سلاحهای اخلال جمعی
اعمال قدرت آمریکا با تسلیحات اقتصادی
هنگامی که دونالد ترامپ به دفتر ریاستجمهوری وارد شد، وعده داد قدرت آمریکا را از نو بازگرداند. مشخص شد که روش انجام این وعده استفاده تسلیحاتی از کلیه ابزارهای اقتصادی است.
ترجمه: جواد طهماسبی- هنگامی که دونالد ترامپ به دفتر ریاستجمهوری وارد شد، وعده داد قدرت آمریکا را از نو بازگرداند. مشخص شد که روش انجام این وعده استفاده تسلیحاتی از کلیه ابزارهای اقتصادی است. جهان هماکنون شاهد است که اگر یک ابرقدرت با قوانین یا متحدان مهار نشود میتواند نیروی زیاد و شگفتآوری را به نمایش گذارد. در 30 ماه می، رئیسجمهور آمریکا پس از مشاجره بر سر مهاجرت مکزیک را به اعمال تحریمهای فلجکننده تهدید کرد. بازارها از تعادل خارج شدند و هیاتی از مکزیک با عجله به واشنگتن رفت تا آشتی برقرار کند. یک روز پس از آن قوانین تجارت ترجیحی با هند برداشته شدند. دولت معمولاً قدرتمند هند توان مقابله نداشت و قول داد که روابط محکم را حفظ کند. چین به زودی با افزایش تعرفهها مواجه میشود و هوآوی غول فناوری این کشور از دسترسی به عرضهکنندگان آمریکایی محروم شده است. رهبران خودکامه چین به شدت عصبانی شدند اما در دوم ژوئن اعلام کردند که هنوز به دنبال گفتوگو و مشاوره هستند. تحریم شدید علیه ایران که با وجود مخالفتهای اروپا اعمال شد گلوی اقتصاد این کشور را میفشارد.
رئیسجمهور ترامپ با رضایت کامل به این صحنه مینگرد. دیگر هیچکس وضعیت آمریکا را عادی نمیداند. دوستان و دشمنان بر این باورند که آمریکا آماده است برای حفظ منافع ملی از ادوات اقتصادی بهره برد. آمریکا همانند کسی که با کارت بازی میکند تاکتیکها و سلاحهای جدیدی را بهکار میگیرد و از نقش خود به عنوان مرکز اعصاب اقتصادی سوءاستفاده میکند تا جلوی جریان آزاد کالاها، دادهها، نظرات و پول را در فراسوی مرزها بگیرد. این تصویر قرن بیست و یکمی از یک ابرقدرت ممکن است برخی را گول بزند اما در نهایت به بحران ختم خواهد شد و هماکنون نیز بزرگترین و ارزشمندترین دارایی آمریکا یعنی مشروعیت آن را خدشهدار میکند. شاید چنین تصور شود که قدرت آمریکا از 11 ناو هواپیمابر، 6500 کلاهک هستهای یا نقش اصلی آن در صندوق بینالمللی پول ناشی میشود. اما همزمان این کشور گره اصلی در شبکهای است که زیربنای جهانیسازی را تشکیل میدهد. این مجموعه بنگاهها، نظرات و استانداردها قدرت آمریکا را به نمایش گذاشته و آن را چندبرابر میسازند. اگرچه این شبکه کالاها را از طریق زنجیرههای عرضه مبادله میکند اما وجود آن ملموس نیست. آمریکا بیش از 50 درصد پهنای باند، سرمایه مخاطرهپذیر، سیستمهای اپراتور تلفن، دانشگاههای برتر و داراییهای بنگاههای مدیریت صندوق را تحت کنترل یا در اختیار دارد. اکنون در سراسر کره زمین استفاده از ویزاکارت، سیاهه دلاری صادرات، خوابیدن نزدیک یک وسیله دارای تراشه کوالکام، تماشای نتفلیکس و کار برای بنگاهی که بلکراک سرمایهگذار آن است امری عادی تلقی میشود.
کشورهای خارجی همه اینها را میپذیرند چون در مجموع به نفع آنهاست و شاید آنها نتوانند قواعد بازی را تنظیم کنند اما میتوانند به بازارهای آمریکا دسترسی پیدا و برخورد عادلانهای دریافت کنند. جهانیسازی و فناوری این شبکه را قدرتمندتر ساخته است هرچند که سهم آمریکا در تولید ناخالص جهانی کمتر شده و از 38 درصد در 1969 به 24 درصد کنونی رسیده است. چین هنوز قادر به رقابت با آمریکا نیست اما اندازه اقتصاد آن به اندازه اقتصاد آمریکا نزدیک میشود.
بهرغم این قدرتمندی، آقای ترامپ و مشاورانش بر این باورند که نظم جهانی علیه آمریکا کار میکند. آنها منطقه صنعتی راست-بلت (Rust-belt) و کسری تجاری آمریکا را گواهی بر این مدعا میدانند. آنها به جای تقلید از تاکتیکهای محدود آخرین جنگ تجاری با ژاپن در دهه 1980 تصمیم گرفتهاند ملیگرایی اقتصادی را بازتعریف کنند.
اولاً، به جای استفاده از تحریمها به عنوان ابزاری برای کسب فرمانبرداری اقتصادی آنها را مرتباً برای ایجاد فضای بیثباتی برای شرکای تجاری آمریکا بهکار میبرند. هدف اعمال تعرفههای جدید بر مکزیک، یعنی کاهش تعداد مهاجرانی که از ریوگرانده عبور میکنند، هیچ ربطی به تجارت ندارد. همچنین این تعرفهها روح قرارداد تجارت آزاد USMCA را که فقط شش ماه قبل توسط کاخ سفید امضا شد و قرار است پس از تصویب کنگره جایگزین نفتا شود نقض میکند. این جدالهای بزرگ با رگبار مداومی از فعالیتهای کوچک همراه هستند. مقامات آمریکا در مورد ماشین لباسشوییهای خارجی و واردات چوب نرم از کانادا کارشکنی میکنند.
ثانیاً، آمریکا با تجهیز شبکه خود دامنه فعالیتها را از سطح کالاهای فیزیکی فراتر برده است. دشمنان مشخص همانند ایران و ونزوئلا با تحریمهای شدیدتری روبهرو میشوند. سال گذشته 1500 فرد، بنگاه و کشتی به فهرست تحریمها اضافه شدند که یک رکورد محسوب میشود. سایر نقاط جهان در فناوری و امور مالی با رژیم جدیدی مواجه میشوند. یک دستورالعمل اجرایی انجام معامله نیمهرساناها و نرمافزارهای ساخت رقبای خارجی را ممنوع میسازد و قانونی به نام FIRRMA که سال قبل تصویب شد سرمایهگذاری خارجی در سیلیکونولی را به دقت تحت نظر میگیرد. اگر بنگاهی در فهرست سیاه قرار گیرد بانکها از کار کردن با آن امتناع میکنند و ارتباط آن با سیستم پرداختهای دلاری قطع میشود. تجربه سال گذشته دو بنگاه ZTE و Rusal نشان داد که این اتفاق فلجکننده است.
این بازارها در گذشته فقط در دوران جنگ بهکار میرفتند. تکنیکهای قانونی مورد استفاده برای پایش نظام پرداختها به منظور کنترل القاعده طراحی شدند. اکنون در فناوری، وضعیت اضطراری ملی اعلام شده است. مقامات این اختیار را دارند که خود تهدیدها را تعریف کنند. اگرچه اغلب شرکتهایی مانند هوآوی قربانی میشوند اما دیگر شرکتها نیز به هراس میافتند. اگر شما مدیر یک شرکت جهانی باشید آیا میتوانید مطمئن شوید که قرار نیست مشتریان چینی شما در فهرست سیاه قرار گیرند؟
تاکنون خسارات وارده به اقتصاد آمریکا بسیار اندک بوده است. تعرفهها مراکز صادراتی مانند شمال مکزیک را به آشوب میکشند اما حتی اگر رئیسجمهور ترامپ تمام تعرفههای تهدیدآمیز را به اجرا گذارد مالیات واردات فقط حدود یک درصد تولید ناخالص داخلی آمریکا میشود. رتبه ترامپ در نظرسنجیهای داخل کشور همچنان بالاست هرچند این رتبه در خارج کاهش یافته است. مقامات دولت او اعتقاد دارند که آزمایش او در زمینه تسلیحاتی ساختن شبکه اقتصادی آمریکا تازه شروع شده است. در حقیقت هزینه برای آمریکا بالا میرود. این کشور میتوانست با تشکیل یک ائتلاف جهانی چین را وادار سازد اقتصادش را اصلاح کند اما اکنون چهره ارزشمند مثبت خود را از دست داده است. متحدانی که در جستوجوی پیمانهای تجاری جدید با آمریکا هستند و بریتانیای پس از برگزیت از این میترسند که رئیسجمهور پس از امضای پیمان با یک توئیت آن را از بین ببرد. اقدامات تلافیجویانه شروع شدهاند. چین در حال تهیه فهرست سیاه خود از بنگاههای خارجی است. علاوه بر این ریسک ارتکاب یک اشتباه احمقانه که به یک بحران مالی منجر شود بسیار بالاست. تصور کنید اگر آمریکا خرید و فروش سهام چینی با ارزش یک تریلیون دلار را در بورس نیویورک ممنوع سازد یا جلوی دسترسی بانکهای خارجی را بگیرد چه اتفاقی خواهد افتاد.
شبکه تحت رهبری آمریکا در درازمدت مورد تهدید قرار میگیرد. نشانههایی از عصیانگری دیده میشود. از میان 35 متحد نظامی اروپایی و آسیایی آمریکا فقط سه مورد تحریم هوآوی را پذیرفتند. تلاشها برای ساخت یک زیرساختار جهانی رقیب سرعت میگیرند. چین برای حل و فصل مشاجرات تجاری با خارجیان دادگاههای خودش را میسازد. اروپا ساخت یک سیستم پرداخت جدید را برای دور زدن تحریمهای ایران امتحان میکند و ممکن است در آینده آن را برای مقاصد دیگر بهکار برد. چین و پس از آن، هند علاقهمندند وابستگی خود به نیمهرساناهای سیلیکونولی را پایان دهند. ترامپ به درستی میگوید که شبکه آمریکایی به کشورش قدرت میدهد. ساخت جایگزینی برای آن به دههها زمان و صرف هزینهای گزاف نیاز دارد اما اگر آمریکا بخواهد از آن سوءاستفاده کند در نهایت آن را از دست خواهد داد.