این نتیجه رسیدند که 20 درصد از مزیت زیبایی افراد نتیجه اعتمادبهنفس آنها و حدود 40 درصد آن مدیون ارتباط کلامی و ارتباط رودررو کارفرمایان با آنهاست. در تحقیق دیگری (لیگ و بُرلند، 2007) نتایج مشابهی به دست آمد، اعتمادبهنفس، نقش پررنگی در حقوق بالاتر افراد زیبا نداشت. مزیت آنها در محل کار نسبت به همکارانشان، تا حد زیادی مدیون ظاهرشان بود نه اعتمادبهنفس زیادشان.
با اینکه بیشترین تعداد مطالعات انجامشده در زمینه پدیده «مزیت زیبایی» در بازار کار متمرکز بر کشورهای غربی بوده ولی در سال 2020، سه اقتصاددان چینی نیز موضوع تاثیر زیبایی افراد بر درآمد آنها را در جامعه چین مورد بررسی قرار دادند و به این نتیجه رسیدند که درآمد افراد زیبا 4 /5 درصد بیشتر و درآمد افرادی با ظاهر معمولی 3 /3 درصد کمتر از بقیه است و مزیت زیبایی در میان افراد ماهر و متخصص بسیار بیشتر مشاهده میشود تا افرادی با مهارتها و تخصصهای کمتر. این سه اقتصاددان تاکید دارند که پدیده «مزیت زیبایی» در بازار کار چین بسیار رایج است و این بازار به قوانین نظارتی ضدتبعیض نیاز دارد.
اثر هالهای جذابیت در فرهنگهای مختلف
حجم زیادی از مطالعات و تحقیقات انجامشده در حوزه روانشناسی و اقتصاد وجود دیدگاههای تبعیضآمیز نسبت به افراد زیبا و نازیبا را تایید کرده است، ولی تقریباً بیشتر این مطالعات بر دادههای جمعآوریشده در کشورهای غربی متمرکز بوده است. در تحقیق سال 2022 که دو روانشناس به نامهای «کارلوتا بیترس» (کالج فرانکلین و مارشال، لنکستر) و «ویکتور شیرامیزو» (دانشگاه ستارت کلاید، گلاسکو) با دادههای جمعآوریشده از 45 کشور در 11 منطقه دنیا انجام دادند، میتوان مشاهده کرد «اثر هالهای جذابیت» یک اصل جهانی و یک باور فرافرهنگی است که در همه کشورها با گرایشهای فرهنگی متفاوت نیز مشاهده میشود.
در مطالعه آنها از 60 عکس زن و 60 عکس مرد از نژادهای مختلف سیاهپوستان، سفیدپوستان، لاتینتبارها و آسیاییها استفاده شد. دادههای مورد نیاز این تحقیق از 11 هزار نفر از 45 کشور مختلف مانند ایران، اسرائیل، ترکیه، کانادا، نیجریه، کنیا، السالوادور، مکزیک و هند و چین جمعآوری شد. پژوهشگران از داوطلبان شرکتکننده در این تحقیق خواستند که یکی از 13 صفت (جذابیت، پرخاشگری، توجه، اعتمادبهنفس، برتری، ثبات عاطفی، هوش، بدجنسی، مسوولیتپذیری، اجتماعی بودن، قابل اعتماد بودن، افسردگی و مرموز بودن) را به هرکدام از 120 عکس نسبت دهند. قضاوت هرکدام از عکسها نیز با درجهبندی از هرگز تا خیلی انجام میشد. محققان توانستند با تحلیل دادههای جمعآوریشده ثابت کنند که جذابیت در سراسر دنیا ارتباط مثبت با ویژگیهای شخصی مطلوب اجتماعی و ارتباط منفی با ویژگیهای شخصیتی نامطلوب اجتماعی دارد. البته تحلیل دادهها همچنین نشان داد که ارتباط جذابیت با ویژگیهای مثبتِ شخصیتی، در میان زنان بسیار مشهودتر از مردان است. این مشاهدات نتایج تحقیقات دیگری را تایید میکند که در آن «اثر هالهای جذابیت» در زنان قویتر از مردان بود (کاپلان، 1978). نتیجه تحقیق اخیر نشان میدهد که تاثیر ظاهر افراد بر قضاوت مردم پدیدهای فرافرهنگی است که ارتباطی با پیشینه مذهبی یا باورهای بومی و فرهنگی مردم ندارد. این یافتهها بسیار نگرانکننده هستند و نشان میدهند که چگونه هنجارهای زیبایی ساختهشده در ذهن انسانها به ایجاد سوگیری مثبت ناعادلانهای نسبت به افراد زیبا منجر میشود.
ولی داستان زندگی زیبارویان نیمه تاریکی نیز دارد و همیشه بازی به نفع آنها تمام نمیشود. دو اقتصاددان به نامهای «جیمز آندرونی» و «ریگان پتری» در تحقیقی نشان دادند که چگونه افراد به دلیل ظاهر فیزیکی جذابشان، سطح انتظار بقیه را از عملکردشان افزایش میدهند در حالی که سطح تواناییشان با سایر افراد هیچ تفاوتی ندارد. «هال واریان» استاد اقتصاد و مدیریت اطلاعات دانشگاه برکلی در مقالهای در نیویورکتایمز توضیح داده: «اگر شما فرد زیبایی هستید مردم انتظار دارند که از مردم معمولی بهتر باشید، حتی در انجام کارهای کوچکی مانند حل معما و اگر به عنوان فردی زیبا نتوانید آنچه از شما انتظار میرود را انجام دهید، مردم را سرخورده و ناامید کردهاید.» از سوی دیگر، درست است که افراد جذاب حس مثبتی را به طرف مقابل منتقل میکنند ولی گاهی نیز در برخورد با افراد همجنس خود با واکنشهایی از سر حسادت یا سوءتفاهم روبهرو میشوند. علاوه بر آن در مطالعهای که سال 1984 انجام شد، درصد زیادی از زنان در برخورد با زنان بسیار زیبا، آنها را خودمحور و خودشیفته توصیف کرده بودند (گالوچی و مایر، 1984) و مایل بودند با زنانی که جذابیت نسبی دارند تعامل داشته باشند. رفتارهایی اینچنین، میتواند مرد یا زنی با ظاهری زیبا را با همه امتیازهای دادهشده از طرف کارفرما، در محل کار مستاصل کرده و در تعاملات کاری آنها اختلال جدی ایجاد کند.
«دنیل هامرمش» در مصاحبه خود با والاستریتژورنال خطاب به افرادی با ظاهر معمولی میگوید: «ظاهر شما فقط یکی از ویژگیهایی است که بر درآمدتان تاثیر میگذارد؛ تحصیلات، سن، سلامتی و اندازه شرکت میتوانند معیارهای مهمی برای درآمدتان باشند. اگر شما جذابیت زیادی ندارید، لزومی ندارد به دنبال شغل گویندگی اخبار باشید. به دنبال شغلی باشید که هم از انجام آن لذت ببرید و هم در آن مهارتها و نقاط قوت شما مورد توجه قرار گیرد.»
باید قبول کنیم که معیارهای زیبایی دائم در حال تغییر هستند و رسانهها در دیکته کردن این معیارها نقش مهمی دارند. از آنجا که اکثر رسانهها از ماهیتی متعصب و جانبدارانه برخوردارند، آنها دائم در حال بازتولید سلسلهمراتبی هستند که برای ما معیارهای زیبایی و جذابیت را تعریف و بازتعریف میکنند. چه کسی و چه چیزی از نظر فیزیکی جذاب است فقط یک میراث تلخ تاریخی نیست، این یک واقعیت آمیخته به تعصب است که انسانها در همه دورانها به دوش کشیدهاند و بهای آن را پرداختهاند.